بْخل ننگ و ترس نقصان است . و تهيدستى مرد زيرك را در برهان كُند مى سازد و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عمران علیزاده)  >  توصیف خداوند متعال ( خطبه شماره 162 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

162.و من خطبة له (علیه السلام):

الخالق جل و علا

(1)الْحَمْدُ لِلَّهِ خَالِقِ الْعِبَادِ وَ سَاطِحِ الْمِهَادِ وَ مُسِيلِ الْوِهَادِ وَ مُخْصِبِ النِّجَادِ

(2)لَيْسَ لِأَوَّلِيَّتِهِ ابْتِدَاءٌ وَ لَا لِأَزَلِيَّتِهِ انْقِضَاءٌ

(3)هُوَ الْأَوَّلُ وَ لَمْ يَزَلْ وَ الْبَاقِي بِلَا أَجَلٍ

(4)خَرَّتْ لَهُ الْجِبَاهُ وَ وَحَّدَتْهُ الشِّفَاهُ

(5)حَدَّ الْأَشْيَاءَ عِنْدَ خَلْقِهِ لَهَا إِبَانَةً لَهُ مِنْ شَبَهِهَا

(6)لَا تُقَدِّرُهُ الْأَوْهَامُ بِالْحُدُودِ وَ الْحَرَكَاتِ وَ لَا بِالْجَوَارِحِ وَ الْأَدَوَاتِ

 (7)لَا يُقَالُ لَهُ مَتَى وَ لَا يُضْرَبُ لَهُ أَمَدٌ بِحَتَّى

(8)الظَّاهِرُ لَا يُقَالُ مِمَّ وَ الْبَاطِنُ لَا يُقَالُ فِيمَ

(9)لَا شَبَحٌ فَيُتَقَصَّى وَ لَا مَحْجُوبٌ فَيُحْوَى

(10)لَمْ يَقْرُبْ مِنَ الْأَشْيَاءِ بِالْتِصَاقٍ وَ لَمْ يَبْعُدْ عَنْهَا بِافْتِرَاقٍ

(11) وَ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ مِنْ عِبَادِهِ شُخُوصُ لَحْظَةٍ وَ لَا كُرُورُ لَفْظَةٍ وَ لَا ازْدِلَافُ رَبْوَةٍ

(12)وَ لَا انْبِسَاطُ خُطْوَةٍ فِي لَيْلٍ دَاجٍ وَ لَا غَسَقٍ‏ سَاجٍ

(13)يَتَفَيَّأُ عَلَيْهِ الْقَمَرُ الْمُنِيرُ وَ تَعْقُبُهُ الشَّمْسُ ذَاتُ النُّورِ فِي الْأُفُولِ وَ الْكُرُورِ

(14)وَ [تَقْلِيبِ‏] تَقَلُّبِ الْأَزْمِنَةِ وَ الدُّهُورِ مِنْ إِقْبَالِ لَيْلٍ مُقْبِلٍ وَ إِدْبَارِ نَهَارٍ مُدْبِرٍ

(15)قَبْلَ كُلِّ غَايَةٍ وَ مُدَّةِ وَ كُلِّ إِحْصَاءٍ وَ عِدَّةٍ

(16)تَعَالَى عَمَّا يَنْحَلُهُ الْمُحَدِّدُونَ مِنْ صِفَاتِ الْأَقْدَارِ

(17)وَ نِهَايَاتِ الْأَقْطَارِ وَ تَأَثُّلِ الْمَسَاكِنِ وَ تَمَكُّنِ الْأَمَاكِنِ

(18)فَالْحَدُّ لِخَلْقِهِ مَضْرُوبٌ وَ إِلَى غَيْرِهِ مَنْسُوبٌ‏

ابتداع المخلوقين‏

(19)لَمْ يَخْلُقِ الْأَشْيَاءَ مِنْ أُصُولٍ أَزَلِيَّةٍ وَ لَا مِنْ أَوَائِلَ أَبَدِيَّةٍ

(20) بَلْ خَلَقَ مَا خَلَقَ فَأَقَامَ 253 حَدَّهُ وَ صَوَّرَ فَأَحْسَنَ صُورَتَهُ

(21)لَيْسَ لِشَيْ‏ءٍ مِنْهُ امْتِنَاعٌ وَ لَا لَهُ بِطَاعَةِ شَيْ‏ءٍ انْتِفَاعٌ

(22)عِلْمُهُ بِالْأَمْوَاتِ الْمَاضِينَ كَعِلْمِهِ بِالْأَحْيَاءِ الْبَاقِينَ

(23)وَ عِلْمُهُ بِمَا فِي السَّمَاوَاتِ الْعُلَى كَعِلْمِهِ بِمَا فِي الْأَرَضِينَ السُّفْلَى‏

منها

(24)أَيُّهَا الْمَخْلُوقُ السَّوِيُّ وَ الْمُنْشَأُ الْمَرْعِيُّ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ مُضَاعَفَاتِ الْأَسْتَارِ.

