متن عربی
102.و من خطبة له (علیه السلام):
في التزهيد في الدنيا
(1)أَيُّهَا النَّاسُ انْظُرُوا إِلَى الدُّنْيَا نَظَرَ الزَّاهِدِينَ فِيهَا الصَّادِفِينَ عَنْهَا
(2)فَإِنَّهَا وَ اللَّهِ عَمَّا قَلِيلٍ تُزِيلُ الثَّاوِيَ السَّاكِنَ وَ تَفْجَعُ الْمُتْرَفَ الآْمِنَ
(3)لَا يَرْجِعُ مَا تَوَلَّى مِنْهَا فَأَدْبَرَ وَ لَا يُدْرَى مَا هُوَ آتٍ مِنْهَا [فَيُنْتَظَرُ] فَيُنْتَظَرَ
(4)سُرُورُهَا مَشُوبٌ بِالْحُزْنِ وَ جَلَدُ الرِّجَالِ فِيهَا إِلَى الضَّعْفِ وَ الْوَهْنِ
(5)فَلَا يَغُرَّنَّكُمْ كَثْرَةُ مَا يُعْجِبُكُمْ فِيهَا لِقِلَّةِ مَا يَصْحَبُكُمْ مِنْهَا
(6) رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَكَّرَ فَاعْتَبَرَ وَ اعْتَبَرَ فَأَبْصَرَ
(7) فَكَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الدُّنْيَا عَنْ قَلِيلٍ لَمْ يَكُنْ
(8)وَ كَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الْآخِرَةِ عَمَّا قَلِيلٍ لَمْ يَزَلْ
(9)وَ كُلُّ مَعْدُودٍ مُنْقَضٍ وَ كُلُّ مُتَوَقَّعٍ آتٍ
(10)وَ كُلُّ آتٍ قَرِيبٌ دَانٍ.
صفة العالم
و منها
(11)الْعَالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ وَ كَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا يَعْرِفَ قَدْرَهُ
(12)وَ إِنَّ مِنْ أَبْغَضِ الرِّجَالِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى لَعَبْداً وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ
(13)جَائِراً عَنْ قَصْدِ السَّبِيلِ سَائِراً بِغَيْرِ دَلِيلٍ
(14)إِنْ دُعِيَ إِلَى حَرْثِ الدُّنْيَا عَمِلَ وَ إِنْ دُعِيَ إِلَى حَرْثِ الْآخِرَةِ كَسِلَ
(15)كَأَنَّ مَا عَمِلَ لَهُ وَاجِبٌ عَلَيْهِ وَ كَأَنَّ مَا وَنَى فِيهِ سَاقِطٌ عَنْهُ.
آخر الزمان
و منها
(16)وَ ذَلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ
(17)إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْ
(18)أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى وَ أَعْلَامُ السُّرَى
(19)لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ
(20)أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللَّهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ
(21)أَيُّهَا النَّاسُ سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ
(22)أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَعَاذَكُمْ مِنْ أَنْ يَجُورَ عَلَيْكُمْ وَ لَمْ يُعِذْكُمْ مِنْ أَنْ يَبْتَلِيَكُمْ
(23)وَ قَدْ قَالَ جَلَّ مِنْ قَائِلٍ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ وَ إِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ.
(24)[قال السيد الشريف الرضي أما قوله (علیه السلام) كل مؤمن نومة فإنما أراد به الخامل الذكر القليل الشر
(25)و المساييح جمع مسياح و هو الذي يسيح بين الناس بالفساد و النمائم
(26)و المذاييع جمع مذياع و هو الذي إذا سمع لغيره بفاحشة أذاعها و نوه بها
(27)و البذر جمع بذور و هو الذي يكثر سفهه و يلغو منطقه]
متن فارسی
از خطبه های آن حضرت است در بی وفائی دنیا
(1)نظر کنید بدنیا مانند نظر کردن اشخاص زاهد در آن، اعراض کنندگان از آن.
(2)بخدا سوگند که دنیا بزودی از خود دور می کند کسی را که در آن مزنل گزیده و ساکن شده و مصیبت زده، و داغدار می کند اشخاص نعمت زده و طاغی مطمئن را.
