آبروى تو چون يخى جامد است كه در خواست آن را قطره قطره آب مى كند، پس بنگر كه آن را نزد چه كسى فرو مى ريزي؟.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( حسین استادولی)  >  اصناف مردم ( خطبه شماره 16 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

16.و من كلام له (علیه السلام):لما بويع في المدينة و فيها يخبر الناس بعلمه بما تئول إليه أحوالهم و فيها يقسمهم إلى أقسام‏

  1. ذِمَّتِي بِمَا أَقُولُ رَهِينَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ‏ إِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمَّا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْمَثُلَاتِ حَجَزَتْهُ التَّقْوَى عَنْ تَقَحُّمِ الشُّبُهَاتِ.
  2. أَلَا وَ إِنَّ بَلِيَّتَكُمْ قَدْ عَادَتْ كَهَيْئَتِهَا يَوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِيَّهُ (صلی الله علیه و آله و سلم)
  3. وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَ أَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْ وَ لَيَسْبِقَنَّ سَابِقُونَ كَانُوا قَصَّرُوا وَ لَيُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ كَانُوا سَبَقُوا .
  4. وَ اللَّهِ مَا كَتَمْتُ وَشْمَةً وَ لَا كَذَبْتُ كِذْبَةً وَ لَقَدْ نُبِّئْتُ بِهَذَا الْمَقَامِ وَ هَذَا الْيَوْمِ .
  5. أَلَا وَ إِنَّ الْخَطَايَا خَيْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا وَ خُلِعَتْ لُجُمُهَا فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِي النَّارِ أَلَا وَ إِنَّ التَّقْوَى مَطَايَا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا وَ أُعْطُوا أَزِمَّتَهَا فَأَوْرَدَتْهُمُ الْجَنَّةَ .
  6. حَقٌّ وَ بَاطِلٌ وَ لِكُلٍّ أَهْلٌ فَلَئِنْ أَمِرَ الْبَاطِلُ لَقَدِيماً فَعَلَ وَ لَئِنْ قَلَّ الْحَقُّ [لَرُبَّمَا] فَلَرُبَّمَا وَ لَعَلَّ وَ لَقَلَّمَا أَدْبَرَ شَيْ‏ءٌ فَأَقْبَلَ‏.

و من هذه الخطبة و فيها يقسم الناس إلى ثلاثة أصناف‏

  1. شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ أَمَامَهُ .
  2. سَاعٍ سَرِيعٌ نَجَا وَ طَالِبٌ بَطِي‏ءٌ رَجَا وَ مُقَصِّرٌ فِي النَّارِ هَوَى .
  3. الْيَمِينُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِيقُ الْوُسْطَى هِيَ الْجَادَّةُ عَلَيْهَا بَاقِي الْكِتَابِ وَ آثَارُ النُّبُوَّةِ وَ مِنْهَا مَنْفَذُ السُّنَّةِ وَ إِلَيْهَا مَصِيرُ الْعَاقِبَةِ .
  4. هَلَكَ مَنِ ادَّعَى وَ خابَ مَنِ افْتَرى‏.
  5. مَنْ أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَكَ [عِنْدَ جَهَلَةِ النَّاسِ‏] .
  6. وَ كَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا يَعْرِفَ قَدْرَهُ
  7. لَا يَهْلِكُ عَلَى التَّقْوَى سِنْخُ أَصْلٍ وَ لَا يَظْمَأُ عَلَيْهَا زَرْعُ قَوْمٍ.
  8. فَاسْتَتِرُوا فِي بُيُوتِكُمْ‏ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ‏ وَ التَّوْبَةُ مِنْ وَرَائِكُمْ .
  9. وَ لَا يَحْمَدْ حَامِدٌ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا يَلُمْ لَائِمٌ إِلَّا نَفْسَهُ‏.