(25)بُدِئْتَ‏ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ‏ وَ وُضِعْتَ‏ فِي قَرارٍ مَكِينٍ إِلى‏ قَدَرٍ مَعْلُومٍ‏ وَ أَجَلٍ مَقْسُومٍ

(26)تَمُورُ فِي بَطْنِ أُمِّكَ جَنِيناً لَا تُحِيرُ دُعَاءً وَ لَا تَسْمَعُ نِدَاءً

(27)ثُمَّ أُخْرِجْتَ مِنْ مَقَرِّكَ إِلَى دَارٍ لَمْ تَشْهَدْهَا وَ لَمْ تَعْرِفْ سُبُلَ مَنَافِعِهَا

(28)فَمَنْ هَدَاكَ لِاجْتِرَارِ الْغِذَاءِ مِنْ ثَدْيِ أُمِّكَ

(29)وَ عَرَّفَكَ عِنْدَ الْحَاجَةِ مَوَاضِعَ طَلَبِكَ وَ إِرَادَتِكَ

(30)هَيْهَاتَ إِنَّ مَنْ يَعْجِزُ عَنْ صِفَاتِ ذِي الْهَيْئَةِ وَ الْأَدَوَاتِ فَهُوَ عَنْ صِفَاتِ خَالِقِهِ أَعْجَزُ

(31)وَ مِنْ تَنَاوُلِهِ بِحُدُودِ الْمَخْلُوقِينَ أَبْعَدُ.


متن فارسی

از خطبه های آن حضرت است درباره توصیف خداوند متعال.

1)حمد و ثنا خدائی را که آفریننده بندگان، و گسترنده زمین، و جاری کننده آب دره ها، و سر سبز کننده جاهای بلند است.

(2)برای اولیّت او ابتداء و شروع نیست، و برای ازلیت او پایان نیست.

(3)او اول است بدون زوال، و باقی است بدون مدت و انتهاء.

(4)پیشانیها برای او به خاک افتاده، و لبها او را به یگانگی یاد کرده اند.

(5)هنگام آفریدن اشیاء برای آنها حدود مخصوصی معین نموده که آنرا از مشابهش جدا کند.

(6)وهمها و اندیشه ها او را نمی توانند اندازه معین کنند با حدود و حرکات و نه با اعضاء و ابزار و اسباب.

(7)درباره او نمی­شود گفت: کی بوده؟ و برای او مدتی معین نتوان کرد با تا(فلان سال).

(8)ظاهر و نمایان است نمی­توان گفت: از چه نمایان است، وباطن و مخفی است گفته نمی­شود: درچه مخفی است.

(9)شخص و جسم نیست که با فرا رسیدن اجل پایان یابد، و یا چیزی مستور و پوشیده نیست که در محتوا و توی آن باشد.( در بعض نسخه ها «فی تقصّی: دور باشد» آمده است).

(10)به اشیاء نزدیک نشده با چسبیدن، و از آنها دور نشده با جدا شدن.

(11)مخفی نمی­ماند بر او از بندگانش حرکن نگاهی، و نه تکرار لفظی، و ه بالا آمدن نفسی از سینه ای.

(12)و نه برداشتن گامی در شب تاریک و نه در تاریکی آرام و گسترده.

(13)بر آن تاریکی برمیگردد ماه نوربخش(گاهی نورش کم و گاهی زیاد میشود) واز پی آن می­آید آفتاب صاحب نور در حال غروب و طلوع).

(14)و درگردش ایام روزگار از قبیل آمدن شب و رفتن روز.

(15)خا پیش از هر نهایت و مدت است، و هر شمارش و تعدید می­باشد.

(16)متعالی و مبری است خدا از آنچه به دروغ به او می بندند و نسبت میدهند تعیین کنندگان از قبیل اوصاف قدر و اندازه دارها.

(17)و از حدودقطر و جوانب و انتخاب مساکن، و جای گزینی در اماکنمنزه است

(18)پس حد و اندازه به مخلوقات الهی مهین شده، و به غیر او(ممکنات) نسبت داده شده است.

(19)متن نیامده

(20)بلکه آفریده آنچه را که آفرید و حد و مرز آنها را معین و برپا نمود، و صورت داد آنچه را که صورت داد و زیبا نمود صورت آنرا.

(21)هیچ چیزی را در مقابل قدرت او امتناع و سرکشی نیست، و او را از اطاعت و فرمانبری چیزی برایش سودی و بهره مندی نیست.

(22)اطلاع او از مردگان گذشته مانند اطلاع او است از زنده های باقی مانده.

(23)و اطلاع و آگاهی او به آنچه در آسمانهای بالا است مانند اطلاع اوست به آنچه در زمینهای پایین است.

از آن خطبه است در بیان شگفتی خلقت انسان و توجه دادن او به عظمت خلقت خود.

(24)ای مخلوق متساوی الاعضاء و القوی آفریده شده، و ایجاد شده در تاریکیهای رحمها و پوششهای بسیار(پوشش شکم و رحم و بچه دادن که قرآن ظلمات ثلاث تعبیر میکند).

(25)آفرینش تو شروع شده از فشرده گل، و نهاده شدی در قرارگاه مطمئن تا اندازه معلوم و اجل قسمت شده.

(26)در شکم مادرت جنین بودی و حرکت میکردیريال به جواب دعوت قدرت نداشتی ، و آواز دعوتی نمی­شنیدی.

(27)سپس از قرارگاه خود بیرون آورده شدی به سرائی که آنرا ندیده بودی و راههای منافع آنرا نمی­شناختی.

(28)پس چه کسی ترا راهنمایی کرد به مکیدن شیر از پستان مادرت؟

(29)و ترا آشنا کرد موقع احتیاج به محل درخواست و اراده ات؟

(30)خیلی دور است، کسی از درک صفات صاحب هیئت و اندام عاجز باشد از درک اوصاف خالقش عاجزتر است.

(31)و از دریافت خالق با حدود مخلوقات دورتر است.

قبلی بعدی