بزرگ ترين عيب آن كه چيزى را در خوددارى، بر ديگران عيب بشمار!
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( حسین استادولی)  >  ایمان و وجوب هجرت ( خطبه شماره 189 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

189 .و من كلام له (علیه السلام)في الإيمان و وجوب الهجرة:

أقسام الإيمان‏

  1. فَمِنَ الْإِيمَانِ مَا يَكُونُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً فِي الْقُلُوبِ وَ مِنْهُ مَا يَكُونُ عَوَارِيَّ بَيْنَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ فَإِذَا كَانَتْ لَكُمْ بَرَاءَةٌ مِنْ أَحَدٍ فَقِفُوهُ حَتَّى يَحْضُرَهُ الْمَوْتُ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَقَعُ حَدُّ الْبَرَاءَةِ.
    وجوب الهجرة
  2. وَ الْهِجْرَةُ قَائِمَةٌ عَلَى حَدِّهَا الْأَوَّلِ مَا كَانَ لِلَّهِ فِي أَهْلِ الْأَرْضِ‏ حَاجَةٌ مِنْ مُسْتَسِرِّ الْإِمَّةِ وَ مُعْلِنِهَا لَا يَقَعُ اسْمُ الْهِجْرَةِ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ الْحُجَّةِ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ عَرَفَهَا وَ أَقَرَّ بِهَا فَهُوَ مُهَاجِرٌ وَ لَا يَقَعُ اسْمُ الِاسْتِضْعَافِ عَلَى مَنْ بَلَغَتْهُ الْحُجَّةُ فَسَمِعَتْهَا أُذُنُهُ وَ وَعَاهَا قَلْبُهُ‏.
    صعوبة الإيمان‏
  3. إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْمِلُهُ إِلَّا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ لَا يَعِي حَدِيثَنَا إِلَّا صُدُورٌ أَمِينَةٌ وَ أَحْلَامٌ رَزِينَةٌ.
    علم الوصي‏
  4. أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ قَبْلَ أَنْ تَشْغَرَ بِرِجْلِهَا فِتْنَةٌ تَطَأُ فِي خِطَامِهَا وَ تَذْهَبُ بِأَحْلَامِ قَوْمِهَا.

متن فارسی

 از یک سخن آن حضرت درباره ی  ایمان و وجوب هجرت

  1. ايمان بر د وگونه است: یکی ایمانی که در دل ها استوار و جایگزین می شود، و دیگر ایمانی که تا مدتی معلوم در گرو دلها و سینه هاست (و سپس رخت بر میبندد). پس هرگاه به کسی بدبین شدید و خواستید از او بیزاری بجویید بگذارید تا مرگش فرارسد، آنگاه حذ بدبینی و بیزاری مشخص می شود (که اگر توبه کرد سزاوار بیزاری نیست، و اگر بد عاقبت مُرد بیزاری از او سزاوار است).
    وجوب هجرت
  2.  و هجرت (از کفر و معصیت و روی آوردن به ایمان و طاعت) بر همان حد اولش که واجب بود برقرار است، البته خداوند به مردم روی زمین  نیازی ندارد چه مسلمانی که (در خاک کفر) ایمانش را پنهان دارد یا مسلمانی که (در دیار اسلام) آن را آشکار سازد. و نام هجرت بر کسی ننهند مگر آنکه حجت خدا در روی زمین را بشناسد. هر کسی او را شناخت و به حقانیت او اعتراف کرد مهاجر است. و نیز به کسی که حجت خدا به او برسد و گوشش آن را بشنود و دلش فراگیرد (اما به بهانه ی  ناتوانی حرکتی از خود نشان ندهد) مستضعف نگویند.
    سختی ایمان
  3.  شناخت و پیروی ما بسیار سخت و دشوار است، و جز بنده ی  مؤمنی که خداوند دلش را برای ایمان آزموده باشد زیر بار آن نمی رود، و جز سینه های امانتدار و خردهای استوار سخنان ما را فرا نمی  گیرد.
     دانش وصی پیامبر
  4.  ای مردم، پیش از آنکه مرا از دست بدهید آنچه نمی دانید از من بپرسید، زیرا من به راههای آسمان از راه های زمین آشناترم. آری از من بپرسید تا هنوز آشوب و پریشانی پا در رکاب ننهاده، آشوبی که بی محا با میتازد و مهار خود را پایمال می کند و عقل و خرد مردم زمانش را به یغما می برد.
قبلی بعدی