متن عربی
172.و من خطبة له (علیه السلام):في رسول اللّه، صلى اللّه عليه و سلم، و من هو جدير بأن يكون للخلافة و في هوان الدنيا
رسول الله
(1)أَمِينُ وَحْيِهِ وَ خَاتَمُ رُسُلِهِ وَ بَشِيرُ رَحْمَتِهِ وَ نَذِيرُ نِقْمَتِهِ
الجدير بالخلافة
(2)أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ
(3)فَإِنْ شَغَبَ شَاغِبٌ اسْتُعْتِبَ فَإِنْ أَبَى قُوتِلَ
(4)وَ لَعَمْرِي لَئِنْ كَانَتِ الْإِمَامَةُ لَا تَنْعَقِدُ حَتَّى يَحْضُرَهَا عَامَّةُ النَّاسِ [مَا] فَمَا إِلَى ذَلِكَ سَبِيلٌ
(5)وَ لَكِنْ أَهْلُهَا يَحْكُمُونَ عَلَى مَنْ غَابَ عَنْهَا
(6)ثُمَّ لَيْسَ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَرْجِعَ وَ لَا لِلْغَائِبِ أَنْ يَخْتَارَ
(7)أَلَا وَ إِنِّي أُقَاتِلُ رَجُلَيْنِ رَجُلًا ادَّعَى مَا لَيْسَ لَهُ وَ آخَرَ مَنَعَ الَّذِي عَلَيْهِ
(8)أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ
(9)فَإِنَّهَا خَيْرُ مَا تَوَاصَى الْعِبَادُ بِهِ وَ خَيْرُ عَوَاقِبِ الْأُمُورِ عِنْدَ اللَّهِ
(10)وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ
(11)وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ [بِمَوَاقِعِ] بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ
(12)فَامْضُوا لِمَا تُؤْمَرُونَ بِهِ وَ قِفُوا عِنْدَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ
(13)وَ لَا تَعْجَلُوا فِي أَمْرٍ حَتَّى تَتَبَيَّنُوا
(14)فَإِنَّ لَنَا مَعَ كُلِّ أَمْرٍ تُنْكِرُونَهُ غِيَراً
هوان الدنيا
(15)أَلَا وَ إِنَّ هَذِهِ الدُّنْيَا الَّتِي أَصْبَحْتُمْ تَتَمَنَّوْنَهَا وَ تَرْغَبُونَ فِيهَا
(16)وَ أَصْبَحَتْ تُغْضِبُكُمْ وَ تُرْضِيكُمْ
(17)لَيْسَتْ بِدَارِكُمْ وَ لَا مَنْزِلِكُمُ الَّذِي خُلِقْتُمْ لَهُ وَ لَا الَّذِي دُعِيتُمْ إِلَيْهِ
(18)أَلَا وَ إِنَّهَا لَيْسَتْ بِبَاقِيَةٍ لَكُمْ وَ لَا تَبْقَوْنَ عَلَيْهَا
(19)وَ هِيَ وَ إِنْ غَرَّتْكُمْ مِنْهَا فَقَدْ حَذَّرَتْكُمْ شَرَّهَا
(20)فَدَعُوا غُرُورَهَا لِتَحْذِيرِهَا وَ أَطْمَاعَهَا لِتَخْوِيفِهَا
(21)وَ سَابِقُوا فِيهَا إِلَى الدَّارِ الَّتِي دُعِيتُمْ إِلَيْهَا وَ انْصَرِفُوا بِقُلُوبِكُمْ عَنْهَا
(22)وَ لَا يَخِنَّنَّ أَحَدُكُمْ خَنِينَ الْأَمَةِ عَلَى مَا زُوِيَ عَنْهُ مِنْهَا
(23) وَ اسْتَتِمُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ
(24)وَ الْمُحَافَظَةِ عَلَى مَا اسْتَحْفَظَكُمْ مِنْ كِتَابِهِ
(25)أَلَا وَ إِنَّهُ لَا يَضُرُّكُمْ تَضْيِيعُ شَيْءٍ مِنْ دُنْيَاكُمْ بَعْدَ حِفْظِكُمْ قَائِمَةَ دِينِكُمْ
(26)أَلَا وَ إِنَّهُ لَا يَنْفَعُكُمْ بَعْدَ تَضْيِيعِ دِينِكُمْ شَيْءٌ حَافَظْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِ دُنْيَاكُمْ
(27)أَخَذَ اللَّهُ بِقُلُوبِنَا وَ قُلُوبِكُمْ إِلَى الْحَقِّ وَ أَلْهَمَنَا وَ إِيَّاكُمُ الصَّبْرَ.
متن فارسی
از خطبه های آن حضرت است درباره مدح رسول اکرم و اشاره به شرایط رهبری و لزوم ازاطاعت مردم از رهبر راستین.
