ناتوانى ، آفت و شكيبايى ، شجاعت و زُهد ، ثروت و پرهيزكارى ، سپرِ نگه دارنده است : و چه همنشين خوبى است راضى بودن و خرسندى .
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( حسین استادولی)  >  ستایش پیامبر ( خطبه شماره 185 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

185. و من خطبة له (علیه السلام):يحمد اللّه فيها و يثني على رسوله و يصف خلقا من الحيوان‏

حمد اللّه تعالى‏

  1. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا تُدْرِكُهُ الشَّوَاهِدُ وَ لَا تَحْوِيهِ الْمَشَاهِدُ وَ لَا تَرَاهُ النَّوَاظِرُ وَ لَا تَحْجُبُهُ السَّوَاتِرُ .
  2. الدَّالِّ عَلَى قِدَمِهِ بِحُدُوثِ خَلْقِهِ وَ بِحُدُوثِ خَلْقِهِ عَلَى وُجُودِهِ وَ بِاشْتِبَاهِهِمْ عَلَى أَنْ لَا شَبَهَ لَهُ .
  3. الَّذِي صَدَقَ فِي مِيعَادِهِ وَ ارْتَفَعَ عَنْ ظُلْمِ عِبَادِهِ وَ قَامَ بِالْقِسْطِ فِي خَلْقِهِ وَ عَدَلَ عَلَيْهِمْ فِي حُكْمِهِ .
  4. مُسْتَشْهِدٌ بِحُدُوثِ الْأَشْيَاءِ عَلَى أَزَلِيَّتِهِ وَ بِمَا وَسَمَهَا بِهِ مِنَ الْعَجْزِ عَلَى قُدْرَتِهِ وَ بِمَا اضْطَرَّهَا إِلَيْهِ مِنَ الْفَنَاءِ عَلَى دَوَامِهِ .
  5. وَاحِدٌ لَا بِعَدَدٍ وَ دَائِمٌ لَا بِأَمَدٍ وَ قَائِمٌ لَا بِعَمَدٍ تَتَلَقَّاهُ الْأَذْهَانُ لَا بِمُشَاعَرَةٍ وَ تَشْهَدُ لَهُ الْمَرَائِي لَا بِمُحَاضَرَةٍ.
  6.  لَمْ تُحِطْ بِهِ الْأَوْهَامُ بَلْ تَجَلَّى لَهَا بِهَا وَ بِهَا امْتَنَعَ مِنْهَا وَ إِلَيْهَا حَاكَمَهَا.
  7. لَيْسَ بِذِي كِبَرٍ امْتَدَّتْ بِهِ النِّهَايَاتُ فَكَبَّرَتْهُ تَجْسِيماً وَ لَا بِذِي عِظَمٍ تَنَاهَتْ بِهِ الْغَايَاتُ فَعَظَّمَتْهُ تَجْسِيداً بَلْ كَبُرَ شَأْناً وَ عَظُمَ سُلْطَاناً.
    الرسول الأعظم‏(صلی الله علیه و آله و سلم)
  8. وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الصَّفِيُّ وَ أَمِينُهُ الرَّضِيُّ (صلی الله علیه و آله و سلم).
  9. أَرْسَلَهُ بِوُجُوبِ الْحُجَجِ وَ ظُهُورِ الْفَلَجِ وَ إِيضَاحِ الْمَنْهَجِ فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادِعاً بِهَا وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ دَالًّا عَلَيْهَا وَ أَقَامَ أَعْلَامَ الِاهْتِدَاءِ وَ مَنَارَ الضِّيَاءِ وَ جَعَلَ أَمْرَاسَ الْإِسْلَامِ مَتِينَةً وَ عُرَى الْإِيمَانِ وَثِيقَةً.
