شايسته نيست به سخنى كه از دهان كسى خارج شد، گمان بد ببرى ، چرا كه براى آن برداشت نيكويى مى توان داشت.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت
نهج البلاغه
نمایش مطالب 1 تا 10 از 30
شناخت پژوهش هاي غربيان درباره آن را مي توان عاملي مهم در شناسايي جريان شيعه پژوهي و مطالعات عرب شناسان غربي دانست. بررسي مراحل، علل و دستاوردهاي پژوهش هاي خاورشناسان و نيز ورود محققان مسلمان مقيم غرب به اين عرصه، از مسائل مهم مطرح شده در اين مقاله است.
ترجمۀ کاملِ دیگر از نهج البلاغه نسخۀ شمارۀ 8058 آستان قدس رضوی با تاریخ کتابت 960 ق است. خط متن و ترجمه و کتاب آرایی این نسخه بسیار ممتاز و نفیس، و برای چاپ عکسی مناسب است . این دو ترجمه به لحاظ تاریخ کتابت از نسخۀ جوینی قدیم ترند. همچنین از نسخه های مترجمِ غیرکاملِ نهج البلاغه میتوان به نسخۀ شمارۀ 104 کتابخانۀ گوهرشاد با تاریخ 818 و نسخۀ شمارۀ 826 کتابخانۀ بزرگ حضرت آیت اله العظمی مرعشی با تاریخ 891 ق اشاره کرد.
براي شناسايي طرح يک اثر، نخستين بار از طراح آن بايد مدد جست. خوشبختانه سيد رضي در مقدمه کتاب نهج البلاغه، انگيزه خود را بيان ميکند، و از نوشته او ميتوان طرح اوليه کتاب را دريافت. وي در دوران جواني، با هدف گردآوري فضيلتهاي پيشوايان دين و ارائه گلچيني از گوهرهاي گفتار معصومين(، کتاب خصائص الأئمة را تدوين کرد، امّا گرفتاريهاي او مانع از اتمام اين اثر شد، و تنها بخش مربوط به امام علي( به همراه سخنان کوتاه و حکمتها و مَثَل هاي شگفت آن حضرت، سامان يافت. دوستانش با ديدن اين مجموعه نفيس، وي را در به سامان رساندن آن تشويق کردند، تا آنجا که شريف رضي بر اين کار همت گمارد
ذهبی و ابن حجر نخستین کسانی هستند که این گونه بر نهج البلاغه به پندار غلط خودشان سید مرتضی علم الهدی مؤلف نهج البلاغه اهانت کرده اند و او را متهم ساخته اند که این کتاب را ساخته و به علی بن ابی طالب نسبت داده است. بعد از ذهبی و ابن حجر کسانی که در کتابهای خود از نهج البلاغه اسم برده و در موضوعات آن سخن گفته اند همه از این دو نفر تبعیت کرده،و گروهی از مستشرقین مغرض و یا بی اطلاع و یا نویسندگان عرب غیر مسلمان کورکورانه از این دو نفر پیروی کرده اند.
از امتيازات برجستة سخنان اميرالمؤمنين ( عليه السّلام) كه به نام «نهج البلاغه» امروز در دست ماست ـ اين است كه محدود به زمينة خاصي نيست. علي ( عليه السّلام) به تعبير خودش ـ تنها در يك ميدان اسب نتاخته است؛ در ميدان‎هاي گوناگون ـ كه احياناً بعضي با بعضي متضاد است ـ تكاور بيان را به جولان در آورده است. نهج البلاغه شاهكار است امّا نه تنها در يك زمينه، مثلاً موعظه يا حماسه، يا فرضاً عشق و غزل، يا مدح و هجا و غيره، بلكه در زمينه‎هاي گوناگون. علي ( عليه السّلام)سخن را براي خود سخن و اظهار سخن‎وري ايراد نكرده است، سخن براي او وسيله بوده نه هدف؛ او نمي‎خواسته است به اين وسيله يك اثر هنري و يك شاهكار ادبي ازخود باقي بگذارد. بالاتر اينكه سخنش كليّت دارد و محدود به زمان و مكان و افراد معيني نيست، مخاطب او انسان است و به همين جهت نه مرز مي‎شناسد و نه زمان.
