علي طباطبايي يزدي
دانشمند فرهيخته، محقق وارسته و پژوهشگر پرتلاش، مرحوم آيت الله سيد عبدالعزيز طباطبايي، بيست و سوم جمادي الاولي 1348 ه.ق. برابر با چهارم آبان 1308 ه.ش در خانداني اصيل، علم پرور و پرفضيلت در نجف اشرف به دنيا آمد. پدرش نوه دختري و مادرش نوه پسري فقيه بزرگ شيعه، آيت الله العظمي سيد محمدكاظم طباطبايي يزدي (م: 1337 ه.ق) صاحب عروه الوثقي بود. خاندان سيد يزدي، يكي از خاندانهاي مشهوري بودند كه در حوزه ي علميه ي نجف و فقاهت شيعه نقش مؤثري داشتند و دانش دوستي و ذكاوت علمي را از پدر خويش به ارث برده بودند.
محقق طباطبايي دروران كودكي خود را در چنين خانواده اي ميان كتاب و كتابخانه و مدرسه گذراند و طبيعتاً استعداد اين كودك خردسال با چنين شرايطي پرورش يافت. دوستان ايام كودكي وي، اذعان مي كنند كه او از همان سالها متين و كم صحبت و بي تكلف بود، و در گفتار و كردار بزرگترها دقت مي كرد.
شايد علاقه به كتابشناسي و نسخ خطي را محيط دوران كودكي وي يعني كتابخانه مدرسه يزدي، در وي ايجاد كرده بود. محقق طباطبايي ضمن خاطرات دوران كودكي خود به كتابهايي اشاره مي كند كه در كتابخانه و پشت شيشه، توجهش را جلب كرده بودند و وي ساعاتي از وقت خود را به تهيه فهرستي از اسم اين كتابها و نام نويسندگان آنها مي گذراند. وي كه در آن زمان، به خاطر سن كم خود، اجازه دست زدن به كتابها را نداشته، مجبور بود از پشت شيشه فقط آنچه بر عطف كتابها نوشته شده بود، يادداشت كند. فهرست اين كتابها، اولين كاري بود كه محقق طباطبايي در سنين كودكي انجام داده بود و آن را به شيوه تذهيبي كه بر برخي نسخ ديده بود، با دستان كوچك خود و با همان قلمي كه در دست داشت تزيين كرده بود. اين موضوع، نقش مؤثر محيط علمي او را در علاقمندي به كتاب و كتابت به خوبي نشان مي دهد.
محقق طباطبايي هشت ساله بود كه مادرش را از دست داد، مادر او بانويي بود خوش اخلاق و مؤمن و با تقوا كه از پدر، نوه ي آيت الله العظمي سيد محمد كاظم يزدي و از مادر، نوه ي شيخ انصاري رحمه الله عليه بود. فقدان مادر در اين سن كم، وابستگي او را به پدر بيشتر مي كند. پدرش آيت الله سيدجواد طباطبايي، دانشمندي پارسا و باتقوا بود كه در پرورش ديني فرزندش، تلاش فراوان داشت. محقق طباطبايي گاه با علاقه ي فراوان از شبهايي كه در مسجد تا به صبح، كلمه به كلمه همپاي پدر ختم قرآن مي كرد ياد مي كند. متاسفانه روزگار به اين ايام فرصت چنداني نداد و محقق طباطبايي در همان سنين نوجواني پدر را نيز از دست داد. او كه در نوجواني وارد تحصيلات حوزوي شده بود، با فقدان پدر، حجره ي مدرسه را از دست نمي دهد و خود را وقف مدرسه و كتاب و درس و بحث مي كند. در اين زمان وجود اساتيد برجسته ي حوزه ي علميه ي نجف در همه سطوح، مشوق تلاش وي در مطالعه بيشتر و رسيدن به درجات بالاي علمي مي شود. وي ادبيات، صرف و نحو را نزد مرحوم سيدهاشم حسيني تهراني (م: 1411 ه.ق) مؤلف كتاب علوم العربيه و توضيح المراد، و منطق را نزد سيد جليل فرزند سيدعبدالحي طباطبايي يزدي (م: 1413 ه.ق) فراگرفت. پس از آن در فلسفه، شرح منظومه سبزواري را نزد آيت الله سيد عبدالأعلي سبزواري (م: 1414 ه.ق)، و اسفار ملاصدرا را نزد شيخ صدرا بادكوبي (م: 1392 ه.ق) آموخت. ايشان شرح لمعه را در محضر ميرزا حسن نبوي و شيخ ذبيح الله قوچاني و قوانين ميرزاي قمي را در محقضر آيت الله سيدعلي علامه فاني اصفهاني (م: 1409 ه.ق) تلمذ نمود. آنگاه دروس عالي سطح را در محضر شيخ عبدالحسين رشتي (م: 1373 ه.ق) مؤلف شرح كفايه و كشف الاشتباه، و شيخ مجتبي لنكراني (م: 1406 ه.ق) مؤلف كتاب او في بيان به پايان برد.
