(از امام پرسيدند: اگر دُرِ خانة مردى را به رويش بندند، روزى او از كجا خواهد آمد ؟ فرمود) از آن جايى كه مرگ او مى آيد!.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( حسین استادولی)  >  پیش از شهادت ( خطبه شماره 149 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

149.و من كلام له (علیه السلام):قبل موته‏

  1. أَيُّهَا النَّاسُ كُلُّ امْرِئٍ لَاقٍ مَا يَفِرُّ مِنْهُ فِي فِرَارِهِ الْأَجَلُ مَسَاقُ النَّفْسِ وَ الْهَرَبُ مِنْهُ مُوَافَاتُهُ.
  2. كَمْ أَطْرَدْتُ الْأَيَّامَ أَبْحَثُهَا عَنْ مَكْنُونِ هَذَا الْأَمْرِ فَأَبَى اللَّهُ إِلَّا إِخْفَاءَهُ هَيْهَاتَ عِلْمٌ مَخْزُونٌ .
  3. أَمَّا وَصِيَّتِي فَاللَّهَ لَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله و سلم)فَلَا تُضَيِّعُوا سُنَّتَهُ أَقِيمُوا هَذَيْنِ الْعَمُودَيْنِ وَ أَوْقِدُوا هَذَيْنِ الْمِصْبَاحَيْنِ وَ خَلَاكُمْ ذَمٌّ مَا لَمْ تَشْرُدُوا .
  4. حُمِّلَ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ مَجْهُودَهُ وَ خُفِّفَ عَنِ الْجَهَلَةِ رَبٌّ رَحِيمٌ وَ دِينٌ قَوِيمٌ وَ إِمَامٌ عَلِيمٌ.
  5. أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُكُمْ وَ أَنَا الْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَكُمْ وَ غَداً مُفَارِقُكُمْ غَفَرَ اللَّهُ لِي وَ لَكُمْ .
  6. إِنْ تَثْبُتِ الْوَطْأَةُ فِي هَذِهِ الْمَزَلَّةِ فَذَاكَ وَ إِنْ تَدْحَضِ الْقَدَمُ فَإِنَّا كُنَّا فِي أَفْيَاءِ أَغْصَانٍ وَ [مَهَبِ‏] مَهَابِّ رِيَاحٍ وَ تَحْتَ ظِلِّ غَمَامٍ اضْمَحَلَّ فِي الْجَوِّ مُتَلَفَّقُهَا وَ عَفَا فِي الْأَرْضِ مَخَطُّهَا .
  7. وَ إِنَّمَا كُنْتُ جَاراً جَاوَرَكُمْ بَدَنِي أَيَّاماً وَ سَتُعْقَبُونَ مِنِّي جُثَّةً خَلَاءً سَاكِنَةً بَعْدَ حَرَاكٍ وَ صَامِتَةً بَعْدَ نُطْقٍ  [لِيَعِظَكُمْ هُدُوئِي‏] لِيَعِظْكُمْ هُدُوِّي وَ خُفُوتُ إِطْرَاقِي وَ سُكُونُ أَطْرَافِي فَإِنَّهُ أَوْعَظُ لِلْمُعْتَبِرِينَ مِنَ الْمَنْطِقِ‏ الْبَلِيغِ وَ الْقَوْلِ الْمَسْمُوعِ .
  8. وَدَاعِي لَكُمْ وَدَاعُ امْرِئٍ مُرْصِدٍ لِلتَّلَاقِي غَداً تَرَوْنَ أَيَّامِي وَ يُكْشَفُ لَكُمْ عَنْ سَرَائِرِي وَ تَعْرِفُونَنِي بَعْدَ خُلُوِّ مَكَانِي وَ قِيَامِ غَيْرِي مَقَامِي.‏

متن فارسی

از یک سخن آن حضرت پیش از شهادت

  1. ای مردم، هر کسی انچه را که ان می گریزد (مرگ را) در حین گریزش دیدارخواهد کرد و ایام زندگی میدان راندن آدمی به سوی مرگ است و گریز از مرگ روبرو شدن با آن است.
  2. چه روزها که پشت سر نهادم و درباره ی  این راز سربسته کنجکاوی نمودم، ولی خداوند جز نهان داشتن آن را نخواست! هیهات، این دانشی نهفته است!
  3. اما سفارشم به شما: یکی خداست پس چیزی را شریک او نسازید، و دیگر محمد(صلى الله عليه و آله و سلم)  است پس سنت او را ضایع نکنید. این دو ستون را برپا بدارید، و این دو چراغ را روشن نگاه دارید. و تا هنگامی که پراکنده نشده و از حق نرمیده اید نکوهشی بر شما نیست.
  4. هر یک از شما به اندازه ی  توانش مکلف است، و تکلیف نادانان سبک تر گرفته  شده است. خدایتان پروردگاری مهربان، و دینتان دینی استوان، و امامتان امامی داناست.
  5. من دیروز همنشین شما بودم، و امروز مایه ی  عبرت شمایم، و فردا از شما جدا خواهم شد. خداوند من و شما را بیامرزد!
  6. اگر در این لغزشگاه دنیا کامم استوار بماند (و زنده بمانم) که هیچ، واگر گامم بلغزد (و از دنیا بروم) چنان بوده  که مدتی در سایه ی  شاخه ها، و معرض وزش بادها، و زیر سایه ی  و زیر سایه  ابرهای انبوهی که در فضای آسمان ناپدید کشت و آثارش در رمین محور شد بسه سر برده ایم.
  7. من همسایه ی  شما بودم که روزهایی چند پیکرم در کنار شما بود، و به زودی از مسیر من پیکری بی جان و آرام پس از جنب و جوش، و خاموش پس از گویایی برایتان خواهد ماند. این ار میدن من ، و از کردش افتادن زبانم، و بی حرکت ماندن دست و پایم باید شما را پند و عبرت آموزد، زیرا که این وضع برای پندگیرندگان از هر منطق رسا و گفتار مؤثر پندآموزتر است.
  8. من با شما چون کسی وداع می کنم که مهیای دیدار خداست (یا مهیای دیدار مجدد شما در آخرت است).فردا (که مرا از دست رازهای درونم برای شما آشکار خواهد شد، و دهید) ارزش حیات مرا خواهید دید،و پس از اینکه جایم را خالی دیدید، و دیگری در جای من ایستاد تازه (قدر و قیمت) مرا خواهید شناخت.
قبلی بعدی