كسى كه چيزى از او خواسته اند تا وعده نداده آزاد است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( حسین استادولی)  >  خطاب به خوارج ( خطبه شماره 122 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

122.و من كلام له (علیه السلام):قاله للخوارج و قد خرج إلى معسكرهم و هم مقيمون على إنكار الحكومة فقال ‏ (علیه السلام):

  1. أَكُلُّكُمْ شَهِدَ مَعَنَا صِفِّينَ فَقَالُوا مِنَّا مَنْ شَهِدَ وَ مِنَّا مَنْ لَمْ يَشْهَدْ .
  2. قَالَ فَامْتَازُوا فِرْقَتَيْنِ فَلْيَكُنْ مَنْ شَهِدَ صِفِّينَ فِرْقَةً وَ مَنْ لَمْ يَشْهَدْهَا فِرْقَةً حَتَّى أُكَلِّمَ كُلًّا مِنْكُمْ بِكَلَامِهِ.
  3. وَ نَادَى النَّاسَ فَقَالَ أَمْسِكُوا عَنِ الْكَلَامِ وَ أَنْصِتُوا لِقَوْلِي وَ أَقْبِلُوا بِأَفْئِدَتِكُمْ إِلَيَّ فَمَنْ نَشَدْنَاهُ شَهَادَةً فَلْيَقُلْ بِعِلْمِهِ فِيهَا.
  4. ثُمَّ كَلَّمَهُمْ (علیه السلام)بِكَلَامٍ طَوِيلٍ مِنْ جُمْلَتِهِ أَنْ قَالَ ‏ (علیه السلام):أَلَمْ تَقُولُوا عِنْدَ رَفْعِهِمُ الْمَصَاحِفَ حِيلَةً وَ غِيلَةً وَ مَكْراً وَ خَدِيعَةً إِخْوَانُنَا وَ أَهْلُ دَعْوَتِنَا اسْتَقَالُونَا وَ اسْتَرَاحُوا إِلَى كِتَابِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ فَالرَّأْيُ الْقَبُولُ مِنْهُمْ وَ التَّنْفِيسُ عَنْهُمْ؟
  5. فَقُلْتُ لَكُمْ هَذَا أَمْرٌ ظَاهِرُهُ إِيمَانٌ وَ بَاطِنُهُ عُدْوَانٌ وَ أَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَ آخِرُهُ نَدَامَةٌ فَأَقِيمُوا عَلَى شَأْنِكُمْ وَ الْزَمُوا طَرِيقَتَكُمْ وَ عَضُّوا عَلَى الْجِهَادِ بَنَوَاجِذِكُمْ .
  6. وَ لَا تَلْتَفِتُوا إِلَى نَاعِقٍ نَعَقَ إِنْ أُجِيبَ أَضَلَّ وَ إِنْ تُرِكَ ذَلَّ .
  7. وَ قَدْ كَانَتْ هَذِهِ الْفَعْلَةُ وَ قَدْ رَأَيْتُكُمْ أَعْطَيْتُمُوهَا  وَ اللَّهِ لَئِنْ أَبَيْتُهَا مَا وَجَبَتْ عَلَيَّ فَرِيضَتُهَا وَ لَا حَمَّلَنِي اللَّهُ ذَنْبَهَا وَ وَ اللَّهِ إِنْ جِئْتُهَا إِنِّي لَلْمُحِقُّ الَّذِي يُتَّبَعُ وَ إِنَّ الْكِتَابَ لَمَعِي مَا فَارَقْتُهُ مُذْ صَحِبْتُهُ.
  8. فَلَقَدْ كُنَّا مَعَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)وَ إِنَّ الْقَتْلَ لَيَدُورُ عَلَى الْآباءِ وَ الْأَبْنَاءِ  وَ الْإِخْوَانِ وَ الْقَرَابَاتِ فَمَا نَزْدَادُ عَلَى كُلِّ مُصِيبَةٍ وَ شِدَّةٍ إِلَّا إِيمَاناً وَ مُضِيّاً عَلَى الْحَقِّ وَ تَسْلِيماً لِلْأَمْرِ وَ صَبْراً عَلَى مَضَضِ الْجِرَاحِ .
  9. وَ لَكِنَّا إِنَّمَا أَصْبَحْنَا نُقَاتِلُ إِخْوَانَنَا فِي الْإِسْلَامِ عَلَى مَا دَخَلَ فِيهِ مِنَ الزَّيْغِ وَ الِاعْوِجَاجِ وَ الشُّبْهَةِ وَ التَّأْوِيلِ.
  10. فَإِذَا طَمِعْنَا فِي خَصْلَةٍ يَلُمُّ اللَّهُ بِهَا شَعَثَنَا وَ نَتَدَانَى بِهَا إِلَى الْبَقِيَّةِ فِيمَا بَيْنَنَا رَغِبْنَا فِيهَا وَ أَمْسَكْنَا عَمَّا سِوَاهَا.

