(مردمى را در مرگ يكى از خويشاوندانشان چنين تسليت گفت) مْردن از شما آغاز نشده ، و به شما نيز پايان نخواهد يافت. اين دوست شما به سفر مى رفت، اكنون پنداريد كه به يكى از سفرها رفته ؛ اگر او باز نگردد شما به سوى او خواهيد رفت.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( حسین استادولی)  >  علت احادیث ساختگی ( خطبه شماره 210 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

210.و من كلام ((له (علیه السلام):و قد سأله سائل عن أحاديث البدع و عما في أيدي الناس من اختلاف الخبر فقال ‏ (علیه السلام):

  1. إِنَّ فِي أَيْدِي النَّاسِ حَقّاً وَ بَاطِلًا وَ صِدْقاً وَ كَذِباً وَ نَاسِخاً وَ مَنْسُوخاً وَ عَامّاً وَ خَاصّاً وَ مُحْكَماً وَ مُتَشَابِهاً وَ حِفْظاً وَ [وَهَماً] وَهْماً .
  2. وَ [قَدْ] لَقَدْ كُذِبَ عَلَى رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)عَلَى عَهْدِهِ حَتَّى قَامَ خَطِيباً فَقَالَ مَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ.

المنافقون‏

  1. وَ إِنَّمَا أَتَاكَ بِالْحَدِيثِ أَرْبَعَةُ رِجَالٍ لَيْسَ لَهُمْ خَامِسٌ رَجُلٌ مُنَافِقٌ مُظْهِرٌ لِلْإِيمَانِ مُتَصَنِّعٌ بِالْإِسْلَامِ لَا يَتَأَثَّمُ وَ لَا يَتَحَرَّجُ يَكْذِبُ عَلَى رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)مُتَعَمِّداً فَلَوْ عَلِمَ النَّاسُ أَنَّهُ مُنَافِقٌ كَاذِبٌ لَمْ يَقْبَلُوا مِنْهُ وَ لَمْ يُصَدِّقُوا قَوْلَهُ وَ لَكِنَّهُمْ قَالُوا صَاحِبُ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)رَآهُ وَ سَمِعَ مِنْهُ وَ لَقِفَ عَنْهُ فَيَأْخُذُونَ بِقَوْلِهِ .
  2. وَ قَدْ أَخْبَرَكَ اللَّهُ عَنِ الْمُنَافِقِينَ بِمَا أَخْبَرَكَ وَ وَصَفَهُمْ بِمَا وَصَفَهُمْ بِهِ لَكَ ثُمَّ بَقُوا بَعْدَهُ فَتَقَرَّبُوا إِلَى أَئِمَّةِ الضَّلَالَةِ وَ الدُّعَاةِ إِلَى النَّارِ بِالزُّورِ وَ الْبُهْتَانِ فَوَلَّوْهُمُ الْأَعْمَالَ وَ جَعَلُوهُمْ حُكَّاماً عَلَى رِقَابِ النَّاسِ فَأَكَلُوا بِهِمُ الدُّنْيَا وَ إِنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوكِ وَ الدُّنْيَا إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللَّهُ فَهَذَا أَحَدُ الْأَرْبَعَةِ.

الخاطئون‏

  1. وَ رَجُلٌ سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ شَيْئاً لَمْ يَحْفَظْهُ عَلَى وَجْهِهِ فَوَهِمَ فِيهِ وَ لَمْ يَتَعَمَّدْ 39 كَذِباً فَهُوَ فِي يَدَيْهِ وَ يَرْوِيهِ وَ يَعْمَلُ بِهِ وَ يَقُولُ أَنَا سَمِعْتُهُ مِنْ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)فَلَوْ عَلِمَ الْمُسْلِمُونَ أَنَّهُ وَهِمَ فِيهِ لَمْ يَقْبَلُوهُ مِنْهُ وَ لَوْ عَلِمَ هُوَ أَنَّهُ كَذَلِكَ لَرَفَضَهُ‏.

اهل الشبهة

  1. وَ رَجُلٌ ثَالِثٌ سَمِعَ مِنْ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)شَيْئاً يَأْمُرُ بِهِ ثُمَّ إِنَّهُ نَهَى عَنْهُ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ أَوْ سَمِعَهُ يَنْهَى عَنْ‏ شَيْ‏ءٍ ثُمَّ أَمَرَ بِهِ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ فَحَفِظَ الْمَنْسُوخَ وَ لَمْ يَحْفَظِ النَّاسِخَ فَلَوْ عَلِمَ أَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضَهُ وَ لَوْ عَلِمَ الْمُسْلِمُونَ إِذْ سَمِعُوهُ مِنْهُ أَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضُوهُ‏.