سید رضی(ره) این کتاب را نهج البلاغه، یعنی راه و روش بلاغت نامید؛ زیرا این کتاب، درهای بلاغت را به روی خواننده می گشاید و جویندگان بلاغت را به آن نزدیک می سازد. نیاز دانشمند و دانشجو را برمی آورد و گم شده و خواسته بلیغ و زاهد است. از آن روز که این کتاب به دنیای فرهنگ و ادب گام نهاد، در میان دانشمندان و خطیبان و اهل ادب بلندآوازه شد و ستاره آن در شام و عراق و نجد و تهامه درخشید...
این طور نیست که سید رضی تنها کسی بوده است که نهج البلاغه را جمع آوری کرده است بلکه از این گذشته کتاب‌هاى زیادى قبل از «سیّد رضى» نوشته شده است که بسیارى از محتویات نهج البلاغه یا غالب آن‌ها در آن کتب آمده است و این به خوبى نشان مى‌دهد که این کلمات قبل از «سیّد رضى» نیز در میان دانشمندان و راویان حدیث و گاه در میان توده‌هاى مردم مشهور و معروف بوده است و این شهرت مى‌تواند ما را بى‌نیاز از اسناد متّصل کند. حتّى بعضى از بزرگان مورّخان نوشته‌اند، خطبه‌هاى نهج البلاغه که در میان مردم شهرت داشته بسیار بیش از آن مقدارى بوده است که «سیّد رضى» در نهج البلاغه آورده است و در واقع نهج البلاغه گلچینى از آن خطبه‌هاست.
دربرخي از مواضع گونه ي تقطيع ي شده ي نامه ي علي (ع) درنهج البلاغه تقديم وتأخير رخ داده است.درنامه ي 62 نهج البلاغه آمده است:«...إنّي، والله لَو لَقيتم واحداً وهُم طُلاع الارضِ کلّها ما باليتُ وَلا استوحشتُ، وانّي مِن ضَلالهم الذي هم فيه و الهُدي الذي أنا عليه لعلي بصيرة مِن نفسي ويقينٍ من رَبّي...فإنّ مِنهم الذّي قَد شَربَ فيکم الحرامَ وجُلد حدّاً في الاسلامِ
(عليه السلام) ، بطور كلى روح علي (عليه السلام) يك روح وسيع و همه جانبه و چند بعدى است ، و همواره به سخن را براى خود سخن و اظهار هنر سخنورى ايراد نكرده است ، سخن براى او وسيله بوده نه هدف ، او نمي‏خواسته است به اين وسيله يك اثر هنرى و يك‏ شاهكار ادبي از خود باقى بگذارد ، بالاتر اينكه سخنش كليت دارد محدود به‏ زمان و مكان و افراد معينى نيست. مخاطب او «انسان» است و به همين جهت نه مرز مي‏شناسد و نه زمان، همه اينها ميدان را از نظر شخص سخنور محدود و خود او را مقيد مي‏سازد.
مرحوم سيد رضى در جمع آورى اين كتاب زحمات بى شمارى را متحمل شده اند. دانشمندانى هم كه بعد از او آمده اند، در شرح و ترجمه و تحقيق و تدقيق در باره اين خطب و مطالبى كه در نهج البلاغه است زحمات فراوانى كشيده اند، ولى باز هم اين كتاب درياى بى پايانى است كه تحقيق و غوص در آن بسيار كم انجام شده است. مى توان گفت: اگر بخواهيم همتا و «تلو» ى براى قرآن از كلمات اولياء اللّه فرض بنمائيم، «نهج البلاغه تالى قرآن مجيد است»، زيرا ملهم از قرآن است.

Pages