حاكم اسلامى ، پاسبان خدا در زمين اوست.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( حسین استادولی)  >  پیشامدهای ناگوار ( خطبه شماره 187 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

187.و من خطبة له (علیه السلام):و هي في ذكر الملاحم

  1. أَلَا بِأَبِي وَ أُمِّي هُمْ مِنْ عِدَّةٍ أَسْمَاؤُهُمْ فِي السَّمَاءِ مَعْرُوفَةٌ وَ فِي الْأَرْضِ مَجْهُولَةٌ.
  2. أَلَا فَتَوَقَّعُوا مَا يَكُونُ مِنْ إِدْبَارِ أُمُورِكُمْ وَ انْقِطَاعِ وُصَلِكُمْ وَ اسْتِعْمَالِ صِغَارِكُمْ.
  3. ذَاكَ حَيْثُ تَكُونُ ضَرْبَةُ السَّيْفِ عَلَى الْمُؤْمِنِ أَهْوَنَ مِنَ الدِّرْهَمِ مِنْ حِلِّهِ ذَاكَ حَيْثُ يَكُونُ الْمُعْطَى أَعْظَمَ أَجْراً مِنَ الْمُعْطِي ذَاكَ حَيْثُ تَسْكَرُونَ مِنْ غَيْرِ شَرَابٍ بَلْ مِنَ النِّعْمَةِ وَ النَّعِيمِ وَ تَحْلِفُونَ مِنْ غَيْرِ اضْطِرَارٍ وَ تَكْذِبُونَ مِنْ غَيْرِ إِحْرَاجٍ ذَاكَ إِذَا عَضَّكُمُ الْبَلَاءُ كَمَا يَعَضُّ الْقَتَبُ غَارِبَ الْبَعِيرِ.
  4. مَا أَطْوَلَ هَذَا الْعَنَاءَ وَ أَبْعَدَ هَذَا الرَّجَاءَ .
  5. أَيُّهَا النَّاسُ أَلْقُوا هَذِهِ الْأَزِمَّةَ الَّتِي تَحْمِلُ ظُهُورُهَا الْأَثْقَالَ مِنْ أَيْدِيكُمْ وَ لَا تَصَدَّعُوا عَلَى سُلْطَانِكُمْ فَتَذُمُّوا غِبَّ فِعَالِكُمْ .
  6. وَ لَا تَقْتَحِمُوا مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ فَوْرِ نَارِ الْفِتْنَةِ وَ أَمِيطُوا عَنْ سَنَنِهَا وَ خَلُّوا قَصْدَ السَّبِيلِ لَهَا فَقَدْ لَعَمْرِي يَهْلِكُ فِي لَهَبِهَا الْمُؤْمِنُ وَ يَسْلَمُ فِيهَا غَيْرُ الْمُسْلِمِ‏.
  7. إِنَّمَا مَثَلِي بَيْنَكُمْ كَمَثَلِ السِّرَاجِ فِي الظُّلْمَةِ يَسْتَضِي‏ءُ بِهِ مَنْ وَلَجَهَا فَاسْمَعُوا أَيُّهَا النَّاسُ وَ عُوا وَ أَحْضِرُوا آذَانَ قُلُوبِكُمْ تَفْهَمُوا.

متن فارسی

از یک خطبه ی  آن حضرت در خبر از پیشامدهای ناگوار

  1. هان، پدر و مادرم فدای آن گروهی باد که نامهاشان در آسمان معروف و در زمین ناشناخته و مجهولی است.[1]
  2. هان، در انتظار آن باشید که امور خوشی به شما پشت کند، و پیوند هاتان بگسلد، و کهترانتان بر سر کار آیند.
  3.  در آن هنگام تحمل ضربت شمشیر برای مؤمن آسان تر از پیدا کردن یکك درهم پول حلال می شود. در آن روزها پاداش بینوایان عطا گیرنده توانگران بخشنده بیشتر خواهد بود[2] . در آن روزگار نه از میخوارگی بلکه از فرط نعمت و خوشگذرانی مستی می کنید، و بیهوده و ناروانه از روی اجبار سوگند می خورید، و گستاخ و بی پروانه از روی ناچاری دروغ میگویید، در آن دوره بلا به سان پالان زبر و درشتی که کوهان شتر را بخراشد شما را گزند رساند.
  4.  وه، چه درد و رنج درازی، و چه امید دوری!
  5. ای مردم، افسار توسن هوا و هوس را که پشتش از بار سنگین گناهان شما خم شده از دست بیندازید، و با درشتی و ستیزه کردن با فرمانروایتان از پیرامون او نپاشید که در آینده کار خود را نکوهش خواهید کرد!
  6.  و خود را در آتش فتنه و آشوبی که زبانه کشان به سویتان می آید در نیندازید، و از سر راهش کنار بروید و راه آن را باز گذارید، زیرا که به جان خودم سوگند، مؤمن در اخگر آن تباه شود، و نامسلمان در آن سالم می ماند.
  7.  حکایت من در میان شما حکایت چراغی است در تاریکی؛ هر که در آن تاریکی پا نهداز پرتوش بهره گیرد. پس ای مردم، پند مرا بشنوید و به گوش بسپارید، و گوشیهای دلتان را به من دهید تا نیک دریابید.

[1] منظور، شیعبان پاکباخته  یا فرزندان آن حضرت یعنی امامان معصوم (صلى الله عليه  و آله و سلم)است.

[2] زیرا ممکن است بخشندگان از نیت پاک و خالصی برخوردار نبوده  نباشند، ولی گیرندگان بر حسب نیازشان گرفته  باشند.

قبلی بعدی