دعوت كنندة بى عمل، چون تير انداز بدون كمان است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت
دشمنان
نمایش مطالب 1 تا 10 از 17
حضرت علي(علیه السلام)در خطبه شقشقيه با جمله«فلما نهضت بالامر نكثت طائفه و مرقت اخري و قسط آخرون» سه گروه از دشمنان خود را معرفي مي‌كند نام آن سه گروه را بنويسيد
عنوانى است كه به خوارج نهروان گفته مى‌شود و نامى است برگرفته از مكانى به نام «حروراء» كه منطقه‌اى ميان كوفه و بغداد در مسير رودخانۀ نهروان است و خوارج در آنجا گرد آمده بودند. امير المؤمنين عليه السّلام براى آنان سخنرانى كرد. در پى سخنان آن حضرت، حدود دو هزار نفر برگشتند. امام آنان را با اين عنوان ياد كرد و فرمود: «أنتم الحروريّة لإجتماعكم بحروراء»
در این میان، نباید از نقش کسانی که کینه و حسد امیرمؤمنان، علی علیه السلام را در دل داشتند ولی ناچار در سپاه آن حضرت قرار گرفته بودند به سادگی گذشت. این افراد همواره در پی فرصتی بودند تا به امام علیه السلام ضربه ای وارد و آنچه را مدت ها پنهان کرده بودند آشکار سازند و چنین فرصتی را بهترین زمان برای آغاز پرخاش گری و طغیان خود و هم فکرانشان می دیدند؛
در این مقاله و سلسله مقالات بعدی به تاریخچه، خاستگاه، روند شکل گیری و زمان پیدایش یکی از فرقه هایی که جامعه اسلامی را با چالش های زیادی مواجه کرده است،خواهیم پرداخت که درضمن بحث، عوامل پیدایش خوارج، چگونگی شکل گیری نبرد صفین و زمینه های پذیرش حکمیت تجزیه و تحلیل خواهد شد؛ همچنین تلاش شده است افراد مؤثّر در این توطئه ها معرفی شوند.
خوارج به گفت وگو نشسته، برای پذیرش حکمیت استدلال هایی آوردند و با آنان به بحث و مناظره پرداختند و در راه هدایت آنها تلاش های فراوانی کردند؛ در نتیجه، چند هزار نفر از صفوف خوارج جدا و به سپاه امام(ع) ملحق شدند؛ این گواه است که این ساده اندیشان از سران حیله گر خود فریب خورده بودند؛ پس باید حساب جمعیتی ساده اندیش را از سیاست بازان و توطئه گران جدا دانست.
با وقوع قیام حرّه علیه حکومت اموی، یزید سپاهی را به فرماندهی مسلم بن عقبه به سوی مدینه فرستاد. سپاه شام پس از سرکوبی قیام مردم مدینه و به بار آوردن فاجعه­ای دردناک در جهان اسلام، این شهر را به قصد مکه و برای سرکوبی شورش عبدالله بن زبیر ترک کرد. مسلم بن عقبه که فرماندهی نیروهای شامی را بر عهده داشت، در راه مُرد و حصین بن نمیر به جای او فرماندهی سپاه شام را بر عهده گرفت.
ما گروهی از اعراب بودیم که به آیین جاهلی خویش سخت پایبند بودیم و من سرپرست بت­خانه لات و در دین خود بسیار متعصب بودم و حاضر به پذیرفتن اسلام نبودم، حتی اگر همه قوم من مسلمان می­شدند. گروهی از بنی­مالک تصمیم گرفتند به همراه هدایایی نزد مقوقس بروند من هم تصمیم گرفتم با آن­ها همراه شوم که عمویم عروه مرا از این کار نهی کرد.
کم تر منبع تاریخی و روایی یافت می شود که از ذکر این ماجرا خالی باشد، بلکه به جرأت می توان گفت تمام منابع متقدم در این بخش از سیره ی رسول اکرم صلی الله علیه و آله به این قضیّه اشاره کرده اند.
او در لیلة‌الهریر ضمن سخنرانى ، مردم را از ادامه جنگ برحذر داشت و پس از نیرنگِ بر سر نیزه كردن قرآنها از سوى معاویه ، به شدت از ادامه جنگ جلوگیرى كرد و على(ع) را واداشت تا مالك اشتر را از صف مقدّم جنگ به عقب بازگرداند .
عاص، ابوالعاص، عيص و ابوالعيص از اين رو كه در نامشان شباهت وجود دارد به «اعياص» شهرت يافته‌اند، مروان بن حكم و فرزندانش از نسل اعياص هستند.دستۀ ديگر به جهت مقاومت در نبرد عكاظ به «عَنْسَبه» يعني شير، مشهورند و به ايشان "عنابس" گويند، پدر ابوسفيان (حرب)، ابوسفيان و فرزندش معاويه از نسل عنابس هستند.

Pages