سرانجام درس خارج فقه و اصول را از محضر آيت الله العظمي سيدعبدالهادي شيرازي (م: 1382 ه.ق) و آيت الله العظمي حاج سيدابوالقاسم موسوي خوئي (م: 1314 ه.ق) كسب دانش نمود.
محقق طباطبايي در سال 1369ه.ق ازدواج مي كند. همسر وي، فرزند آيت الله حاج سيد اسدالله طباطبايي يزدي آخرين پسر آيت الله العظمي سيد محمد كاظم يزدي بود. مرحوم اسدالله طباطبايي آن زمان مدير مدرسه سيد يزدي بود و با رفتاري عالمانه و خلقي كريم- كه زبانزد خاص و عام بود- يكي از مهمترين مدارس حوزه ي علميه نجف را اداره مي كرد. پس از درگذشت وي در سال 1392 ه.ق محقق طباطبايي مديريت آن مدرسه بزرگ را بر عهده مي گيرد.
محقق طباطبايي تابستان هر سال با سفر به ايران، به كتابخانه هاي خصوصي و عمومي مراجعه مي كند و ضمن مطالعات فراوان يادداشتهاي زيادي تهيه مي نمايد. در آمد و رفت به ايران، اقامت در همدان را نيز غنيمت مي داند و در خانه و كتابخانه آيت الله العظمي آخوند ملاعلي معصومي همداني، كه با او الفتي بسيار داشت، توقف هاي يك ماهه و دو ماهه مي كند. نسخ خطي آنجا را مي بيند و با دست پر به عراق باز مي گردد.
در سه سفر حج نيز در كتابخانه هاي مكه و مدينه نسخ خطي نفيسي را مي بيند و برخي از آنها را به طور كامل استنساخ مي كند. همچنين در تابستان سال 1383 ه.ق از عراق به سوريه و لبنان سفر مي كند و در يك اقامت سه ماهه، در كتابخانه هاي ظاهريه، مجمع علمي دمشق، كتابخانه اوقاف حلب و كتابخانه دانشگاه آمريكايي بيروت مطالعات زيادي انجام مي دهد و به گفته خود ايشان، در اين سفر با ديدن اين كتابخانه ها دنياي تازه اي به روي وي گشوده مي شود.
آشنايي و الفت محقق طباطبايي با دانشمند بزرگ و كتابشناس با عظمت، مرحوم شيخ آقابزرگ تهراني (م: 1389 ه.ق)، تاثير بسياري در شخصيت علمي وي مي گذارد. يادداشتهايي را كه از سفرهاي متوالي به ايران به همراه مي آورد، هر بار در اختيار شيخ آقا بزرگ تهراني قرار مي دهد تا هم از زير چشم تيزبين استاد بگذرد و او را راهنمايي كند، و هم براي تدوين دائره المعارف بزرگ كتابشناسي شيعه، الذريعه الي تصانيف الشيعه، مورد استفاده قرار گيرد. وي علاوه بر جمع آوري مواد علمي براي تدوين الذريعه، اقدام به كتابت متن مجلدات الذريعه از روي دستخط استاد مي نمايد و جلدهاي 13 و 14 آن، از روي استنساخ ايشان چاپ مي شود. محقق طباطبايي تا پايان عمر، شيفته استاد بود و از او به عظمت و بزرگواري ياد مي كرد.وي از همان سالهاي چاپ الذريعه، فكر نوشتن مستدركي را براي آن در سر مي پروراند، اما متأسفانه چاپ كتاب به كندي پيش مي رفت و نوشتن مستدرك به تأخير مي افتاد از اين رو ايشان اقدام به استنساخ متن كامل كتاب الذريعه نمود- كه جلدهاي 13 و 14 الذريعه نيز براي آنكه سريعتر چاپ شود، از روي همين نسخه در نجف چاپ شد- وي در سال 1399ه.ق دست به كار تدوين مستدرك الذريعه شد و شروع به جمع آوري و فيش كردن كتابهايي نمود كه نام آنها در الذريعه نيامده است-
محقق طباطبايي بيشتر وقت خود را تا پايان يعني هفتم ماه رمضان 1415 ه.ق صرف تدوين اين اثر گرانسنگ نمود و گنجينه اي بالغ بر يازده هزار فيش بر جاي نهاد.