    منها في صفة [عجيب‏] خلق أصناف من الحيوان‏
  10. وَ لَوْ فَكَّرُوا فِي عَظِيمِ الْقُدْرَةِ وَ جَسِيمِ النِّعْمَةِ لَرَجَعُوا إِلَى الطَّرِيقِ وَ خَافُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ وَ لَكِنِ الْقُلُوبُ عَلِيلَةٌ وَ الْبَصَائِرُ مَدْخُولَةٌ .
  11. أَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى صَغِيرِ مَا خَلَقَ كَيْفَ أَحْكَمَ خَلْقَهُ وَ أَتْقَنَ تَرْكِيبَهُ وَ فَلَقَ لَهُ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ سَوَّى لَهُ الْعَظْمَ وَ الْبَشَرَ .
  12. انْظُرُوا إِلَى النَّمْلَةِ فِي صِغَرِ جُثَّتِهَا وَ لَطَافَةِ هَيْئَتِهَا لَا تَكَادُ تُنَالُ بِلَحْظِ الْبَصَرِ وَ لَا بِمُسْتَدْرَكِ الْفِكَرِ كَيْفَ دَبَّتْ عَلَى أَرْضِهَا وَ صُبَّتْ عَلَى رِزْقِهَا تَنْقُلُ الْحَبَّةَ إِلَى جُحْرِهَا وَ تُعِدُّهَا فِي مُسْتَقَرِّهَا تَجْمَعُ فِي حَرِّهَا لِبَرْدِهَا وَ فِي وِرْدِهَا لِصَدَرِهَا .
  13. مَكْفُولٌة بِرِزْقِهَا مَرْزُوقَةٌ بِوِفْقِهَا لَا يُغْفِلُهَا الْمَنَّانُ وَ لَا يَحْرِمُهَا الدَّيَّانُ وَ لَوْ فِي الصَّفَا الْيَابِسِ وَ الْحَجَرِ الْجَامِسِ .
  14. وَ لَوْ فَكَّرْتَ فِي مَجَارِي أَكْلِهَا  [وَ] فِي عُلْوِهَا وَ سُفْلِهَا وَ مَا فِي الْجَوْفِ مِنْ شَرَاسِيفِ بَطْنِهَا وَ مَا فِي الرَّأْسِ مِنْ عَيْنِهَا وَ أُذُنِهَا لَقَضَيْتَ مِنْ خَلْقِهَا عَجَباً وَ لَقِيتَ مِنْ وَصْفِهَا تَعَباً .
  15. فَتَعَالَى الَّذِي أَقَامَهَا عَلَى قَوَائِمِهَا وَ بَنَاهَا عَلَى دَعَائِمِهَا لَمْ يَشْرَكْهُ فِي فِطْرَتِهَا فَاطِرٌ وَ لَمْ يُعِنْهُ عَلَى خَلْقِهَا قَادِرٌ.
  16. وَ لَوْ ضَرَبْتَ فِي مَذَاهِبِ فِكْرِكَ لِتَبْلُغَ غَايَاتِهِ مَا دَلَّتْكَ الدَّلَالَةُ إِلَّا عَلَى أَنَّ فَاطِرَ النَّمْلَةِ هُوَ فَاطِرُ النَّخْلَةِ لِدَقِيقِ تَفْصِيلِ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ غَامِضِ اخْتِلَافِ كُلِّ حَيٍّ .
  17. وَ مَا الْجَلِيلُ وَ اللَّطِيفُ وَ الثَّقِيلُ وَ الْخَفِيفُ وَ الْقَوِيُّ وَ الضَّعِيفُ فِي خَلْقِهِ إِلَّا سَوَاءٌ وَ كَذَلِكَ السَّمَاءُ وَ الْهَوَاءُ وَ الرِّيَاحُ وَ الْمَاءُ.
    خلقة السماء و الكون‏