(1)رسول اکرم امین وحی خدا، و خاتم پیغمبران و مژده دهنده رحمت خدا، و بیم دهنده از خشم و عذاب او بود.
(2)ای مردم سزوارترین مردم به این امر خلافت کسی است که به اداره آن تواناتر باشد، و به دستورات الهی در آن باره از همه داناتر و آگاهتر باشد.
(3)پس اگر فتنه انگیزی فتنه برپا کند از او بازگشت بحق و درستی میخواهند(توبه میدهند) اگر خودداری کرد با او می جنگند.
(4)و بجانم سوگند اگر بنا باشد امامت منعقد نشود مگر با حضور همه مردم و با رأی تمام مسلمانان در آن صورت برای دستیابی به آن راهی نیست(این ممکن نیست که رأی همه افراد را بدست آورد).
(5)ولی اهل آن(اهل امامت یعنی اهل حلّ و عقد که بزرگان صحابه رسول خدا میباشند) حکم و مداخله میکنند درباره آنهایی که غائبند.
(6)پس از آنکه رهبر جامعه به وسیله اهلش انتخاب شد بعد آن حاضران حق برگشت و فسخ ندارند، و غائبان حق ندارند برای خود رهبر دیگر انتخاب کنند(بنابر این علی علیه السلام که به اتفاق انتخاب شده بود طلحه و زبیر حق نقض و فسخ نداشنند، و اهل شام حق انتخاب معاویه را نداشتند).
(7)آگاه باشید که من با دو کس در جنگ ستیزم: کسی که ادعا کند چیزی را که حق او نیست(مثل معاویه) و کسی که منع کند و نپردازد آنچه را که در عهده و ذمه او است(در اول بیعت کرده و اطاعت نمودنش لازم است ولی نمیکند).
(8)سفارش میکنم شما را ای بندگان خدا به تقوای الهی از خدا ترس داشته واجبات او را بجا آورید و از محرمات او بپرهیزید.
(9)زیرا که تقوی بهترین چیزی است که بندگان به یکدیگر سفارش میکنند، و خوش عاقبت ترین کارها است نزد خدا.
(10)و محققاً دروازه جنگ میان شما و میان اهل قبله(مسلمانان) گشوده شده است.
(11)و این پرچم را بدوش نمیگیرد مگر صاحبان بصیرت و شکیبایی و استقامت و آنانی که به جایگاههای حق آشنا هستند.
(12)پس بروید به سوی آنچه به آن مأمور شده اید، و بایستید و توقف کنید در کنار آنچه از آن نهی شده اید.
(13)و در مورد هیچ کاری شتاب نکنید تا آنرا کشف و تحقیق کنید.
(14)زیرا ما در هر کاری که انکار میکنید و نمیپسندید حق تغییر و امکان عوض نمودن است(کاری که مصلحت آنرا نمیدانید از ما بپرسید، اگر مورد پسند جامعه نباشد ما آن شیوه و رفتار خود را تغییر میدهیم).
(15)آگاه باشید این دنیایی که در آنرا آرزو میکنید و به آنها علاقه و رغبت شدید نشان میدهید.
(16)و آن گاهی شما را خشمگین میکند و گاهی خشنود میکند.
(17)سرای و منزل شما که برای آن آفریده شده اید نیست، و محلّی که به سوی آن دعوت شده اید نمیباشد.
(18)آگاه باشید که آن برای شما باقی ماندنی نیست و شما برای آن باقی نمیمانید.
(19)و آن اگر چه شما را از خود فریفته است از شر و بدی خود شما را برحذر داشته است.
(20)پس رها کنید فریب آنرا بخاطر برحذر داشتن آن، و به طمع آوردن او را برای ترساندن آن.
(21)و به یکدیگر پیشی گیرید در این دنیا در آماده شدن به سرائی که به سوی آن دعوت شده اید ، وبا دلهای خود از این دنیا منصرف شوید.
(22)هیچ یکی از شما مانند کنیز ناله و بیتابی نکند برای چیزی از دنیا که از دست او رفته و گرفته شده است.
(23)و از خدا بخواهید که نعمت خود را به شما کامل و تمام کند با صبر نمودن بر اطاعت خدا.
(24)و با محافظت و مراقبت نمودن به آنچه حفظ و رعایت آنرا ازشما خواسته از کتاب خود.
(25)آگاه باشید که به شما زیان نمیرساند ضایع و تباه شدن چیزی از دنیای شما اگر پایه های دین خودتان را حفظ کرده باشید.
(26)آگاه باشید که پس از ضایع و تباه نمودن دین خود به شما سود نمیبخشد چیزی که به آن محافظت نموده اید از کارهای دنیای خود.
(27)خداوند دلهای ما و شما را به سوی درستی متوجه سازد و به ما و شما شکیبایی و استقامت عطا فرماید.
قبلی بعدی