همچنين، از جمله كساني كه نقش مؤثري در تقويت روحيه پرتلاش و پرحوصله او، در امر تحقيق و پژوهش داشت، علامه اميني (م:1390 ه.ق)صاحب كتاب الغدير رحمه الله عليه بود.
محقق طباطبايي مدت 25 سال پيوسته را در كنار علامه اميني به جمع نسخ خطي و اداره ي كتابخانه اميرالمؤمنين (ع) در نجف گذراند و بسياري از مايه علمي خود را مديون شاگردي وي مي دانست. ايشان ضمن ارتباط علمي خود با علامه اميني، وي را در تهيه منابع گرانسنگ الغدير ياري رسانده و طي سفرهاي خود به كتابخانه هاي ايران و تركيه، در به ثمر رسيدن تحقيقات علامه اميني نقش بسزايي را ايفا مي كند. بعد از سفري كه محقق طباطبايي در سال 1383ه.ق به سوريه و لبنان داشت، دو سفر ديگر نيز همراه با فرزند علامه اميني به سوريه و تركيه مي رود، علامه اميني هم كه در ايران به سر مي برد به آنان مي پيوندد، ولي به علت كسالت نمي تواند در تركيه بماند و ناچار به بازگشت مي شود. در آن سفر محقق طباطبايي و فرزند علامه اميني در تركيه مي مانند و مقدار زيادي از نسخ نفيس را براي كتابخانه اميرالمؤمنين عكسبرداري مي كنند. محقق طباطبايي نسخ خطي كتابخانه را در سه جلد تنظيم مي كند. اين فهرست اكنون به صورت متوالي در مجله ي تراثنا منتشر مي شود.
وي در سال 1397 ه.ق نجف را ترك مي كند و عازم ايران مي شود و در قم سكني مي گزيند. ايشان در قم، در ادامه راه دو استاد بزرگ خود، مشغول به تكميل مستدرك و تعليقاتي بر الذريعه و الغدير داشت مي شود.
محققان و نويسندگان در ايران از محضر وي بهره مند مي شوند و او نيز با دست باز، از هر كاري كه در زمينه ي تحقيقات تاريخ و رجال و تراجم و حديث و كتابشناشي شيعه انجام مي شود و استقبال مي كند.وي هميشه از استاد خود آيه الله ميرزا محمدعلي اردوباري (م:1380 ه.ق)به بزرگي ياد مي كرد و يكي از خصوصيات بارز او را كمك علمي به ديگران در تحقيق و رفع مشكلات علمي مي دانست. محقق طباطبايي، خود نيز راه و روش استاد را در پي مي گيرد و منزل و كتابخانه خود را در اختيار محققان و پژوهشگران قرار مي دهد، به طوري كه خانه ايشان، روز و شب محل تردد اهل قلم مي شود و گاهي حدود ده ساعت از شبانه روز خود را صرف راهنمايي و تكميل آثار ديگران مي كرد. مؤسسات مختلف تحقيقات اسلامي در ايران وجود ايشان را مغتنم دانسته، در تحقيقات خود به ايشان مراجعه مي كردند. از جمله مؤسساتي كه محقق طباطبايي با ايشان همكاري نزديك مي نمود، مؤسسه آل البيت (ع)، مركز الغدير للدراسات الاسلاميه، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، مركز دائره المعارف بزرگ اسلامي، بنياد نهج البلاغه و بنياد بعثت را مي توان نام برد.
محقق طباطبايي در كنگره هاي مختلفي چون كنگره شيخ طوسي از سوي داشنگاه فردوسي مشهد در سال 1389ه.ق، كنگره ي حسين دي از سوي محمدي تراست در سال 1404ه.ق و كنگره ي امام علي(ع) در سال 1410ه.ق در لندن، كنگره شيخ مفيد در سال 1413ه.ق. در قم، كنگره هزاره ي نهج البلاغه در سال 1399 ه.ق و كنگره هزاره شريف رضي در سال 1406 از سوي بنياد نهج البلاغه در تهران و كنگره كتاب و كتابخواني در تمدن اسلامي در مشهد، شركت نمود.
وي با بسياري از دانشمندان و اسلام شناسان دنيا مخصوصاً در كشورهاي عربي ارتباط داشت و در ايجاد ارتباط علمي بين پژوهشگران داخل كشور با دنياي عرب نقش مؤثري داشت.
محقق طباطبايي براي بازديد از نسخ خطي به بسياري از شهرهاي ايران مسافرت نمود و با بسياري از دانشمندان ملاقات كرد. كتابخانه هاي بسياري را ديد و يادداشت هاي بي شماري تهيه نمود. از اين سفرها مجموعه بزرگي از يادداشت هاي مختلف در زمينه نسخ خطي نفيسي كه ديده بود بر جاي مانده است.