  18. فَانْظُرْ إِلَى الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ وَ النَّبَاتِ وَ الشَّجَرِ وَ الْمَاءِ وَ الْحَجَرِ وَ اخْتِلَافِ هَذَا اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ تَفَجُّرِ هَذِهِ الْبِحَارِ وَ كَثْرَةِ هَذِهِ الْجِبَالِ وَ طُولِ هَذِهِ الْقِلَالِ وَ تَفَرُّقِ هَذِهِ اللُّغَاتِ وَ الْأَلْسُنِ الْمُخْتَلِفَاتِ فَالْوَيْلُ لِمَنْ أَنْكَرَ الْمُقَدِّرَ وَ جَحَدَ الْمُدَبِّرَ .
  19. زَعَمُوا أَنَّهُمْ كَالنَّبَاتِ مَا لَهُمْ زَارِعٌ وَ لَا لِاخْتِلَافِ صُوَرِهِمْ صَانِعٌ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى حُجَّةٍ فِيمَا ادَّعَوْا وَ لَا تَحْقِيقٍ لِمَا [دَعَوْا] أَوْعَوْا وَ هَلْ يَكُونُ بِنَاءٌ مِنْ غَيْرِ بَانٍ أَوْ جِنَايَةٌ مِنْ غَيْرِ جَانٍ‏.
    خلقة الجرادة
  20. وَ إِنْ شِئْتَ قُلْتَ فِي الْجَرَادَةِ إِذْ خَلَقَ لَهَا عَيْنَيْنِ حَمْرَاوَيْنِ وَ أَسْرَجَ لَهَا  حَدَقَتَيْنِ قَمْرَاوَيْنِ وَ جَعَلَ لَهَا السَّمْعَ الْخَفِيَّ وَ فَتَحَ لَهَا الْفَمَ السَّوِيَّ وَ جَعَلَ لَهَا الْحِسَّ الْقَوِيَّ وَ نَابَيْنِ بِهِمَا تَقْرِضُ وَ مِنْجَلَيْنِ بِهِمَا تَقْبِضُ يَرْهَبُهَا الزُّرَّاعُ فِي زَرْعِهِمْ وَ لَا يَسْتَطِيعُونَ ذَبَّهَا وَ لَوْ أَجْلَبُوا بِجَمْعِهِمْ حَتَّى تَرِدَ الْحَرْثَ فِي نَزَوَاتِهَا وَ تَقْضِيَ مِنْهُ شَهَوَاتِهَا وَ خَلْقُهَا كُلُّهُ لَا يُكَوِّنُ إِصْبَعاً مُسْتَدِقَّةً .
  21. فَتَبَارَكَ اللَّهُ الَّذِي يَسْجُدُ لَهُ‏ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ يُعَفِّرُ لَهُ خَدّاً وَ وَجْهاً وَ يُلْقِي إِلَيْهِ بِالطَّاعَةِ [إِلَيْهِ‏] سِلْماً وَ ضَعْفاً وَ يُعْطِي لَهُ الْقِيَادَ رَهْبَةً وَ خَوْفاً.
  22. فَالطَّيْرُ مُسَخَّرَةٌ لِأَمْرِهِ أَحْصَى عَدَدَ الرِّيشِ مِنْهَا وَ النَّفَسِ وَ أَرْسَى قَوَائِمَهَا عَلَى النَّدَى وَ الْيَبَسِ وَ قَدَّرَ أَقْوَاتَهَا وَ أَحْصَى أَجْنَاسَهَا فَهَذَا غُرَابٌ وَ هَذَا عُقَابٌ وَ هَذَا حَمَامٌ وَ هَذَا نَعَامٌ دَعَا كُلَّ طَائِرٍ بِاسْمِهِ وَ كَفَلَ لَهُ بِرِزْقِهِ .
  23. وَ أَنْشَأَالسَّحَابَ الثِّقَالَ فَأَهْطَلَ دِيَمَهَا وَ عَدَّدَ قِسَمَهَا فَبَلَّ الْأَرْضَ بَعْدَ جُفُوفِهَا وَ أَخْرَجَ نَبْتَهَا بَعْدَ جُدُوبِهَا.

