متن عربی
100.و من خطبة له (علیه السلام):و هي إحدى الخطب المشتملة على الملاحم
(1)الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ كُلِّ أَوَّلٍ وَ الْآخِرِ بَعْدَ كُلِّ آخِرٍ
(2)وَ بِأَوَّلِيَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لَا أَوَّلَ لَهُ وَ بِآخِرِيَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لَا آخِرَ لَهُ
(3)وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ شَهَادَةً يُوَافِقُ فِيهَا السِّرُّ الْإِعْلَانَ وَ الْقَلْبُ اللِّسَانَ
(4)أَيُّهَا النَّاسُ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقاقِي وَ لَا يَسْتَهْوِيَنَّكُمْ عِصْيَانِي
(5)وَ لَا تَتَرَامَوْا بِالْأَبْصَارِ عِنْدَ مَا تَسْمَعُونَهُ مِنِّي
(6)فَوَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ إِنَّ الَّذِي أُنَبِّئُكُمْ بِهِ عَنِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ (صلی الله علیه و آله و سلم)[وَ اللَّهِ]
(7)مَا كَذَبَ الْمُبَلِّغُ وَ لَا جَهِلَ السَّامِعُ
(8)لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى ضِلِّيلٍ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ وَ فَحَصَ بِرَايَاتِهِ فِي ضَوَاحِي كُوفَانَ
(9)فَإِذَا فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ وَ اشْتَدَّتْ شَكِيمَتُهُ وَ ثَقُلَتْ فِي الْأَرْضِ وَطْأَتُهُ
(10)عَضَّتِ الْفِتْنَةُ أَبْنَاءَهَا بِأَنْيَابِهَا وَ مَاجَتِ الْحَرْبُ بِأَمْوَاجِهَا
(11) وَ بَدَا مِنَ الْأَيَّامِ كُلُوحُهَا وَ مِنَ اللَّيَالِي كُدُوحُهَا
(12)فَإِذَا أَيْنَعَ زَرْعُهُ وَ قَامَ عَلَى يَنْعِهِ
(13)وَ هَدَرَتْ شَقَاشِقُهُ وَ بَرَقَتْ بَوَارِقُهُ
(14)عُقِدَتْ رَايَاتُ الْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ
(15)وَ أَقْبَلْنَ كَاللَّيْلِ الْمُظْلِمِ وَ الْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ
(16)هَذَا وَ كَمْ يَخْرِقُ الْكُوفَةَ مِنْ قَاصِفٍ وَ يَمُرُّ عَلَيْهَا مِنْ عَاصِفٍ
(17)وَ عَنْ قَلِيلٍ تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ وَ يُحْصَدُ الْقَائِمُ وَ يُحْطَمُ الْمَحْصُودُ.
متن فارسی
از خطبه های دیگر است که شامل بیان حوادث مهم آینده می باشد.
(1)و او است پیش از هر اول و آخر است بعد از هر آخر در بعض نسخه ها الحمدلله الاول.
(2)با اول بودنش ثابت شده که او را اول و مبدا شروع نیست، و با آخر بودنش ثابت شده که او را آخر و نقطه نهایی نیست.
(3)و شهادت می دهم ک همعبودی جز دا نیست، شهادتی که پنهان آن با آشکر و قلب با زبان موافق باشد.
(4)ای مردم شما ا به گناه وادار نکند مخالفت من(بخاطر اظهار مخالفت با من به گناه نیفتید) و نافرمانی من شما را به هوی و هوس نیاندازد.
(5)چون سخنان مرا می شنوید به یکدیگر با چشم نیاندازید( به یکدیگر با چشم اشاره نکنید).
(6)سوگند بخدائی که دانه را شکافت و جانها را آفرید آنچه به شما خبر می دهم(مطالبی که میگویم) از پیغمبر امی است صلوات الله علیه و آله.
(7)تبلیغ کننده(پیغمبر) دروغ نگفته، شنونده (خود امام) نادان نبوده است.
(8)گویا یک شخص بسیار گمراه را می بینک (منظور معاویه است ویا عبدالملک بن مروان) که در شام صدا بلند نموده، و در اطراف کوفه به پرچمهایش جا معین نموده است.
(9)چون دهانش باز شود، و شوکت و قدرتش شدت یابد، و پایکوبیش در زمین سنگین گردد.
(10)فتنه فرزندان خود را با دندانهایش گاز می گیرد، و جنگ با موجهایش بحرکت درآ د.
(11)و روزها قیافه گرفته و عبوس و شبها روی با خراش خود را ظاهر سازند.
(12)چون زراعت او برسد،و بروی ساقه رسیده اش بایستد.
(13)و جوشش سینه او فروریزد( اوامر و فرمانهای او صادر شود) و شمشیرهای او برق زند.
(14)در آن موقع پرچمهای فتنه های مشکل برافراشته می شود.
(15)آن پرچمها روی می آورند مانند شب تاریک و دریای متلاطم(شاید منظور پرچمهای سیاه اهل خراسان و ابومسلم است).
(16)این باشد، چقدر طوفانهای شکننده کوفه را می شکافد، و بادهای تند بر آن مرور می کند.
(17)و بزودی قرنها به یکدیگر می پیوندد، وایستاده ها درو می شود ، ودرو شده ها کوبیده و خورد می گردد.
قبلی بعدی