همچنين يك بار ديگر نيز از ايران به تركيه عزيمت نمود و به مدت دو ماه در كتابخانه هاي تركيه، از جمله كتابخانه احمد ثالث، اياصوفيا، لاله لي، كوپرلي، فيض الله افندي، فاتح، جارالله ايوب، قليچ علي پاشا و ولي الدين جار الله افندي، به مطالعه پرداخت و نسخه هاي ناياب و ارزشمندي را فهرست نمود. محصول اين سفر چند دفتر نسخه هاي خطي تركيه و چند دفتر احاديث مربوط به فضائل و مناقب اهل بيت (ع)، از منابع حديثي، تفسيري، تاريخي و اعتقادي مهم و چاپ نشده اهل سنت است.
همچنين در سفرهايي كه به كشورهاي ديگر داشت مجموعه مهمي از ميكروفيلم ها و نسخ عكسي از كتابخانه هاي مختلفي چون كتابخانه موزه ي بريتانيا و كتابخانه بادليان آكسفورد در انگلستان، كتابخانه ي دارالكتب الظاهريه در دمشق، و اسماعيل پاشا در حلب، كتابخانه ي دانشگاه رياض عربستان، كتابخانه ي بلديه اسكندريه و دارالكتب المصريه در مصر، كتابخانه ي خدابخش پتنه در هندوستان، كتابخانه ي جامع كبير صنعاء در يمن، كتابخانه ي چستربيتي ايرلند، كتابخانه ي ميلان ايتاليا، كتابخانه ي ملي پاريس، كتابخانه ي توبينگن برلين و ... تهيه كرد.
اين مجموعه اكنون در كتابخانه ي عمومي محقق طباطبايي در قم نگهداري مي شود و مورد استفاده محققان است. ايشان پس از سالها تلاش علمي مستمر و خدمت به فرهنگ تشيع، در هفتم رمضان سال 1416 ه.ق درگذشت و در يكي از حجرات صحن حرم حضرت معصومه (س) در قم به خاك سپرده شد.
آثار محقق طباطبايي:
1- مستدرك الذريعه:
محقق طباطبايي در سال 1399 ه.ق. اقدام به تدويل مستدركي بر الذريعه نمود و شروع به جمع آوري و فيش كردن كتاب هايي نمود كه نام آنها در الذريعه نيامده است. وي، بيشتر وقت خود را تا پايان عمر، صرف تدوين اين اثر گرانسنگ نمود و گنجينه اي بالغ بر يازده هزار فيش بر جاي نهاد.
2- اضواء علي الذريعه:
تعليقات ارزشمندي است بر كتاب الذريعه همراه با تكميل اطلاعات و رفع اشتباهات آن.
3- معجم اعلام الشيعه:
اين كتاب به عنوان مستدرك طبقات اعلام الشيعه شيخ آقا بزرگ تهراني تراجم علماي شيعه را به ترتيب الفبايي، آورده است و مجموعاً شامل دو جلد است. جلد اول اين كتاب در سال 1417 ه.ق. توسط انتشارات مؤسسه ي آل البيت به چاپ رسيد.
4- تعليقات علي طبقات اعلام الشيعه:
حاوي تعليقاتي است كه محقق طباطبايي در كتاب طبقات آقابزرگ نوشته است. از اين تعليقات، تعليقات الكرام البرره (قرن سيزدهم)، و البشر (قرن چهاردهم) همراه اصل كتاب به چاپ رسيده است.
5- تصحيح تتمه نقباء البشر:
كتاب نقبأ البشر شيخ آقابزرگ تهراني تا پايان حرف عين در چهار جلد به چاپ رسيده است، ولي از اين حرف تاحرف يا همچنان به صورت خطي باقي مانده است. محقق طباطبايي با استفاده از يادداشتهاي دستنويس ايشان، اين اثر را مرتب كرده بودند و بنا داشتند با مرور و اصلاح و تكميل و حذف مكررات، آن را به چاپ برسانند.
6- علي ضفاف الغدير:
اين كتاب به عنوان مستدرك جلد اول الغدير علامه اميني شامل رواه حديث غدير همراه با شرح حال آنان است، محقق طباطبايي مدارك و منابعي را كه به دست علامه نرسيده بود استخراج كرده و معرفي رواه حديث غدير را مطابق اسلوب علامه اميني آورده است.
7- من فيض الغدير:
اين كتاب شامل اسناد معتبر حديث غدير به ترتيب نام روات آن مي باشد. متأسفانه اجل مهلت تكميل اين اثر را نداد و اين كتاب همچنان ناقص باقي ماند.
