آبروى تو چون يخى جامد است كه در خواست آن را قطره قطره آب مى كند، پس بنگر كه آن را نزد چه كسى فرو مى ريزي؟.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عمران علیزاده)  >  درباره رسول اکرم ( خطبه شماره 103 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

103.و من خطبة له (علیه السلام):

(1)أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ [وَ تَعَالَى‏] بَعَثَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله و سلم)وَ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ يَقْرَأُ كِتَاباً وَ لَا يَدَّعِي نُبُوَّةً وَ لَا وَحْياً

 (2) فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ

(3) يَسُوقُهُمْ إِلَى مَنْجَاتِهِمْ وَ يُبَادِرُ بِهِمُ السَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِمْ

(4)يَحْسِرُ الْحَسِيرُ وَ يَقِفُ الْكَسِيرُ

(5)فَيُقِيمُ عَلَيْهِ حَتَّى يُلْحِقَهُ غَايَتَهُ إِلَّا هَالِكاً لَا خَيْرَ فِيهِ

(6)حَتَّى أَرَاهُمْ مَنْجَاتَهُمْ وَ بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ

(7)فَاسْتَدَارَتْ رَحَاهُمْ وَ اسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ

(8)وَ ايْمُ اللَّهِ لَقَدْ كُنْتُ مِنْ سَاقَتِهَا حَتَّى تَوَلَّتْ بِحَذَافِيرِهَا وَ اسْتَوْسَقَتْ فِي قِيَادِهَا

(9)مَا ضَعُفْتُ وَ لَا جَبُنْتُ وَ لَا خُنْتُ وَ لَا وَهَنْتُ

(10)وَ ايْمُ اللَّهِ لَأَبْقُرَنَّ الْبَاطِلَ حَتَّى أُخْرِجَ الْحَقَّ مِنْ خَاصِرَتِهِ‏.

(11) [قال السيد الشريف الرضي و قد تقدم مختار هذه الخطبة إلا أنني وجدتها في هذه الرواية على خلاف ما سبق من زيادة و نقصان فأوجبت الحال إثباتها ثانية]


متن فارسی

 از خطبه های آن حضرت است درباره رسول اکرم صلی الله علیه و آله و خود حضرت.

(1)پس از ثنا و صلوات، خدای سبحان حضرت محمد را مبعوث نمود در حالی که کسی از عرب نوشته نمی خواند و ادعای پیغمبری و وحی نمی کرد.

(2)پس جنگید به همراهی کسانی که از او اطاعت می کردند با کسانی که نافرمانی او می کردند.

(3)ایشان را به سوی محل نجاتشان میراند، و در مقام عمل ایشان از آمدن مرگ و قیامت به پیشدستی می خواند.

(4)خسته ها و عاجزها عاجز میشدند، شکسته ها می ایستادند و از حرکت می ماندند.

(5)آن حضرت بالای سر او می ایستد (دستش می گرفت و راهنمایی می کرد) تا انکه او را به منزل نهایی برساند، مگر اشخاص تباهی که در آنها خیر نبود.

(6)تا محل نجات را به ایشان نشان داد، و آنها را در جایگاه خودشان جای داد.

(7)پس آسیاب آنها به گردش افتاد(کارهای آنها مرتب و منظم شد) و نیزه های آنها راست شد(نیزه های بسوی خودی ها گرفته می شد بسوی دشمن برگشت).

(8)بخدا سوگند که من از جلو داران ان قیام بودم تا انکه جهالت و ضلالت کاملاً پشت نمود، و جامعه زیر رهبری خود استوار گردید.

(9)ناتوان نشدم و نترسیدم، و خیانت نکردم و سستی نشان ندادم.

(10)بخدا سوگند شکم باطل را خواهم شکافت تا حق را از تهی کاه او بیرون بیاورم.

(11)این خطبه انتخاب شده قبلاً در خطبه 33 گذشت ولی آنرا در این نقل بر خلاف گذشته یافتم با بعض اضافه ها و کمی ها لذا باعث شد که آنرا دوباره ایراد کنم.

قبلی بعدی