متن عربی
86.و من خطبة له (علیه السلام):و هي في بيان صفات المتقين و صفات الفساق و التنبيه إلى مكان العترة الطيبة و الظن الخاطئ لبعض الناس
(1)عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبَادِ اللَّهِ إِلَيْهِ عَبْداً أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ
(2)فَاسْتَشْعَرَ الْحُزْنَ وَ تَجَلْبَبَ الْخَوْفَ
(3)فَزَهَرَ مِصْبَاحُ الْهُدَى فِي قَلْبِهِ
(4)وَ أَعَدَّ الْقِرَى لِيَوْمِهِ النَّازِلِ بِهِ
(5)فَقَرَّبَ عَلَى نَفْسِهِ الْبَعِيدَ وَ هَوَّنَ الشَّدِيدَ
(6)نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ ذَكَرَ فَاسْتَكْثَرَ
(7)وَ ارْتَوَى مِنْ عَذْبٍ فُرَاتٍ سُهِّلَتْ لَهُ مَوَارِدُهُ
(8)فَشَرِبَ نَهَلًا وَ سَلَكَ سَبِيلًا جَدَداً
(9)قَدْ خَلَعَ سَرَابِيلَ الشَّهَوَاتِ
(10)وَ تَخَلَّى مِنَ الْهُمُومِ إِلَّا هَمّاً وَاحِداً انْفَرَدَ بِهِ
(11)فَخَرَجَ مِنْ صِفَةِ الْعَمَى وَ مُشَارَكَةِ أَهْلِ الْهَوَى
(12)وَ صَارَ مِنْ مَفَاتِيحِ أَبْوَابِ الْهُدَى وَ مَغَالِيقِ أَبْوَابِ الرَّدَى
(13)قَدْ أَبْصَرَ طَرِيقَهُ وَ سَلَكَ سَبِيلَهُ وَ عَرَفَ مَنَارَهُ وَ قَطَعَ غِمَارَهُ
(14)وَ اسْتَمْسَكَ مِنَ الْعُرَى بِأَوْثَقِهَا وَ مِنَ الْحِبَالِ بِأَمْتَنِهَا
(15)فَهُوَ مِنَ الْيَقِينِ عَلَى مِثْلِ ضَوْءِ الشَّمْسِ
(16)قَدْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلَّهِ سُبْحَانَهُ فِي أَرْفَعِ الْأُمُورِ
(17)مِنْ إِصْدَارِ كُلِّ وَارِدٍ عَلَيْهِ وَ تَصْيِيرِ كُلِّ فَرْعٍ إِلَى أَصْلِهِ
(18)مِصْبَاحُ ظُلُمَاتٍ كَشَّافُ عَشَوَاتٍ
(19)مِفْتَاحُ مُبْهَمَاتٍ دَفَّاعُ مُعْضِلَاتٍ دَلِيلُ فَلَوَاتٍ
(20)يَقُولُ فَيُفْهِمُ وَ يَسْكُتُ فَيَسْلَمُ
(21)قَدْ أَخْلَصَ لِلَّهِ فَاسْتَخْلَصَهُ
(22)فَهُوَ مِنْ مَعَادِنِ دِينِهِ وَ أَوْتَادِ أَرْضِهِ
(23)قَدْ أَلْزَمَ نَفْسَهُ الْعَدْلَ فَكَانَ أَوَّلَ عَدْلِهِ نَفْيُ الْهَوَى عَنْ نَفْسِهِ
(24)يَصِفُ الْحَقَّ وَ يَعْمَلُ بِهِ
(25)لَا يَدَعُ لِلْخَيْرِ غَايَةً إِلَّا أَمَّهَا وَ لَا مَظِنَّةً إِلَّا قَصَدَهَا
(26)قَدْ أَمْكَنَ الْكِتَابَ مِنْ زِمَامِهِ فَهُوَ قَائِدُهُ وَ إِمَامُهُ
(27)يَحُلُّ حَيْثُ حَلَّ ثَقَلُهُ وَ يَنْزِلُ حَيْثُ كَانَ مَنْزِلُهُ.