8- الغدير في التراث الاسلامي:
اين اثر كتابشناسي غدير خم است و در آن به معرفي فهرست كتابها و نسخ خطي آنها و شرح حال مختصري از مؤلفين آنها از ابتداي قرن دوم هجري تا قرن پانزدهم پرداخته است. اين كتاب را بار اول دارالمؤر خ العربي در بيروت منتشر كرد و پس از آن با افزوده هايي، در ايران از سوي انتشارات الهادي در سال 1373 ه.ش انتشار يافت.محقق طباطبايي پس از آن به تكميل اين كتاب پرداخت و اكنون به همراه آن اضافات براي نوبت سوم آماده چاپ مي باشد.
اين كتاب در سال 1411ه.ق از طرف انتشارات كتابخانه چهلستون با ترجمه آقاي مهدي جعفري به زبان فارسي منتشر شد و بار ديگر جناب آقاي محمد انصاري زنجاني با ترجمه بخشهاي بسياري از اين كتاب و اضافه و تعديل بعضي از مطالب، آن را با عنوان غدير در آينه كتاب منتشر نمود.
9- تعليقات علي كتاب الغدير:
اين تعليقات به صورت حواشي در دوره الغدير چاپ مركز الغدير للدراسات الاسلاميه تا جلد چهارم منتشر شد و متن كامل اين تعليقات و قسمت چاپ نشده آن به صورت كتاب مستقل به چاپ خواهد رسيد.
10- أنباء السماء برزيه كربلاء:
اين اثر تكميل و تنظيم كتاب سيرتنا و سنتنا از علامه اميني است همراه با اضافات بسيار زياد.
11- الحسين و السنه:
اين كتاب شامل احاديث مربوط به امام حسين (ع)از طريق اهل سنت مي باشد. كه در سال 1397 ه.ق در قم منتشر شده است.
12- فهرست نسخه هاي خطي كتابخانه اميرالمؤمنين عليه السلام:
محقق طباطبايي در ايامي كه در كتابخانه ي اميرالمؤمنين در نجف اشرف همراه با علامه اميني به تهيه منابع الغدير مي پرداختند، اقدام به تهيه فهرست نسخ خطي كتابخانه نمود. اين فهرست در سه جلد تهيه شده كه در دو جلد اول آن به معرفي نسخ عربي و در جلد سوم به معرفي نسخ فارسي پرداخته است. آقاي دكتر علي نقي منزوي از اين اثر در تاليف كتاب نسخه هاي خطي فارسي بهره جسته است و از آن با عنوان «يادداشتهاي سيد عبدالعزيز طباطبايي» نام مي برد. اين فهرست بر اساس الفبايي اسم كتاب تنظيم شده، اكنون به صورت سلسله مقالات در مجله ي تراثنا در قم از طرف مؤسسه آل البيت (ع) منتشر مي شود. اولين بخش اين فهرست در شماره 55 اين مجله به چاپ رسيده و اكنون در شماره 63 و 64 مجله، به حرف جيم رسيده است.
13- فهرست نسخ خطي كتابخانه ي آستان قدس رضوي:
محقق طباطبايي به دعوت آستان قدس رضوي در مشهد اقدام به تهيه فهرستي به زبان فارسي از نسخ خطي حديث و فقه كتابخانه آستان قدس رضوي نمود. اين فهرست اكنون در كتابخانه ي آستان قدس رضوي نگهداري مي شود.
14- فهرست نسخ خطي كتابخانه دانشگاه علامه طباطبايي شيراز:
اين اثر در جلد اول سالنامه ميراث اسلامي ايران (سال 1373 ه.ش) به چاپ رسيده است.
15- فهرست نسخه هاي كتابخانه آقاي سيد محمدعلي طباطبايي قاضي تبريزي.
16- فهرست كتابخانه مزار عبدالقادر گيلاني در بغداد.
17- فهرست نسخه هاي خطي كتابخانه ي ثقه الاسلام در تبريز:
اين فهرست با دو فهرست سابق در نشريه نسخه هاي خطي دانشگاه تهران، دفتر هفتم، به چاپ رسيده است. محقق طباطبايي اين فهرست را در ايامي كه براي جمع آوري نسخه هاي نفيس براي كتابخانه اميرالمؤمنين به ايران سفر نمود، به زبان فارسي تهيه نمود و بر آن مقدمه اي دباره خاندان طباطبايي و زندگي سيد محمدعلي قاضي نوشت.
