علم دو گونه است: علم فطرى و علم اكتسابي؛ اگر هماهنگ با علم فطري نباشد سودمند نخواهد بود.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عمران علیزاده)  >  آفرینش عجیب شب پره ( خطبه شماره 154 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

154.و من خطبة له (علیه السلام):يذكر فيها بديع خلقة الخفاش‏

حمد اللّه و تنزيهه‏

(1)الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي انْحَسَرَتِ الْأَوْصَافُ عَنْ كُنْهِ مَعْرِفَتِهِ

(2)وَ رَدَعَتْ‏ عَظَمَتُهُ الْعُقُولَ فَلَمْ تَجِدْ مَسَاغاً إِلَى بُلُوغِ غَايَةِ مَلَكُوتِهِ

 (3)هُوَ اللَّهُ‏ الْحَقُّ الْمُبِينُ‏

(4)أَحَقُّ وَ أَبْيَنُ مِمَّا تَرَى الْعُيُونُ

(5)لَمْ تَبْلُغْهُ الْعُقُولُ بِتَحْدِيدٍ فَيَكُونَ مُشَبَّهاً

(6)وَ لَمْ تَقَعْ عَلَيْهِ الْأَوْهَامُ بِتَقْدِيرٍ فَيَكُونَ مُمَثَّلًا

(7)خَلَقَ الْخَلْقَ عَلَى غَيْرِ تَمْثِيلٍ

(8)وَ لَا مَشُورَةِ مُشِيرٍ وَ لَا مَعُونَةِ مُعِينٍ

(9)فَتَمَّ خَلْقُهُ بِأَمْرِهِ وَ أَذْعَنَ لِطَاعَتِهِ فَأَجَابَ وَ لَمْ يُدَافِعْ وَ انْقَادَ وَ لَمْ يُنَازِعْ‏

خلقة الخفاش‏

(10)وَ مِنْ لَطَائِفِ صَنْعَتِهِ وَ عَجَائِبِ خِلْقَتِهِ

(11)مَا أَرَانَا مِنْ غَوَامِضِ الْحِكْمَةِ فِي هَذِهِ الْخَفَافِيشِ

(12)الَّتِي يَقْبِضُهَا الضِّيَاءُ الْبَاسِطُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ

(13)وَ يَبْسُطُهَا الظَّلَامُ الْقَابِضُ لِكُلِّ حَيٍّ

(14)وَ كَيْفَ عَشِيَتْ أَعْيُنُهَا عَنْ أَنْ تَسْتَمِدَّ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ نُوراً تَهْتَدِي بِهِ فِي مَذَاهِبِهَا

(15)وَ تَتَّصِلُ بِعَلَانِيَةِ بُرْهَانِ الشَّمْسِ إِلَى مَعَارِفِهَا

(16)وَ رَدَعَهَا بِتَلَأْلُؤِ ضِيَائِهَا عَنِ الْمُضِيِّ فِي سُبُحَاتِ إِشْرَاقِهَا

(17)وَ أَكَنَّهَا فِي مَكَامِنِهَا عَنِ الذَّهَابِ فِي بُلَجِ ائْتِلَاقِهَا

(18)فَهِيَ مُسْدَلَةُ الْجُفُونِ بِالنَّهَارِ عَلَى حِدَاقِهَا

(19)وَ جَاعِلَةُ اللَّيْلِ سِرَاجاً تَسْتَدِلُّ بِهِ فِي الْتِمَاسِ أَرْزَاقِهَا

(20)فَلَا يَرُدُّ أَبْصَارَهَا إِسْدَافُ ظُلْمَتِهِ

(21)وَ لَا تَمْتَنِعُ مِنَ الْمُضِيِّ فِيهِ لِغَسَقِ دُجُنَّتِهِ

(22)فَإِذَا أَلْقَتِ الشَّمْسُ قِنَاعَهَا وَ بَدَتْ أَوْضَاحُ نَهَارِهَا

(23)وَ دَخَلَ مِنْ إِشْرَاقِ نُورِهَا عَلَى الضِّبَابِ فِي وِجَارِهَا

(24)أَطْبَقَتِ الْأَجْفَانَ عَلَى مَآقِيهَا

(25)وَ تَبَلَّغَتْ بِمَا اكْتَسَبَتْهُ مِنَ الْمَعَاشِ فِي ظُلَمِ لَيَالِيهَا 

(26)فَسُبْحَانَ مَنْ جَعَلَ اللَّيْلَ لَهَا نَهَاراً وَ مَعَاشاً

(27)وَ النَّهَارَ سَكَناً وَ قَرَاراً

(28)وَ جَعَلَ لَهَا أَجْنِحَةً مِنْ لَحْمِهَا تَعْرُجُ بِهَا عِنْدَ الْحَاجَةِ إِلَى الطَّيَرَانِ