صفات الفساق
(28)وَ آخَرُ قَدْ تَسَمَّى عَالِماً وَ لَيْسَ بِهِ
(29)فَاقْتَبَسَ جَهَائِلَ مِنْ جُهَّالٍ وَ أَضَالِيلَ مِنْ ضُلَّالٍ
(30)وَ نَصَبَ لِلنَّاسِ أَشْرَاكاً مِنْ حَبَائِلِ غُرُورٍ وَ قَوْلِ زُورٍ
(31)قَدْ حَمَلَ الْكِتَابَ عَلَى آرَائِهِ وَ عَطَفَ الْحَقَّ عَلَى أَهْوَائِهِ
(32)يُؤْمِنُ النَّاسَ مِنَ الْعَظَائِمِ وَ يُهَوِّنُ كَبِيرَ الْجَرَائِمِ
(33)يَقُولُ أَقِفُ عِنْدَ الشُّبُهَاتِ وَ فِيهَا وَقَعَ
(34)وَ يَقُولُ أَعْتَزِلُ الْبِدَعَ وَ بَيْنَهَا اضْطَجَعَ
(35)فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَيَوَانٍ
(36)لَا يَعْرِفُ بَابَ الْهُدَى فَيَتَّبِعَهُ وَ لَا بَابَ الْعَمَى فَيَصُدَّ عَنْهُ
(37) وَ ذَلِكَ مَيِّتُ الْأَحْيَاءِ.
عترة النبي علیهم السلام
(38)فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ وَ أَنَّى تُؤْفَكُونَ
(39)وَ الْأَعْلَامُ قَائِمَةٌ وَ الْآيَاتُ وَاضِحَةٌ وَ الْمَنَارُ مَنْصُوبَةٌ
(40)فَأَيْنَ يُتَاهُ بِكُمْ وَ كَيْفَ تَعْمَهُونَ وَ بَيْنَكُمْ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ
(41)وَ هُمْ أَزِمَّةُ الْحَقِّ وَ أَعْلَامُ الدِّينِ وَ أَلْسِنَةُ الصِّدْقِ
(42)فَأَنْزِلُوهُمْ بِأَحْسَنِ مَنَازِلِ الْقُرْآنِ
(43)وَ رِدُوهُمْ وُرُودَ الْهِيمِ الْعِطَاشِ
(45)أَيُّهَا النَّاسُ خُذُوهَا عَنْ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ (صلی الله علیه و آله و سلم)
(46)إِنَّهُ يَمُوتُ مَنْ مَاتَ مِنَّا وَ لَيْسَ بِمَيِّتٍ وَ يَبْلَى مَنْ بَلِيَ مِنَّا وَ لَيْسَ بِبَالٍ
(47) فَلَا تَقُولُوا بِمَا لَا تَعْرِفُونَ فَإِنَّ أَكْثَرَ الْحَقِّ فِيمَا تُنْكِرُونَ
(48)وَ اعْذِرُوا مَنْ لَا حُجَّةَ لَكُمْ عَلَيْهِ وَ هُوَ أَنَا
(49)أَ لَمْ أَعْمَلْ فِيكُمْ بِالثَّقَلِ الْأَكْبَرِ
(50)وَ أَتْرُكْ فِيكُمُ الثَّقَلَ الْأَصْغَرَ
(51)قَدْ رَكَزْتُ فِيكُمْ رَايَةَ الْإِيمَانِ
(52)وَ وَقَفْتُكُمْ عَلَى حُدُودِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ
(53)وَ أَلْبَسْتُكُمُ الْعَافِيَةَ مِنْ عَدْلِي
(54)وَ فَرَشْتُكُمُ الْمَعْرُوفَ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي
(55)وَ أَرَيْتُكُمْ كَرَائِمَ الْأَخْلَاقِ مِنْ نَفْسِي
(56)فَلَا تَسْتَعْمِلُوا الرَّأْيَ فِيمَا لَا يُدْرِكُ قَعْرَهُ الْبَصَرُ
(57)وَ لَا تَتَغَلْغَلُ إِلَيْهِ الْفِكَرُ.