18- فهرست منتخب نسخه هاي خطي كتابخانه هاي حجاز:
محقق طباطبايي درباره اين اثر مي نويسد: «دانشگاه تهران گروهي را براي عكسبرداري از نسخ خطي، عازم حجاز نمود كه دوست من دانشمند كتابشناس و فهرست نگار مشهور استاد محمد تقي دانش پژوه در ميان آنان بود. من نيز با ايشان به حجاز رفتم و در كتابخانه هاي حرمين شريفين: كتابخانه ي عارف حكمت، كتابخانه ي مدينه منوره، كتابخانه ي محموديه، كتابخانه ي حرم نبوي، كتابخانه ي مظهر كه در رباط مظهر مقابل بقيع بود، كتابخانه ي حرم مكي، و كتابخانه ي مكه مكرمه، به بررسي نسخ خطي پرداختيم» (الغدير في التراث الاسلامي، ص 241). اين اثر در سال 1386 تاليف شده است.
19- فهرست تفضيلي منتخب نسخه هاي خطي كتابخانه هاي تركيه:
اين اثر استاد در كتابخانه آيه الله العظمي مرعشي نجفي به شماره 4172 و 4173نگهداري مي شود و در فهرست نسخ خطي آن كتابخانه ج11، صص 183-184شناسانده شده اند.
20- مخطوطات اللغه العربيه في مكتبات ايران:
كتابشناسي نسخ خطي لغت عربي در كتابخانه هاي ايران. اين اثر در يادنامه ايشان از طرف مؤسسه آل البيت (ع) چاپ و منتشر شد.
21- مذكرات المتحف البريطاني:
كه در آن به ذكر چند نسخه نفيس از كتابخانه موزه بريتانيا و معرفي مفصل و نقل برخي از مطالب آن پرداخته است. اين كتاب در سال 1404 ه.ق تاليف شده است.
22- فهرست تصانيف الكراجكي.
23- اهل البيت عليهم السلام في المكتبه العربيه:
در اين اثر كتابهايي كه اهل سنت درباره زندگي، مناقب، تاريخ، زندگاني، كلمات... اهل بيت عليهم السلام نوشته اند، شناسايي و معرفي شده است. اين كتاب ابتدا به صورت سلسله مقالات در مجله تراثنا منتشر مي شد و متن كامل كتاب در سال 1417ه.ق از سوي مؤسسه آل البيت عليهم السلام منتشر شد.
24- مكتبه العلامه الحلي:
اين كتاب گرانسنگ حاوي كتابشناسي مفصل آثار علامه حلي و ذكر نسخ خطي آنها در كتابخانه هاي جهان مي باشد. كه در سال 1416ه.ق.از سوي مؤسسه آل البيت عليهم السلام منتشر شد.
25- الشيخ المفيد و عطاؤه الفكري الخالد:
شامل كتابشناسي آثار شيخ مفيد است و در جلد اول مجموعه المقالات و الرسائل كنگره شيخ مفيد به چاپ رسيد.
26- نتائج الأسفار:
27- فوائد الأسفار:
اين كتاب شامل كتابشناسي منتخب نسخ خطي كتابخانه هاي مدرسه امام عصر شيراز، جار الله ايوب، الأحمديه، الظاهريه، المتحف البريطاني، كتابخانه آيه الله خادمي، مدرسه نمازي خوي، مدرسه علوي (مدرسه مريم بيگم) خوانسار و مدرسه ولي عصر خوانسار، مقبره روزبهان شيرازي، كتابخانه ي دانشكده پزشكي شيراز، مدرسه صدر بابل و همچنين فوايد رجالي و تاريخ و وفيات بعضي از علما و اشعار است.
28- قيد الأوابد و جمع الشوارد:
در اين كتاب متون بسياري از نسخ مختلفي جمع آوري شده است كه شامل فضايل اهل بيت و اشعار و تراجم و... است. از آن ميان مي توان به شرح نهج البلاغه نظام الدين گيلاني، همراه با شرح مفصل و تاريخ تاليف و انتهاي نسخه و ذكر برخي از نكات دقيق و بعضي از اشعار آن و همچنين تفسير خطبه شقشقيه سيدمرتضي، المعجم ابن الأعرابي، معجم الصحابه ابن نافع، معجم الصحابه بغوي، ذيل تاريخ بغداد ابن نجار، المعجم الكبير طبراني، مسند روياني، المسلسلات ابن جوزي، المصنف ابن أبي شيبه، صحيح ابن حبان، الذريه الطاهره دولابي اشاره كرد.
29- المهدي في السنه النبويه.
شامل احاديث مربوط به امام زمان (عج) از طريق اهل سنت مي باشد.
