از ويژگى هاى انسان در شگفتى مانيد ، كه : با پاره اى " پى " مى نگرد ، و با " گوشت " سخن مى گويد . و با " استخوان " مى شنود ، و از " شكافى " نَفس مى كشد!!
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( حسین استادولی)  >  خلقت شگفت آفرین خفاش ( خطبه شماره 155 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

155.و من خطبة له (علیه السلام):يذكر فيها بديع خلقة الخفاش‏

حمد اللّه و تنزيهه‏

  1. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي انْحَسَرَتِ الْأَوْصَافُ عَنْ كُنْهِ مَعْرِفَتِهِ وَ رَدَعَتْ‏ عَظَمَتُهُ الْعُقُولَ فَلَمْ تَجِدْ مَسَاغاً إِلَى بُلُوغِ غَايَةِ مَلَكُوتِهِ.
  2. هُوَ اللَّهُ‏ الْحَقُّ الْمُبِينُ‏ أَحَقُّ وَ أَبْيَنُ مِمَّا تَرَى الْعُيُونُ.
  3. لَمْ تَبْلُغْهُ الْعُقُولُ بِتَحْدِيدٍ فَيَكُونَ مُشَبَّهاً وَ لَمْ تَقَعْ عَلَيْهِ الْأَوْهَامُ بِتَقْدِيرٍ فَيَكُونَ مُمَثَّلًا .
  4. خَلَقَ الْخَلْقَ عَلَى غَيْرِ تَمْثِيلٍ وَ لَا مَشُورَةِ مُشِيرٍ وَ لَا مَعُونَةِ مُعِينٍ فَتَمَّ خَلْقُهُ بِأَمْرِهِ وَ أَذْعَنَ لِطَاعَتِهِ فَأَجَابَ وَ لَمْ يُدَافِعْ وَ انْقَادَ وَ لَمْ يُنَازِعْ‏.
    خلقة الخفاش‏
  5. وَ مِنْ لَطَائِفِ صَنْعَتِهِ وَ عَجَائِبِ خِلْقَتِهِ مَا أَرَانَا مِنْ غَوَامِضِ الْحِكْمَةِ فِي هَذِهِ الْخَفَافِيشِ الَّتِي يَقْبِضُهَا الضِّيَاءُ الْبَاسِطُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ يَبْسُطُهَا الظَّلَامُ الْقَابِضُ لِكُلِّ حَيٍّ .
  6. وَ كَيْفَ عَشِيَتْ أَعْيُنُهَا عَنْ أَنْ تَسْتَمِدَّ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ نُوراً تَهْتَدِي بِهِ فِي مَذَاهِبِهَا وَ تَتَّصِلُ بِعَلَانِيَةِ بُرْهَانِ الشَّمْسِ إِلَى مَعَارِفِهَا
  7. وَ رَدَعَهَا بِتَلَأْلُؤِ ضِيَائِهَا عَنِ الْمُضِيِّ فِي سُبُحَاتِ إِشْرَاقِهَا وَ أَكَنَّهَا فِي مَكَامِنِهَا عَنِ الذَّهَابِ فِي بُلَجِ ائْتِلَاقِهَا فَهِيَ مُسْدَلَةُ الْجُفُونِ بِالنَّهَارِ عَلَى حِدَاقِهَا وَ جَاعِلَةُ اللَّيْلِ سِرَاجاً تَسْتَدِلُّ بِهِ فِي الْتِمَاسِ أَرْزَاقِهَا
  8. فَلَا يَرُدُّ أَبْصَارَهَا إِسْدَافُ ظُلْمَتِهِ وَ لَا تَمْتَنِعُ مِنَ الْمُضِيِّ فِيهِ لِغَسَقِ دُجُنَّتِهِ فَإِذَا أَلْقَتِ الشَّمْسُ قِنَاعَهَا وَ بَدَتْ أَوْضَاحُ نَهَارِهَا وَ دَخَلَ مِنْ إِشْرَاقِ نُورِهَا عَلَى الضِّبَابِ فِي وِجَارِهَا أَطْبَقَتِ الْأَجْفَانَ عَلَى مَآقِيهَا وَ تَبَلَّغَتْ بِمَا اكْتَسَبَتْهُ مِنَ الْمَعَاشِ فِي ظُلَمِ لَيَالِيهَا.
  9. فَسُبْحَانَ مَنْ جَعَلَ اللَّيْلَ لَهَا نَهَاراً وَ مَعَاشاً وَ النَّهَارَ سَكَناً وَ قَرَاراً وَ جَعَلَ لَهَا أَجْنِحَةً مِنْ لَحْمِهَا تَعْرُجُ بِهَا عِنْدَ الْحَاجَةِ إِلَى الطَّيَرَانِ كَأَنَّهَا شَظَايَا الْآذَانِ غَيْرَ ذَوَاتِ رِيشٍ وَ لَا قَصَبٍ إِلَّا أَنَّكَ تَرَى مَوَاضِعَ الْعُرُوقِ بَيِّنَةً أَعْلَاماً .
  10. لَهَا جَنَاحَانِ لَمَّا يَرِقَّا فَيَنْشَقَّا وَ لَمْ يَغْلُظَا فَيَثْقُلَا تَطِيرُ وَ وَلَدُهَا لَاصِقٌ بِهَا لَاجِئٌ إِلَيْهَا يَقَعُ إِذَا وَقَعَتْ وَ يَرْتَفِعُ إِذَا ارْتَفَعَتْ لَا يُفَارِقُهَا حَتَّى تَشْتَدَّ أَرْكَانُهُ وَ يَحْمِلَهُ لِلنُّهُوضِ جَنَاحُهُ وَ يَعْرِفَ مَذَاهِبَ عَيْشِهِ وَ مَصَالِحَ نَفْسِهِ .
  11. فَسُبْحَانَ الْبَارِئِ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلَا مِنْ غَيْرِهِ‏.