[قال السيد الشريف و أقول إن في هذا الكلام الأدنى من مواقع  الإحسان ما لا تبلغه مواقع الاستحسان و إن حظ العجب منه أكثر من حظ العجب به و فيه مع الحال التي وصفنا زوائد من الفصاحة لا يقوم بها لسان و لا يطلع فجها إنسان و لا يعرف ما أقول إلا من ضرب في هذه الصناعة بحق و جرى فيها على عرق‏ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ‏]


متن فارسی

از یک سخن آن حضرت هنگامی که در مدینه با او بیعت شد درباره ی علم خود به فرجام کار مردم و بیان اقسام آنان

  1.  عهده ی من در گرو گفته ی من است، ومن ضامن گفتار خویش ام. کسی که از کیفرهایی که پیش از او واقع شده عبرت بگیرد تقوایی در او ایجاد شود که وی را ازدر افتادن به شبهات باز دارد.
  2. به هوش باشید!که روز آزمون شما به صورت روزی که خداوند پیامبرتان صلی الله علیه وآله وسلم را برانگیخت بازگشته است.
  3. سوگند به خدایی که او را به حق بر انگیخت هر آینه چنان در هم آمیزید و آن گاه غربال شوید ومانند به هم خوردن محتوای دیگ جوشان به هم خوریدوزیر و رو شوید که فرو دستان شما برتر نشینند و فرا دستان شما فرو دست گردند.  واپس مانده های کوتاه آمده پیش افتند ،و پیش افتاده های گذشته وا پس مانند. .
  4. به خدا سوگند کلمه ای را پنهان نکردم ودروغی بر زبان نیآوردم، وهمانا به این اوضاع وچنین روزی خبرم داده اند.
  5. به هوش باشید!که خطاها اسب های سر کشی هستند که صاحبانشان بر آنها سوارند و افسارشان گسیخته تا آنان را به آتش دوزخ در آرند.باز هم به هوش باشید!که تقوا وپرهیز گاری شتران راهواری هستند که صاحبانشان بر آنها سوارند ومهارشان به دست به دست آنهاست تا آنان را به بهشت در آرند.
  6. حق و باطل هر دو حضور دارند ، وهر یک را خریداری است،اگر باطل بسیار باشد از قدیم چنین بوده ،و اگر حق اندک است امید افزونی آن هست ،واندک اتفاق می افتد چیزی که ازدست رفته دوباره باز گردد.

تقسیم مردم به سه گروه

  1. کسی که بهشت و دوزخ را پیش رو داد آسوده نیست.
  2. کوشای شتابنده نجات یابد،و جوینده کندرو امید نجات دارد ،و مقصر در آتش سر نگون شود .
  3. راست وچپ گمراهی است ، وراه می آنه جاده ی اصلی است، کتاب ماندگار الهی و آثار نبوت بر این راه راست ،و نقطه ی صدور سنت از آن استوباز گشت و فرجام همه به آن است.
  4. مدعی ناحق هلاک گردد،و دروغزن بی پروا زیان بیند.
  5. هر که در برابر حق بایستد به هلاکت رسد.
  6. ودر نادانی آدمی همین بس که حد خود را نشناسد.
  7. ریشه ای که بر تقوا روییده نابود نشود،و زراعت قومی که از تقوا سیراب شده خشک نگردد.
  8. پس (برای دوری از فتنه)در خانه های خود پنهان شوید ،وامور میان خود را اصلاح کنید ، توبه پیش روی شماست.
  9. نباید هیچ ستایشگری جز خدا را ستایش کند، وهیچ سرزنش کننده ای جز خود را سرزنش نماید.

 مؤلف :در این سخن کوتاه مواردی از زیبایی است که هیچ گونه توصیف زیبایی حق آن را ادا نکند، وبهره ای که از شگفتگی های آن حاصل می گردد ،و بهرهای که از شگفتی خود این سخن دست می دهد بیش از بهره ای است که از توصیف شگفتی های آن حاصل می گردد ،وبا این وصف آنقدر شیوایی در آن هست که زبان از بیانش عاجز ، واندیشه از رسیدن به آن وادی نا پیدا کرانه ناتوان است.واین سخن مرا نمی  فهمد مگر آن کس که به حق در صنعت گام نهاده و اندیشه اش به ریشه های آن نفوذ کرده باشد،« وجز دانشمندان این سخن را در نیابند».

قبلی بعدی