30- حياه الشيخ يوسف البحراني:
اين كتاب را محقق طباطبايي در سال 1377 ه.ق تاليف رده اين اثر ابتدا در مقدمه كتاب الحدائق الناظره به چاپ رسيد و سپس به صورت مستقل در نجف اشرف به چاپ رسيد.اين كتاب اولين اثري است كه از محقق طباطبايي به چاپ رسيده، با اين حال مي توان در آن ميزان تبحر و دانش وي را در اين كتاب مشاهده كرد.ايشان بعدها مطالب زياد را مخصوصاً در قسمت تاليفات شيخ يوسف بحراني به اين كتاب افزودند و حجم كتاب اكنون به دو برابر حجم كتاب چاپ شده رسيده است.
31- شخصيت علمي و مشايخ شيخ طوسي:
در دفتر دوم سالنامه ميراث اسلامي ايران (سال 1374 ه.ش) به چاپ رسيده.
32- قبسات من فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام:
محقق طباطبايي در اين كتاب به بررسي اساتيد و طرق حديث سدّ الابواب، حديث صعود علي علي منكب النبي، حديث رد الشمس، حديث ثقلين و حديث الطير و همچنين درباره أعمش و حاكم نيشابوري و كتاب قصه الطير پرداخته است. اين كتاب از سوي انتشارات دليل به چاپ رسيد.
33- زندگي نامه آيت الله العظمي سيدمحمد كاظم يزدي:
محقق طباطبايي به نوشتن تاريخ و زندگي جد بزرگوارش بسيار اهتمام مي ورزيد و از هنگامي كه در نجف اشرف به سر مي برد اقدام به جمع آوري اطلاعات و اسناد زندگي و عصر سيد محمد كاظم يزدي نمود. اين يادداشتها در دفترهاي گوناگوني نوشته شده و نياز به تنظيم دارد. مواردي كه محقق طباطبايي بدانها پرداخته: شامل نسب سيد يزدي، مؤلفات وي و معرفي كامل نسخ خطي و چاپها و شروح حواشي ترجمه هاي آنها، اساتيد سيد يزدي، شاگردان وي كه شامل زندگي بسياري از شاگردان در آن ذكر شده، اشعار، خانواده سيد يزدي و زندگي نامه مفصل فرزندان وي، مواجهه سيد يزدي با استعمار انگليس ها و مدرسه سيد يزدي كه بخش مفصلي است شامل: تأسيس مدرسه و معرفي خصوصيات آن، كتابخانه مدرسه، شاگردان مدرسه و ... مي باشد. محقق طباطبايي در كنار اين يادداشت ها اقدام به جمع آوري و ضميمه كردن مدارك تاريخي و فتاواي سياسي سيد يزدي نمود و كتاب را مستند و مستدل نمود. وي همچنين در اين كتاب يادداشتهاي شيخ محمدحسين كاشف الغطا درباره سيد يزدي و قسمت هايي از كتاب عقود حياتي نوشته آيت الله كاشف الغطا درباره قضاياي مشروطه و استبداد و جنگ انگليس را از روي دستخط علامه كاشف الغطا كه در كتابخانه وي نگهداري مي شود نقل نموده است.
اين مجموعه نياز به تنظيم و ترتيب دارد تا به صورت يك اثر ماندگار از زندگي آيت الله العظمي سيد محمد كاظم طباطبايي يزدي درآيد و به عنوان منبع، مورد استفاده محققين قرار گيرد.
34- تصحيح فهرست منتجب الدين:
اين اثر در سال 1404 ه.ق با تحقيق و تصحيح محقق طباطبايي در قم منتشر شد، ولي ايشان با توجه به تعليقات قابل توجهي كه بعد از آن بر اين كتاب نوشته بودند بناي چاپ مجدد آن را داشتند. اين تعليقات بر كتاب افزوده شد و اكنون آماده چاپ مي باشد.
35- تصحيح الأربعون المنتقي من مناقب المرتضي:
تأليف ابوالخير حالكمي طالقاني، در شماره اول مجله ي تراثنا و نيز به صورت مستقل چاپ شده است.
36- تصحيح ترجمه الامام الحسن عليه السلام:
اين كتاب، بخش چاپ نشده طبقات ابن سعد است كه محقق طباطبايي در سفري كه در سال 1397 ه.ق به تركيه داشتند نسخه اي از آن را كه متعلق به قرن هفتم هجري است، از كتابخانه طوپقاپوسراي اسلامبول تهيه كرده و مورد تصحيح قرار مي دهند و به صورت مستقل براي چاپ آماده مي كنند، اين كتاب پس از درگذشت ايشان از طرف مؤسسه آل البيت (ع)به چاپ رسيد.
37- تصحيح ترجمه الامام الحسين عليه السلام:
اين كتاب هم همچون ترجمه الامام الحسن عليه السلام از طبقات ابن سعد مورد تصحيح قرار مي گيرد و در زمان حيات ايشان از طرف مؤسسه آل البيت عليهم السلام چاپ و منتشر مي شود.