متن فارسی

از یک خطبه ی  آن حضرت درباره ی  خلقت شگفت آفرین خفاش

ستایش و تنزیه خداوند

  1. سپاس ، و ستایش خدای ر ا که کمیت توصیف ها از گوهر شناسایسش  لنگ است،  عظمت و بزرگیش دست رد بر سینه ی  خردها زده، پس راهی برای دستیابی به نهایت ملکوتش نیابند!
  2. اوست خدای حق و آشکار، حق تر و آشکارتر از آنچه دیدگان بینند.
  3. اندیشه ها با بیان حد و مرر به او دست نیابند تا شبیه چیزی دانسته شود، و اوهام نموداری برایش نتوانند ساخت تا مثل و مانند چیزی باشد.
  4. آفریدگان را آفرید بی آنکه نمونه ای در پیش داشته، یا با رایزنی مشورت کرده، یا از یاوری کمک گرفته  باشد.پس آفرینش به خواست او برگزار شد و به فرمانش گردن نهاد، آنگاه دستورش را بی چون و چرا پذیرفت و بدون کشمکش تسلیم فرمان او گشت.
    آفرینش خفاش
  5. از ریزه کاری های صنعت و شگفتیهای خلقت او حکمت هاى پیچیده ای است که در آفرینش همین خفاشها به ما نشان داده، که روشنایی روز که چشم هر چیزی را می گشاید چشمان آنها را میبندد، و تاریکی که چشمان هر زندهای را فرو میبندد دیدگان آنها را میگشاید.
  6. و چگونه دیدگانشان کم سو و ناتوان است از اینکه از خورشید تابان نوری را کمک گیرند تا در پیمودن راه ها از آن بهره گیرند، و با برهان آشکار خورشید به دانسته های خود بپیوندند.
  7. و چه سان آنها را با درخشش نور خورشید از پیمودن راه در پرتو انوار آن بازداشته، و در نهانگاه های خود از رفتن در قلب روشنایی خورشید پنهان داشته. از این رو در روز روشن پلک های چشم بر هم گذارند، و شب تار را چراغی سازند تا به رزق و روزی خود راه یابند.
  8. نه تاریکی شب دیدگانشان را از دیدن باز می دارد، و نه آنها به خاطر تاریکی انبوه شب از پیمودن راه بازمی مانند. و همین که خورشید نقاب از چهره برنهد، و سپیده ی  صبح آن آشکار شود، و پرتو نورش بر سوسمارها در درون لانه ها بتابد، خفاشها پلکهای چشم بر هم گذارند،توشه ای را که در دل تاریکی شب ها به دست آورده اند به مصرف رسانند.
  9. منزه خدایی که شب را روز روشن و وسیله ی  معاش آنها ساخته  ، و روز را مایه ی  آرام و قرار آنها قرار داده! و از گوشت آنها بالهایی برایشان آفریده تا به هنگام نیاز به پرواز آیند، بال هایی به سان لاله های گوش که پر و نیپر در آنها نیست، و فقط جای رگ و ریشه ها را هویدا و آشکار در آنها مشاهده می کنی.
  10. دو بال دارند که نه چندان نازکند تا در وقت پرواز پاره شوند، و نه چنان سخت و زمخت که سنگینی کنند و مانع پرواز گردند.در حالی که بچه هاشان به آنها چسبیده و پناه آورده پرواز می کنند، هرگاه مادران فرود آیند آنها هم فرود می آیند، و هرگاه مادران پرواز کنند آنها هم به هوا بالا می روند.از مادران جدا نمی  شوند تا اعضایشان استوار گردد، و بالشان قدرت حمل آنها را در پرواز داشته باشد، و راه های زندگی و کسب روزی را بشناسند و مصالح خود را تشخیص دهند.
  11. منزه خدایی که آفریننده ی  هر چیزی است بدون نمونهای که از دیگران به جای مانده باشد!
قبلی بعدی