الصادقون الحافظون‏

  1. وَ آخَرُ رَابِعٌ لَمْ يَكْذِبْ عَلَى اللَّهِ وَ لَا عَلَى رَسُولِهِ مُبْغِضٌ لِلْكَذِبِ خَوْفاً مِنَ اللَّهِ وَ تَعْظِيماً لِرسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)وَ لَمْ يَهِمْ بَلْ حَفِظَ مَا سَمِعَ عَلَى وَجْهِهِ فَجَاءَ بِهِ عَلَى مَا سَمِعَهُ [سَمْعِهِ‏] لَمْ يَزِدْ فِيهِ وَ لَمْ يَنْقُصْ مِنْهُ فَهُوَ حَفِظَ النَّاسِخَ فَعَمِلَ بِهِ وَ حَفِظَ الْمَنْسُوخَ فَجَنَّبَ عَنْهُ وَ عَرَفَ الْخَاصَّ وَ الْعَامَّ وَ الْمُحْكَمَ وَ الْمُتَشَابِهَ فَوَضَعَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ مَوْضِعَهُ .
  2. وَ قَدْ كَانَ يَكُونُ مِنْ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)الْكَلَامُ لَهُ وَجْهَانِ فَكَلَامٌ خَاصٌّ وَ كَلَامٌ عَامٌّ فَيَسْمَعُهُ مَنْ لَا يَعْرِفُ مَا عَنَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِهِ وَ لَا مَا عَنَى رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)فَيَحْمِلُهُ السَّامِعُ وَ يُوَجِّهُهُ عَلَى غَيْرِ مَعْرِفَةٍ بِمَعْنَاهُ وَ مَا [قَصَدَ] قُصِدَ بِهِ وَ مَا خَرَجَ مِنْ أَجْلِهِ .
  3. وَ لَيْسَ كُلُّ أَصْحَابِ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)مَنْ كَانَ يَسْأَلُهُ وَ يَسْتَفْهِمُهُ حَتَّى إِنْ كَانُوا لَيُحِبُّونَ أَنْ يَجِي‏ءَ الْأَعْرَابِيُّ وَ الطَّارِئُ فَيَسْأَ(له (علیه السلام)حَتَّى‏ يَسْمَعُوا .
  4. وَ كَانَ لَا يَمُرُّ بِي مِنْ ذَلِكَ شَيْ‏ءٌ إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ وَ حَفِظْتُهُ فَهَذِهِ وُجُوهُ مَا عَلَيْهِ النَّاسُ فِي اخْتِلَافِهِمْ وَ عِلَلِهِمْ فِي رِوَايَاتِهِمْ‏.

متن فارسی

از یک سخن آن حضرت در پاسخ کسی که از علت احادیث ساختگی و اخبار گوناگونی که در دست مردم است پرسید، فرمود:

  1. احادیثی که اکنون در دست مردم است درست و نادرست، راست و دروغ، ناسخ و منسوخ، عام و خاص، محکم و متشابه، و درست حفظ شده و موهوم آن با یکدگر درهم است.
  2. در دوران رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم)  به اندازهای دروغ بر او بسته شد که سرانجام به خواندن خطبه ایستاد و فرمود: «هرکس از روی عمد بر من دروغ بندد باید جایگاه خود را در آتش تهیه ببیند.»
  3. جز این نیست که چهارگونه کس برایت حدیث می آورند و پنجمی ندارند:۱

1- منافقان

 اول، مرد منافقی که اظهار ایمان می کند، خود را مسلمان جلوه می دهد، ولی از گناه نمی  ترسد و از ناسخ: حکمی که حکم قبل را سپری شده اعلام کند. منسوخ: حکمی که وقت آن سپری شده.

عام: حکمی که به همه مربوط است. خاص: حکمی که مربوط به برخی افراد است.

محکم: حکمی که صریح و روشن است و نیاز به تاویل و توجیه ندارد. متشابه: حکم چند پهلو که معنای ان با توجه به محکم روشن می شود.