ظن خاطئ
و منها
(58)حَتَّى يَظُنَّ الظَّانُّ أَنَّ الدُّنْيَا مَعْقُولَةٌ عَلَى بَنِي أُمَيَّةَ
(59) تَمْنَحُهُمْ دَرَّهَا وَ تُورِدُهُمْ صَفْوَهَا
(60)وَ لَا يُرْفَعُ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ سَوْطُهَا وَ لَا سَيْفُهَا
(61)وَ كَذَبَ الظَّانُّ لِذَلِكَ
(62)بَلْ هِيَ مَجَّةٌ مِنْ لَذِيذِ الْعَيْشِ يَتَطَعَّمُونَهَا بُرْهَةً ثُمَّ يَلْفِظُونَهَا جُمْلَةً.
متن فارسی
و از خطبه های آن حضرت است درباره نصیحت و اندرز.
(1)ای بندگان خدا یکی از بندگان محبوب خدا بنده است که خدا او را بر تسلط نفس خود یاری کرده است.
(2)حزن و اندوه برگذشته را شعار خود کرده، و ترس از عذاب را جلباب(لباس روئی) خود قرار داده است.
(3)پس چراغ هدایت و معارف دین در دل او روشن شده است.
(4)وسئال مهمانی و پذیرائی مهیا نموده برای روزی که به او نازل خواهد شد.
(5)به نفس خود دور را نزدیگ نموده(مرگ را نزدیک گرفته) و سختی عبادت و انجام وظایف را آسان گرفته است.
(6)نظر نموده پسس بصیرت بدست آورده، خدا را یاد نموده و زیاد کرده است.
(7)سیراب شده از آب شیرینی که جای ورود آن برایش آسان شده است.
(8)پس یکبار نوشید و خود را سیراب نمود، و راه بی گرد و غبار پیمود.
(9)جامه های شهوت را از تن بیرون کرده است.
(10)از همّ و غم ها خود را خالی نموده بجز یک هم و غم که تنها با ان اشتغال دارد( وآن همّ عبارتست از بدست آوردن رضایت پروردگار).
(11)پس بیرون شده از صفت کوری و شریک و فیق بودن با اهل هوی و هوس.
(12)پس از کلیدهای درهای هدایت، و از قفلها درهای ضلالت و هلاکت شده است.
(13)راه سعادت خود را دیده و آنرا پیموده است.
(14)و علامتها و نشانه های راه را شناخته و سختیها و گرفتاری های آن را برطرف کرده است.
(15)پس چنگ زده از دستگیره ها و مطمئن تری آنها و از ریسمانها به محکمترین آنها
(16)پس او از مراتب یقین به مانند نور آفتاب دست یافته ( یقین او میدرخشد).
(17)خودش را برای خدای سبحان نصب و اماده نموده در عالیترین کارها( یعنی خود را وقف امور الهی و رفع مشکل مردم نموده است).
(18)آن امر عالی عبارتست از سیراب بر گرداندن هر تشنه ای که به او وارد می شود( رفع نمودن مشکل دینی هر طالب علم دینی) و برگرداندن هر فرعی به اصل خود.
(19)چراغ تاریکی ها است و برطرف کننده پرده های جهل است.
(20)کلید مطالب مهم، برطرف کننده مشکلها و راهنمای صحراها است.
(21)می گوید و می فهماند و ساکت می شود و سالم می ماند.
(22)کارهای خود را برای خدا خالص کرده س خدا هم او را خالص خود کرده است.
(23)پس او از معدنها و مرکزهای دین خدا و از میخهای زمین است.
(24)خود را ملزم برای عدالت نموده، و اولین عدالتش این بوده که هوی و هوس را از خود برطرف شاخته است.
(25)حق را تعریف و توصیف می کند و به آن عمل می نمید.
(26)برای کار نیک هیچ نهایتی باقی نمی گذارد جز آنکه رویی به آن کند، و گمانش به محل امید خیری نمی رود مگر اینکه آنرا قصد می کند.
(27)افسار خود را در اختیار کتاب(قرآن) قرار داده پسقرآن جلودار و پیشوای او است.
(28)بار میگشاید هر جا که قرآن بار گشوده، و منزل می کند هر جا که قرآن جا کرده است.
(29)و مرد دیگری- که خا او را دشمن می دارد- کسی است که خود را دانشمند معرفی کرده در صورتی که دانشمند نیست.
(30)پس نادانی هایی از نادانان، و گمراهی هایی از گمراهان فرا گرفته است.
