اى مردم، بايد خدا شما را به هنگام نعمت همانند هنگامه كيفر ، ترسان بنگرد ، زيرا كسى كه رفاه و گشايش را زمينة گرفتار شدن خويش نداند ، پس خود را از حوادث ترسناك ايمن مى پندارد و آن كس كه تنگدستى را آزمايش الهى نداند پاداشى را كه اميدى به آن بود از دست خواهد
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( حسین استادولی)  >  به عبدالله بن عباس ( نامه شماره 18 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

18 .و من كتاب له (علیه السلام)  إلى عبد الله بن عباس و هو عامله على البصرة

  1. وَ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِيسَ وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ فَحَادِثْ أَهْلَهَا بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِمْ وَ احْلُلْ عُقْدَةَ الْخَوْفِ عَنْ قُلُوبِهِمْ‏.
  2. وَ قَدْ بَلَغَنِي تَنَمُّرُكَ لِبَنِي تَمِيمٍ وَ غِلْظَتُك عَلَيْهِمْ وَ إِنَّ بَنِي تَمِيمٍ لَمْ يَغِبْ لَهُمْ نَجْمٌ إِلَّا طَلَعَ لَهُمْ آخَرُ وَ إِنَّهُمْ لَمْ يُسْبَقُوا بِوَغْمٍ فِي جَاهِلِيَّةٍ وَ لَا إِسْلَامٍ وَ إِنَّ لَهُمْ بِنَا رَحِماً مَاسَّةً وَ قَرَابَةً خَاصَّةً نَحْنُ مَأْجُورُونَ عَلَى صِلَتِهَا وَ مَأْزُورُونَ عَلَى قَطِيعَتِهَا.
  3. فَارْبَعْ أَبَا الْعَبَّاسِ رَحِمَكَ اللَّهُ فِيمَا جَرَى عَلَى [يَدِكَ وَ لِسَانِكَ‏] لِسَانِكَ وَ يَدِكَ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ فَإِنَّا شَرِيكَانِ فِي ذَلِكَ وَ كُنْ عِنْدَ صَالِحِ ظَنِّي بِكَ وَ لَا يَفِيلَنَّ رَأْيِي فِيكَ وَ السَّلَامُ‏.

متن فارسی

18- از یک نامه ی  آن حضرت به عبدالله بن عباس، کارگزار خود در بصره

(1) و بدان که بصره فرودگاه شیطان، و نهالستان فتنه هاست، پس اهل آن را با نیکی به آنان دلخوش دار، و گره ترس را از دل های انان بردار.

(2)خبر تندخویی و خشونتت با بنی تمیم به من رسیده، بنی تمیم چنانند که ستارهای از آنان غروب نمی کند مگر آنکه ستارهای دیگر برایشان طلوع می نماید، و در زمان جاهلیت و اسلام هیچگاه کسی در خونریزی و کینه جویی بر آنان پیشی نگرفته  است، و آنان را با ما خویشاوندی نزدیک، و قرابت ویژه ای است، که ما در صورت پیوند با آن پاداش خواهیم برد، و در صورت قطع آن وزر و وبال خواهیم داشت.

(3) پس ای ابوالعباس، خدایت رحمت کناد، در آنچه از نیک و بد بر زبان و دستت جاری می شود درنگ کن ! زیرا ما هر دو در این باره سهیم هستیم (آنچه از تو سر بزند از چشم من می بینند)، و چنان باش که خوش بینی من به تو استوار بماند، و مبادانظرم از تو برگردد و اندیشه ام درباره ات به سستی گراید، والسلام.

قبلی بعدی