متن فارسی

از یک خطبه ی  آن حضرت در حمد خداوند و ستایش پیامبر و وصف برخی حیوانات

حمد خداوند

  1. سپاس خدایی را که حواس ظاهر او را در نیابند، و مکانها او را در خود نگنجند، و دیدگان او را نبینند، و پرده های جسمانی او را نپوشانند.
  2.  با پدید آوردن آفریدگان کهن بودن خود را، و با آفریدن آنان وجود خود را، و با نظیر قرار دادن آنان بی نظیری خود را آشکار نموده است.
  3.  خدایی که در وعده اش راست گفته، و برتر از آن است که به بندگانش ستم روا داشته، و در میان آفریدگانش به عدالت رفتار نموده، و در حکمش بر آنان عدل و انصاف را در نظر گرفته  است.
  4.  با پدیده بودن اشیا بر ازلیت خود، و با نشان عجزی که بر آنان نهاده بر قدرت خود، و با ناچار ساختن آنها به فنا و نابودی بر همیشگی بودن خود گواه آورده است.
  5.  یگانه ی  بی عدد[1]، و همیشه ی  بی پایان، و برپای بی ستون است. ذهن ها بی آنکه حواس را به کار برند او را درمی یابند، و آینه ی  دیدگان بی آنکه حضورش را به حس درک کنند بر وجودش گواهی می دهند.
  6.  اوهام و تصور ها بر حقیقت او احاطه نیافته، بلکه او با نمودارهای چشمگیرش بر اوهام تجلی کرده، و در عین حال به خاطر ضعف و ناتوانی اوهام از دسترس آنها دور مانده، و داوری را در این زمینه بر عهده ی  خودشان نهاده است.
  7.  بزرگی او به طول و عرض بزرگ نیست که جسمش را بزرگ نماید، و به حدود و اندازه ی  بزرگ نیست که پیکرش را تناور نشان دهد، بلکه شأن و مقام او بالاست، و سلطان و قدرتش والاست.
     رسول گرامی (صلى الله عليه  و آله و سلم)
  8. و گواهی می دهم که محمّد(صلى الله عليه و آله و سلم)بنده و فرستاده ی  برگزیده، و امین پسندیده ی  اوست.
  9.  خداوند او را با دلایل روشن و بایسته، و پیروزی آشکار و برنامه ی  تابناک گسیل داشت. او هم رسالتش را با صدای رسا به مردم رساند، و همه را با رهنمایی خود بر راه راست -  برد، و نشانه های راهنمایی و چراغهای روشنایی را در گوشه و کنار ان نهاد. رشته های اسلام را استوار ساخت، و دستاویزهای ایمان را محکم داشت.
    آفرینش مورچه
  10.  و اگر مردم در توانایی شایان و نعمت های فراوان خداوند می آندیشیدند هر آینه به راه راست بازمی گشتند و از آتش سوزان دوزخ می ترسیدند، ولی دلها بیمار و بینش ها عیناک است!
  11.  آیا آفریدگان کوچک را نمی نگرند که چگونه آفریدگار توانا آفرینش آنها را محکم و ترکیبشان را استوار کرده، و برایشان شکاف گوش و چشم آفریده، و استخوان و پوست سامان داده است؟!
  12. به مورچه با آن اندام کوچک و شکل ریز و لطیفش که به آسانی از گوشه ی  چشم دیده نمی شود و به ذهن هم نمی آید بنگرید که چه سان بر روی زمین میجنبد و بر خوراکش میجهد، و دانه را به لانه اش می برد و در انبار نگه می دارد! در گرمای تابستان برای سرمای زمستانش و در وقت بیرون آمدن برای زمان بازگشتش توشه می آندوزد.
  13.  روزی او هم تضمین شده و به فراخور حالش به او داده می شود. خدای بخشنده از او غافل نمی شود، و پروردگار جسزادهنده محرومش نمی گذارد گرچه در لابه لای سنگ خشک و صخره ی  سخت بلند!
