متن عربی
37 .و قال [عليه السلام]:و قدْ لقِيهُ عِنْد مسِيرِهِ إِلى الشّامِ دهاقِينُ الْأنْبارِ فترجّلُوا لهُ و اشْتدُّوا بيْن يديْهِ فقال:
ما هذا الّذِى صنعْتُمُوهُ فقالُوا خُلُقٌ مِنّا نُعظِّمُ بِهِ أُمراءنا فقال و اللّهِ ما ينْتفِعُ بِهذا أُمراؤُكُمْ و إِنّكُمْ لتشُقُّون على أنْفُسِكُمْ فِى دُنْياكُمْ و تشْقوْن بِهِ فِى آخِرتِكُمْ و ما أخْسر الْمشقّة وراءها الْعِقابُ و أرْبح الدّعة معها الْأمانُ مِن النّارِ !
متن فارسی
آن حضرت هنگامی که به شام می رفت و کدخدایان شهر انبار به دیدارش آمدند و از اسب ها پیاده شدند و پیشاپیش او دویدند، فرمود:
این چه کاری است که کردید؟ گفتند: این عادت ماست که بدان وسیله امیران خود را احترام می کنیم. فرمود: به خدا سوگند امیرانتان از این کار سودی نمی برند و شما هم در دنیا بر خود زحمت روامی دارید و در آخرت نیز به شقاوت می رسید. چه زحمت زیانباری که در پی آن عقوبت باشد و چه آسایش سودمندی که با آن ایمنی از آتش باشد.
قبلی بعدی