خداى سبحان طاعت را غنيمت زيركان قرار داد آنگاه كه مردم ناتوان ، كوتاهى كنند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت
قرآن و نهج البلاغه
نمایش مطالب 1 تا 10 از 38
از خدایی که با پند دادنش، شما را بهره مند فرموده و با دستور خویش، اندرزتان داده، باک داشته باشید و جانهای خود را برای عبادت او رام سازید و حقّ فرمانبرداری از او را بجا آورید.
بیهوده خرج کردن، کاری شیطانی است و باعث ناسپاسی خداوند می گردد. علی علیه السلام نیز که در این خطبه شریفه به شرح یکی از موارد بیهوده خرج کردن می پردازد، شیطانی بودن این عمل را توضیح می دهد و معلوم می کند که چگونه بیهوده خرج نمودن، موجب ناسپاسی خداوند می شود.
وام خواستن خداوند از بندگان، ترغیب کردن به اعمال مستحب و نوافل است و کلمه قرض در این مورد مجاز است؛ زیرا که حقیقت قرض در مورد احتیاج مستقرض به کار می رود و چون خداوند متعال از هر گونه احتیاجی منزّه و مبرّی است
هر گاه خدا یاد می شد از ترس عذاب و امید ثواب اشک در چشمهایشان سرازیر می گشت، به اندازه یی که گریبان آنها تر می شد و چنانکه در روز وزیدن باد تند، درخت می لرزد، می لرزیدند.
آیانمی بینید که خداوند سبحان از زمان آدم تا آخر عالم مردم را آزمایش فرموده است، به سنگهایی که نه زیان دارد و نه سود بخشد و نه می بیند و نه می شنود (و خانه کعبه از آن بنا شده است)؛ این سنگها را بیت الحرام خویش قرار داده و برای مردم برپا گردانیده است.
مفردات و هیئت ترکیبیه خود جمله این توهم را نفی می کند و بلکه این جمله را باید از شاهکارهای بلاغت، مانند تمام نهج البلاغه بحساب آورد زیرا آن حضرت در این جمله عقیده خویش را به لفظ «رأی» و عقیده خصم را به لفظ «هوی» تعبیر فرموده است
و از قرآن و نهج البلاغه استفاده می شود که این اندازه گیری در رتبه اول می باشد وبرای رتبه دوم علّت و موجب دیگری لازم است که طلب و سعی و کوشش باشد. پس اگر دو نفر با وجود طلب مساوی، روزی مختلف بدست آوردند، کاشف از این است که در مرحله تقدیر و تقسیم روزی این دو نفر مختلف بوده است.
قتی الفاظ نهج البلاغه را پهلوی قرآن می گذاریم مثل این است كه انسان با اتومبیل در جاده ای حركت می كند می بیند نشیب و فراز دارد، یك دفعه روی آسفالت جدید قرار می گیرد می بیند اتومبیل روی یك خط هموار حركت می كند و كوچكترین نشیب و فرازی ندارد: «دار بالبلاء محفوفة و بالغدر معروفة، لا تدوم احوالها و لا تسلم نزّالها. . . العیش فیها مذموم» تا آخر، آنگاه می گوید: «هُنالِكَ تَبْلوا كُلُّ نَفْسٍ ما اَسْلَفَتْ وَ رُدّوا اِلَی اللّهِ مَوْلیهُمُ الْحَقِّ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانوا یَفْتَرون» یك انسجام عجیب! من دیدم این قدر تفاوت است
اهمیت این پژوهش بر کسی پوشیده نیست؛زیرا کتاب و مقاله و پژوهش در این موضوع محدود و ناقص می باشد و گویای تمام جملات حضرت در مورد قرآن نیست که این مشکل در این پژوهش تا حدودی رفع شده است و در ضمن نباید غافل شویم که حضرات معصومین(علیهم السلام)آشناترین افراد با قرآن و علوم قرآنی می باشند و توجه به کلام آنها در مورد قرآن بسیار با اهمیت می باشد،و این در حالی است که کتاب های مثل نهج البلاغه در بین مردم و حتی محققین بسیار محجور مانده و کمتر در مورد آنها تحقیق شده است.
چه کسی غیر از آن حضرت می‏تواند مفسر کتاب خدا باشد؟او که اعلم به وحی و سنّت و سیرهء نبوی و اسبق به ایمان و اقرب‏ به پیامبر اکرم(ص)است.نهج البلاغه در همه جهات متأثر از قرآن است و در حقیقت فرزند قرآن می‏باشد.و بحق،سخن علی(علیه السلام)را از سخن خالق‏ فروتر و از سخن مخلوق فراتر خوانده‏اند.

Pages