38- تصحيح مقتل اميرالمؤمنين عليه السلام:
تأليف ابن ابي الدنيا.
39- تصحيح مناقب اميرالمؤمنين عليه السلام:
از احمدبن حنبل.
40- تحقيق رساله طرق حديث من كنت مولاه فعلي مولاه:
تأليف ذهبي، اين رساله تاكنون نسخه اي از آن يافت نشده بود و تنها نامي از آن در ميان كتب ذهبي مانده بود و محقق طباطبايي نسخه اي از آن را در كتب خطي كتابخانه دانشگاه تهران يافته و مورد تحقيق قرار مي دهند. اين رساله با تعليقات فراوان ايشان، از طرف انتشارات دليل به چاپ رسيد.
41- تصحيح ترجمه اميرالمؤمنين من تاريخ ابن عساكر.
42- تصحيح مطالب السؤول:
اين كتاب در سال 1402ه.ق از سوي مؤسسه البلاغ در بيروت چاپ و منتشر شد.
43- تصحيح فرائدالسمطين.
44- تصحيح عقد الدرر في اخبار المهدي المنتظر:
از يوسف بن يحيي سلمي دمشقي.
45- تصحيح فهرست شيخ طوسي:
از آنجا كه چاپ مصحح و منقحي از كتاب جليل فهرست شيخ طوسي رحمه الله عليه در دست نبود، محقق طباطبايي اين كتاب با ده نسخه معتبر آن تصحيح مي كند كه پس از رحلت ايشان همراه با مقاله اي كه ايشان براي كنگره شيخ طوسي تهيه كرده بودند، از سوي كتابخانه محقق طباطبايي منتشر شد.
46- نهج البلاغه عبر القرون
محقق طباطبايي در اين اثر خود به معرفي كليه ي آثار مكتوبي كه در مورد نهج البلاغه تدوين شده است مي پردازد. كه خود شامل چند بخش است:
بخش اوّل: مؤلف بخش نخست اين كتاب را به معرفي و تاريخ جمع آوري و تدوين خطبه ها و كلمات قصار اميرالمؤمنين (ع)از زمان خود آن حضرت تا عصر حاضر اختصاص مي دهد.
در اين بخش كتابها به ترتيب سال درگذشت مؤلفين آنها معرفي مي گردند، و مؤلف گزارش كاملي در مورد خود كتاب، شرح حال مؤلف، معرفي دستنويسهاي آن، طبع، شروح، ترجمه ها و كليه ي موارد انجام شده در مورد آنها ارائه مي دهد.
بخش دوّم: از اين بخش به بعد محقق طباطبايي به خود نهج البلاغه و معرفي دستنويسهاي كهن آن از قرن پنجم تا قرن دهم هجري مي پردازد.اين بخش شامل معرفي 150نسخه ي نفيس است كه اولين آنها در 469ه .ق، و آخرين آنها در 1000 ه.ق كتابت شده است.
بخش سوم: ويژه ي چاپهاي نهج البلاغه مي باشد.
بخش چهارم: ترجمه هاي نهج البلاغه به زبانهاي مختلف فارسي، انگليسي، اردو، فرانسوي و غيره.
بخش پنجم: معرفي شروح نهج البلاغه است، كه به ترتيب سال درگذشت شارحين مرتب شده، و شرح حال مفصلي راجع به شارح، و گزارش كاملي از «شرح»، دستنويسهاي آن، چاپهاي آن، ترجمه ها آمده است.
بخش ششم: معرفي آنچه از بزرگان و دانشمندان در مورد نهج البلاغه گفته شده است.
بخش هفتم: معرفي اشعار و قصائدي كه در مدح نهج البلاغه از طرف شعرا و دانشمندان سروده شده است.
بخش هشتم: معرفي كليه ي آثار ديگري كه در مورد نهج البلاغه تأليف شده است.
اين كتاب ابتدا بصورت مقاله هاي پي در پي در مجله ي «تراثنا»كه از سوي مؤسسه ي آل البيت (علیهم السلام) در قم منتشر مي شود به چاپ رسيد.
سپس مؤلف اقدام به افزودن مطالب به آن و انجام تغييراتي در برخي موارد آن پرداخت و همواره بدين كار مشغول بود تا بصورت كتابي مستقل چاپ گردد كه متأسفانه اجل مهلت پايان دادن انجام آن را نداد.
اميد است پس از تكميل و تصحيح اين اثر گرانقدر، بنياد نهج البلاغه، آن را به زيور طبع درآورد.
منبع: سالنماي النهج؛شماره 1-5