(3)آنچه از دنیا اعراض کرده و پشت نموده بر نمی گردد، و معلوم نیست که از دنیا چه می آید تا انتظارش کشیده شود.
(4)شادی دنیا مخلوط با حزن و غصه است، و قدرت وزیرکی مردان رو به ناتوانی و سستی است.
(5)شما را نفریبد زیاد بودن چیزهایی که شما را به تعجب میدارد و شگفت زده می کند، چون همراهی آنها با شما اندک است(نعمتهای دنیا زود از دست می رود).
(6)خدا رحمت کند مردی را که فکر کند و عبرت گیرد، و عبرت گیرد و بینش بدست بیاورد.
(7)پس گویا آنچه از دنیا موجود است بزودی از بین رفته و نبوده است.
(8)و گویا انچه از آخرت موجود و بودنی است از بین رفتنی نمی باشد.
(9)و هر آنچه بشمار می آید پایان یافتنی است(ایام عمر که شمردنی است پایان خواد یافت) و هر چه مورد توقع و انتظار است آمدنی می باشد(مرگی که متوقع است آمدنی است).
(10)و هر چیز آمدنی نزدیک است.
از آن خطبه است.
(11)دانای واقعی کسی است که قدر خود را بشناسد، و در نادانی مرد ای نبش است قدر و اندازه استعادا خود را نشناسد.
(12)مبغوض و ناپسندترین مردان نزد خدای متعال بنده ای است که خدا او را به نفس خودش واگذار کرده است(توفیق و عنایت خود را از او مضایقه کرده است).
(13)از راه درست و درست بیرون رفته و بدون دلیل و راهنما سی و حرکت می کند.
(14)اگر بسوی کشت و زراعت دنیا دعوت شود عمل و فعالیت می کند، و اگر بسوی کشت و زراعت آخرت خوانده شود کسالت و تنبلی می کند.
(15)گویا انچه برای آن عمل کرده (کارهای دنیوی) برای او واجب است ، و گویا آنچه (عمل اخروی) در آن سستی کرده از او ساقط است.
و از آن خطبه است.
(16)و آن زمانی است که در آن نجات نیابد مگر هر مؤمن گمنام، نومه: بر وزن همزه لمره از ماده نوم بمعنی خواب، مؤمن نومه: مومنی که مردم دنیا او را خواب آلود و غافل خیال می کنند.
(17)اگر در مجالس و مجامع حاضر شود شناخته نخواهد شد، و اگر غائب باشد سراغش را نمی گیرند (این جمله در واقع توضیح «مومن نومه» است).
(18)آنان چراغهای هدایتند و پرچمها و نشانه های شبهای تاریک هستند.
(19)رفت و آمد کننده برای فساد و دو بهم زنی نیستند، و پخش کننده عیوب و تخم فساد نمی باشند.
(20)آنها خدا برای ایشان درهای رحمتش را می گشاید، و ضرر و زبان عذابش را از آنها برطرف می سازد.
(21)ای مردم بر شما زمانی می آید که در آن اسلام وارونه می شوند مانند وارونه شدن ظرف با هر چه در آنست (اگر ظرف با محتوایش وارونه شود چیزی نمی ماند، از اسلام هم بجز نام چیزی نمی ماند).
(22)ای مردم خدا شما را پناه داده از اینکه بر شما ظلم کند(بشما ظلم نخواهد کرد) و پناه نداده از اینکه شما را امتحان کند(از امتحان نمودن عفو و رها نکرده است).
(23)و خدای بزرگوار می فرماید: محققا در آن(داستان نوح و قصه طوفان) نشانه هایی از قدرت الهی بود و مسلماً ما امتحان می کنیم- سوره 23 آیه 30.
(24)... .فرمایش آن حضرت کل مؤمن نومه، منظورش هر شخص گمنام و کم شرّ است.
(25)مساییح جمع مسیاح است و آن به کسی گفته می شود که در میان مردم برای ایجاد فساد و سخن چینی تلاش و حرکت و آمد و رفت می کند.
(26)مذاییع جمع مذیاع است و آن به کسی گفته می شود که هر کار قبیحی را از کسی بشنود آنرا پخش و شایع می کند
(27)-بذر جمع بذور است و آن کسی که سفاهت او زیاد باشد،منطق و گفتارش لغو و بیهوده باشد.
قبلی بعدی