ارتکاب جرم باک ندارد، ندارد، از روی عمد بر رسول خدا(صلى الله عليه  و آله و سلم)دروغ میبندد. در مردم می دانستند که او منافق و دروغگو است از او نمی پذیرفتند و سخنش را باور نمی  کردند، ولی می گویند او یار رسول خدا(صلى الله عليه  و آله و سلم)   است، او را دیده و از زبانش شنیده و از او فراگرفته  است؛ از این رو گفتارش را می گیرند و میپذیرند.

  1. البته خداوند تو را چنانکه شاید از منافقان خبر داده و آنگونه که باید حال آنان را برایت وصف نموده است. باری، این منافقان پس از مرگ آن حضرت (صلى الله عليه و آله و سلم) باقی ماندند و به پیشوایان گمراهی و کسانی کهمردم را با دروغ و بهتان، کرد خود جمع کرده و به سوی آتش فرامی خوانند تقرب جستند، آنان هم کارهای بزرگ را به آنان سپردند، و برگرده ی  مردم سوار نمودند، و به وسیله ی  آنها دنیا را چاپیدند و خوردند. مردم هم که همواره با فرمانروایان و دنیا دارانند، مگر کسانی که خدایشان نگاه دارد. این یکی از آن چهار کس.

2-خطاکاران

  1. دوم، مردی که از رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) ی  چیزی را شنیده اما درست به ذهن نسپرده، لذا در فهم آن اشتباه کرده و قصد دروغ گفتن هم نداشته؛ آن حدیث را در دست دارد و روایت می کند و به آن عمل می نماید و می گوید: من آن را از رسول خدا (صلى الله عليه  و آله و سلم) شنیده ام. حال، اگر مسلمانان می دانستند که او اشتباه کرده از او نمی  پذیرفتند، و اگر خود او هم می دانست که چنین است رها می کرد.

۳- ناآگاهان حدیت نشناس

  1. سوم، مردی که از رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) ی  شنیده که به چیزی امر می کرد، سپس آن حضرت از آن نهی کرده ولی او نمی داند، یا از او شنیده که از چیزی نهی می کرده،سپس بدان امر فرموده ولی او نمی داند. از این رو منسوخ را به خاطر سپرده و ناسخ را  نشنیده و در نیافته، واگر می دانست که آن منسوخ است رهایش می کرد، و اگر مسلمانان هم وقتی از او می شنیدند می دانستند که منسوخ است رهایش می کردند.

۴- راستگویان فهمیده

  1. چهارم، کس دیگری است که هرگز بر خدا و رسولش دروغ نبسته، و به خاطر ترس از خدا و به پاس احترام رسول خدای(صلى الله عليه و آله و سلم) دروغ را دشمن داشته، و اشتباه نکرده و به خطا هم نرفته، بلکه آنچه را شنیده درست به ذهن سپرده، و همانگونه که شنیده آورده، نه بر آن افزوده و نه از آن کاسته، ناسخ را دریافته و بدان عمل نموده، و منسوخ را دانسته و از آن پرهیز کرده، و خاص و عام و محکم و متشابه را شناخته، و هر یک را در جای خود گذاشته است.
  2. بسا بود که از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) ی  سخنی صادر می شد که دو صورت داشت: کلامی خاص بود و کلامی عام، و کسی که منظور خدای سبحان و مراد رسول خدا (صلى الله عليه  و آله و سلم) را از آن نمی دانست آن را می شنید، و این شنونده بدون آنکه معنای درست آن را بداند و منظور از آن را بفهمد و سبب صدور آن را بشناسد آن را مطابق فهم خود حمل و توجیه می کرد.
  3. و همه ی یاران رسول خدا(صلى الله عليه  و آله و سلم) هم چنین نبودند که خود از او بپرسند و شرح و توضیح آن را بجویند، بلکه آرزو داشتند که بیابانگرد و رهگذری بیاید و از آن حضرت (صلى الله عليه  و آله و سلم)بپرسد تاآنان هم بشنوند(و با تکرار سوال و جواب مطلب را در یابند ).
  4. ولی من از این گونه پرسشها چیزی به خاطرم نمی گذشت جز آنکه از آن حضرت می پرسیدم و پاسخ آن در می یافتم. این است مایه ی اختلاف مردم و علل آشفتگی روایاتی که نقل کرده اند.

 

قبلی بعدی