بيشترين اوقات زندگى را به زن و فرزندت اختصاص مده ، زيرا اگر زن و فرزندت از دوستان خدا باشند خدا آن ها را تباه نخواهد كرد ، و اگر دشمنان خدايند ، چرا غم دشمنان خدا را مى خوري؟!
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت
جانورشناسی
نمایش مطالب 1 تا 9 از 9
و اگر حرف اول و دوم آن را حذف كنيم نام يكي از غذاهاي خوردني است كه معمولا در ايام سوگواري پخته مي‌شود، و اگر حرف دوم آن را حذف كنيم نام يكي از شهرهاي استان سيستان و بلوچستان مي‌شود و اگر حرف آخر آن را بيندازيم به معناي«پنهاني» است
ملخ، یکی از حشره های شگفت انگیز آفرینش است. موجودی است که به طور عادی، بدون هیچ مزاحمتی در گوشه و کنار مزرعه ها، باغ ها، دره ها و کوه ها زندگی می کند، ولی هنگامی که فرمان مرموزی به آنها داده می شود، به سرعت به صورت دسته های بزرگ در آسمان به پرواز درمی آیند و بر هر زراعت و باغی که فرود آیند، آن را نابود می کنند.
مورچه ها را همه جا می بینیم، درخانه، جاده ها وحتی در داخل آشپزخانه> به نظر میرسد که آنها شیرینی خیلی دوست دارند مخصوصا شکر. معمولا وقتی که یک مورچه را می بینیم که در اشپزخانه ویا نزدیک غذا است، فورا می فهمیم که یک گروه از مورچه ها آنجا پیداشان می شود.
در فصل گرما برای سرما و به هنگام توانایی برای روز ناتوانی، ذخیره می کند. روزی اش [از سوی خدا [تضمین شده و خوراک موافق طبعش در اختیار او قرار گرفته است. خداوند منان هرگز از او غافل نمی شود و پروردگار مدبر محرومش نمی سازد، هر چند در دل سنگ سخت و خشک و میان صخره ای بدون رطوبت باشد.
منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود
البته ممکن است گفته شود ما می پذیریم که خطبا و شعرای جاهلیت و صدر اسلام در اثر ذوق سرشار توان توصیف اسب و شتر و حتی مورچه و ملخ را داشتند، ولی از کجا می توانستند طاووس را توصیف کنند با اینکه در مدینه طاووسی وجود نداشت و چگونه امیرالمومنین علیه السلام در خطبه ی 165 در توصیف طاووس و کیفیت جفت گیری آن می فرماید: «احیلک من ذلک علی معاینه...» من تو را از چیزی که بالعیان دیده ام خبر می دهم و بر شنیده ها حواله نمی دهم.
روانشناسي حيواني طاووس طاووس، چون به خود بالنده مغرور راه مي رود، دُم و بال هايش را برانداز مي كند، پس با توجه به زيبايي جامه و رنگ هاي گوناگون پر و بالش قهقهه سر مي دهد، امّا چون نگاهش به پاهاي او مي افتد، بانگي برآورد كه گويا گريان است، فرياد مي زند گويا كه دادخواه است، و گواه صادق دردي است كه در درون دارد، زيرا پاهاي طاووس چونان ساق خروس دورگه (هندي و پارسي)[1] باريك و زشت و در يك سوي ساق پايش ناخنكي مخفي روييده است.
اين ها گفته اند: در عربستان طاووس زندگى نمى كند تا على آن را به بيند و وصف كند، از اين جهت بايد اين خطبه را مجعول تلقى كرد، البته اين گفته نيز مانند ساير گفته ها باطل است، و از روى بى اطلاعى و حدس و گمان گفته شده است.
بر فراز گردن طاووس به جای یال، کاکلی سبز رنگ و پر نقش و نگار روئیده، و برآمدگی گردنش مثل ظرفی نفیس و نگارین است، در اطراف گردنش گویا چادری سیاه افکنده که چون رنگ آن شاداب و بسیار می باشد، گمان می کنی با رنگ سبز تندی در هم آمیخته است که در کنار شکاف گوش جلوه خاصی دارد.