(31)برای مرد متله هایی نصب نموده از ریسمان های فریب و سخنان دروغ.
(32)کتاب را بر اندیشه های خود حمل نموده، و حق را بر خواهشهای خود برگردانده است.
(33)مردم را از گناهان بزرگ ایمن می گرداند. گناهان بزرگ را آسان می نماید.
(34)می گوید: در شبهات و کار کشتبه می ایستم در حالی که در آنها واقع است.
(35)و می گوید: از بدعتها کنار می گیرد و در میان آنها خوابیده است.
(36)قیافه او قیافه انسان و قلب او قلب حیوان است.
(37)نه راه هدایت را می شناسد که از آن پیروی کند و نه باب گمراهی را میداند که از آن جلوگیری نمید.
(38)پس آن مرده زنده ها است.
(39)پس به کجا می روید؟ و به کجا منصرف می شوید؟
(40)پرچمها بر پا است، و نشانه ها روشن است، و مناره های هداست نصب شده است.
(41)و کجا سرگردان می شوید، بلکه چگونه جاهل و حیران می شوید در حالی که عترت و اهل بیت پیغمبر شما در یمان شما هستند.
(42)و ایشان زمامداران حق، و نشانه های دین و زبان راستین می باشند.
(43)پس آنها را نازل کنید به بهترین جایگاههای قرآن(بهترین جایگاهی قرآن برای آنها بیان نموده است).
(44)و به سرچمشه علم ایشان روی آورید مانند رفتن شتران تشنه بر سرآب.
(45)ای مردم این سخن را از خاتم پیامبران فرا گیرید که فرمود:
(46)همانا کسانی از ما می میرند در الی که مرده نیستند (جسم آنها می میرد ولی نامشان و آثارشان مرده نیست، و یا از دنیا می روند ولی با بدن مثالی زنده اند) و کهنه و پوسیده می شود ولی ذکر خیر آنها و آثار آنها پوسیده نمی شود، درباره حضرات معصومین علیهم السلام روایاتی هست که بدنهای آنها در قبر پوسیده نمی شود).
(47)پس نگویید و عقیده مند نشوید به چیزی که نمی دانید و نمی شناسید، چون اکثر حق در آن است که نمی شناسید.
(48)و معذور بدارید کسی را که شما را بر آن حجتی و دلیلی نیست و او من هستم.
(49)آیا در میان شما بر ثقل اکبر(قرآن) عمل نکردم؟ (اشاره است به فرمایش رسول خدا: انّی تارک فیکم الثقلین: کتاب الله و عترتی اهل بیتی).
(50)و آیا باقی نگذاشتم در میان شما ثقل اصغر(عترت و اهل بین که اصل و پدر آنها خود امام است).
(51)و متمرکز و ثابت نکردم در میان شما پرچم ایمان را.
(52)و شما را بر حدود حلال و حرام واقف و مطلع کردم.
(53)و از عدالت خودم بر شما لباس عافیت و سلامتی پوشاندم.
(54)و با گفتار و کردار خود نیکی و خیر را بر شما گستردم.
(55)و از خودم بر شما اخلاق کریمه و پسندیده نشان دادم.
(56)رای و نظر بکار نبرید در چیزی که چشم ظاهری کنه آنرا درک نمی کند.
(57)و فکرهای عادی به آن راه نیابد(در چیزها مشکل و تخصصی به فکر و رأی خود عمل نکنید بلکه به اهلش رجوع کنید).
از آن خطبه است درباره بنی امیه.
(58)بنی امیه در جامعه اسلامی بقدری حکومت و فرمانروایی می کنند- تا انکه گما کننده خیال میک ند که دینا شتر آماده و پابسته بر بنی امیه است(همیشه در اختیار آنها خواهد ماند).
(59)شیر و خیرش را به آنها می بخشد، و آنها را بر آب صاف و زلالش وارد خواهد کرد.
(60)و از سر این امت تازبانه وشمشیر آنها را بر نخواهد داشت.
(61)و هر کس اینطور گمان کند دروغ گمان کرده است.
(62)بلکه حکومت انها مانند آب اندی است از زندگی لذیذ که زمان کمی آنرا در دهان می گردانند سپس هماه آنرا بیرون می اندازند.
قبلی بعدی