متن فارسی

از یک سخن آن حضرت

در خطاب به خوارج هنگامی که به اردوگاه آنان رفت در حالی که بر انکار داوری حکمین اصرار داشتند فرمود:

  1. آیا همه شما در صفین با ما حاضر بودید؟ گفتند: برخی از ما حاضر بودند، و برخی حضور نداشتند
  2. فرمود:پس دو گروه شوید، یک گروه آنان که در صفین حاضر بودند، و گروه دیگر آنان که حاضر نبودند، تا با هر گروه از شما سخن مناسب آن را بگویم.مردم را هم صدا زدند و فرمود :دم فرو بندید  و به سخنان من گوش دهید و روی دلتان را با من کنید، هر که را برای و مردم را هم صدا زد و فرمود گواهی دادن سوگند دادیم برای آگاهی خود سخن گوید.
  3. پس سخنی دراز با آنان گفت، از جمله فرمود مگر هنگامی که شامیان از در حیله و فریب و مکر و نیرنگ فر آنها را بر نیزه کردند اینان برادران ما و اهل دعوت (اسلامی) ما هستند که پشیمان شده و از ما آتش بس میطلبند، و به کتاب خدای سبحان روی آورده خواهان آرامشند، مصلحت آن است که پیشنهاد آنان را بپذیریم و از این تنگنا نجاتشان دهیم؟
  4. من به شما گفتم: این کاری است که ظاهرش ایمان و باطنش دشمنی و تجاوز است، اولش مهربانی و آخرش پشیمانی است، پس بر موقعیت خویش پابرجا بمانید، و راهتان را ادامه دهید، و برای جهاد دندان برهم بفشارید، و به سر و صدای هیچ فریاد کنندهای توجه نکنید، که اگر پاسخش دهند گمراه سازد، و اگر اعتنایش نکنند خوار و زبون گردد.
  5. ولی وضع چنان شد که شد، و دیدم که به خواسته ی  آنان (که حکمیت بود) تن دادید، به خدا سوگند اگر حکمیت را نمی  پذیرفتم چیزی از آن بر من واجب نمی شد، و خداوند گناه آن را بر دوشم نمی  نهاد.
  6. و به خدا سوگند اگر می پذیرفتم باز هم حق با من بود و باید از من پیروی می شد.
  7. و کتاب خدا با من است، و از دمی که با آن مأنوس شدم هرگز از آن جدا نگشته ام.
  8. همانا ما با پیامبر این نیز بودیم و جنگ و کشتار پیرامون پدران و فرزندان و برادران و خویشان (کافر و مشرک) دور می زد، و در هر مصیبت و سختی جز بر ایمان و حرکت در راه حق و تسلیم فرمان و صبر بر سوزش زخمهایمان نمی  افزود.
  9. ولی امروز با برادران اسلامی خود به جهت لغزش و انحراف و شبهه و تفسیر ناروایی که در دین راه یافته میجنگیم.
  10. پس هرگاه زمینهای بیابیم که خداوند بدان وسیله پراکندگی ما را جمع کند، و در امور مشترکی که میان ما و آنان به جا مانده به هم نزدیک شویم و روابط میان ما برقرار گردد به آن می گراییم، و از غیر آن خودداری می کنیم.
قبلی بعدی