(29)كَأَنَّهَا شَظَايَا الْآذَانِ غَيْرَ ذَوَاتِ رِيشٍ وَ لَا قَصَبٍ

(30)إِلَّا أَنَّكَ تَرَى مَوَاضِعَ الْعُرُوقِ بَيِّنَةً أَعْلَاماً

(31)لَهَا جَنَاحَانِ لَمَّا يَرِقَّا فَيَنْشَقَّا وَ لَمْ يَغْلُظَا فَيَثْقُلَا

(32)تَطِيرُ وَ وَلَدُهَا لَاصِقٌ بِهَا لَاجِئٌ إِلَيْهَا

(33)يَقَعُ إِذَا وَقَعَتْ وَ يَرْتَفِعُ إِذَا ارْتَفَعَتْ

(34)لَا يُفَارِقُهَا حَتَّى تَشْتَدَّ أَرْكَانُهُ وَ يَحْمِلَهُ لِلنُّهُوضِ جَنَاحُهُ

(35) وَ يَعْرِفَ مَذَاهِبَ عَيْشِهِ وَ مَصَالِحَ نَفْسِهِ

(36)فَسُبْحَانَ الْبَارِئِ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلَا مِنْ غَيْرِهِ‏.


متن فارسی

از خطبه های آن حضرت است که در آن از آفرینش عجیب شب پره صحبت میکند.

(1)ثنا و ستایش خدای را که تعریف و توصیفها از درک حقیقت معرفت و شناسائی او خسته ودرمانده شده است.

(2)و عظمت و بزرگواری او عقلها را برگردانده و پس زده، پس عقلها برای رسیدن به آخرین مرتبه ملکوت و سطنت او راه نیافته اند.

(3)اوست خدای دارای سلطنت راستین و آشکر.

(4)ثابت تر و سزاوارتر، و آشکارتر است از آنچه چشمها میبینند.

(5)عقلها او را با حد و مرز معین نمودن درک نکرده که شبیه مخلوقات و موجودات مادی باشد.

(6)و خیالها و وهمها برای او اندازه معین نکرده اند تا دارای مقل و جسم شود.

(7)مخلوقات را آفرید بدون داشتن مثال قبلی.

(8)و بدون مشورت با مشاوری، و بدون یاری و کمک یاوری.

(9)پس کار آفرینش تکمیل شد با امر و فرمان او، و یقین نمود و مقر شد به اطاعت او.

(10)و از صنعتها و خلقتهای لطیف و حکمتهای عجیب او است.

(11)آنچه بما نشان داده است از حکمتهای پیچیده خود در آفرینش این شب پره ها.

(12)که آنها را قبض میکند(از حرکت باز میدارد و چشم آنها را می بندد) و روشنایی روز که پخش و پهن کننده هر چیز است.

(13)و آنها را پخش میکند و به فعالیت میآورد تاریکی شب که جمع و فراهم کننده هر زنده است.

(14)و چگونه چشمهای آن عاجز شده از اینکه از آفتاب درخشان استمداد روشنائی کند که درآمد و رفتنش با آن هدایت یابد.

(15)و با دلیل روشن آفتاب به خواسته های خود اتصال یابد و دسترسی پیدا کند.

(16)و خدا با تابش نور آفتاب آنرا منع و محروم نموده از حرکت و گردش نمودن در محلهای تابش آن.

(17)و آنها را در نهانگاههای خود پنهان و منزوی نموده از رفت و آمد نمودن در محلهای روز.

(18)او در روز پلکهای خود را بر روی چشمهایش نهاده است(روزها چشم بسته است).

(19)و شب را چراغ قرار داده که از آن در بدست آوردن روزی خود استفاده و رهنمایی میکند.

(20)پس رد نمیکند چشم و دید آنرا فراگیری تاریکی شب.

(21)و از رفتن پی کار خود دست برنمیدارد به جهت شدت تاریکی شب.

(22)پس زمانی که آفتاب پرده از رخ برمیدارد، و روشنایی روز نمایان میشود.

(23)و تابش نور آفتاب به خانه های سوسمارها داخل میشود(آفتاب کاملاً پخش میشود).

(24)شب پره ها پلکها را روی گوشه های چشم می نهند.

(25)و –از لحاظ روزی قناعت می کند به آنچه کسب کرده در تاریکیهای شبانه اشت.

(26)پس پاک و منزه است خدائی که شب را برای او روز و راه کسب معاش قرار داده است.

(27)و روز را برای او وسیله سکونت و برقراری نموده است.

(28)و برای آن پرهایی از گوشتش آفرید که موقع احتیاج به پرواز با آن عروج می کند و به بالا میرود.

(29)گویا که آن بالها تکه ها و لاله های گوشها است نه پرو مو دارد و نه استخوان و نی.

(30)ولی تو بجای رگها را در آن آشکار و روشن می بینی.

(31)آن دو بال دارد نه چنان رقیق است که بشکن، و نه چنان غلیظ است که سنگینی کند.

(32)پرواز می کند در حالیکه فرزندش باه او چسبیده و به او پناهنده است.

(33)می نشیند چون مادرش می نشیند، و بلند میشود(پرواز میکند) چون مادرش بلند میشود.

(34)و از مادر جدا نمیشود تا ارکان بدنش محکم شود، و برای حرکت بالهایش او را حمل کند.

(35)و راههای زندگی خود، و مصلحت و منفعتهای خود را بشناسد.

(36)پس پاک و منزه است آفریننده هر چیز بدون مثال و نمونه پیشین از دیگری.

قبلی بعدی