  14. و اگر در پیرامون دستگاه گوارش او و در قسمت بالا و پایین بدنش و سر دنده ها که اطراف شکمش را پوشانده، و نیز در چشم و گوش آن که در سرش قرار گرفته  بیندیشی هر آینه از خلقتش به شگفت می آیی، و در توصیفش و امانده می گردی!
  15.  بزرگ و والا خدایی که این جانور را روی دست و پاهای نازکش به پاداشت، و ساختمانش را بر ستونهای بدنش برافراشت!در آفرینش آن آفریننده ی  دیگری شرکت نداشت، در ساختن. پرداختنش توانایی دیگری او را کمک نداد.
  16.  و اگر مسير هاى گوناگون اندیشه ات را تا پایان بپویی دلیل قاطع تو را جز به این نتیجه نمی  رساند که آفرید کار مورچه ی  کوچک همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست، به خاطر دقت های گوناگونی که در آفرینش هرچیز، و اختلاف های پیچیده ای که در هر زنده ای به کار رفته است.
  17.  و درشت و ریز و سنگین و سبک و نیرومند و ناتوان نیست جز آنکه در آفرینش برای او یکسان است.
    آفرینش آسمان و زمین همچنین است آسمان و هوا و بادها و آب.
  18.  به خورشید و ماه، گیاه و درخت، آب و سنگ  گردش شب و روز، جوشش این دریاها، فراوانی این کوه ها، بلندی این قله ها، وگوناگونی این لغت ها و زبانهای گوناگون بنگر (تا به وجود آفریننده ی  دانا و توانای آنها پی ببری)، و ای بر کسی که طراح این خلقت را انکار کند، و اداره کننده ی  جهان را نشناسد!
  19.  برخی پندارند که مانند گیاهان خودرو هستند و کشاورزی ندارند و چهره های گوناگونشان را سازندهای نیست؛ البته در این ادعا به دلیلی استناد ندارند، و در آنچه در سرمی پرورانند تحقیقی نکرده اند. آیا شده ساختمانی بی سازنده وجود یابد، یا جرمی بدون مجرم صورت پذیرد؟!
    آفرینش ملخ
  20. اگر خواستی درباره ی  ملخ بگو، که آفرید کار توانا دو چشم سرخ رنک برایش آفریده، و دو دیده چون ماه تابان برایش افروخته، و برایش گوش پنهان قرار داده، و دهان صاف و یکسان گشوده؛ حش قوی به او داده، و نیز دو دندان نیش که غذا را ببرد، و دو داس که دانه را بگیرد. کشاورزان بر کشتزار خود از آنها می ترسند، و اگر همگی بر آنها بتازند باز هم نتوانند آنها را برانند، سرانجام با جستن های خود بر کشتزار در آیند و کام خود را از آن برگیرند، در حالی که همه ی  جثهاش به اندازه ی  یک انگشت باریک نمی رسد!
  21.  فر و شکوه خدایی را که «هر که و هر چه در آسمان ها و زمین است خواه و ناخواه در برابرش سجده می آرند»[2]، و به درگاهش گونه و چهره بر خاک می سایند، و از سر تسلیم و ناتوانی به فرمانش گردن می نهند، و از روی بیم و ترس زمام خود را به او می سپارند!
  22. پرندگان مسخر فرمان اویند، تعداد پرها و نفس های آنها را دانسته، و پاهای آنها را بر تر و خشک استوار داشته؛ خوراک آنها را تعیین فرموده، و آمار اجناس گوناگونشان را به دست دارد. این کلاغ است و آن عقاب، این کبوتر است و آن شترمرغ. هر پرنده ای را به نامش فراخوانده، و روزی آن را به عهده گرفته .
  23.  «ابرهای سنگین را در فضا بالا برده» [3]و بارانهای پیاپی را از آنها فرو باریده، و هر قسمتی را که باید به جایی ببارد شمارکرده .زمین را پس از خشکی تر نموده ،و گیاهش را پس از خشکسالی رویانیده است.
 


[1] یعنی دومی برای ان فرض نمی  شود.

[2] سوره ی  رعد، آیه ی  15.

[3] اقتباس از سوره ی  رعد، آیه ی  ۱۲.

قبلی بعدی