متن عربی
177.و من خطبة له (علیه السلام):في الشهادة و التقوى. و قيل: إنه خطبها بعد مقتل عثمان في أول خلافته
اللّه و رسوله
(1)لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ وَ لَا يُغَيِّرُهُ زَمَانٌ
(2)وَ لَا يَحْوِيهِ مَكَانٌ وَ لَا يَصِفُهُ لِسَانٌ
(3)لَا يَعْزُبُ عَنْهُ عَدَدُ قَطْرِ الْمَاءِ وَ لَا نُجُومِ السَّمَاءِ
(4)وَ لَا سَوَافِي الرِّيحِ فِي الْهَوَاءِ وَ لَا دَبِيبُ النَّمْلِ عَلَى الصَّفَا وَ لَا مَقِيلُ الذَّرِّ فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ
(5) يَعْلَمُ مَسَاقِطَ الْأَوْرَاقِ وَ خَفِيَّ طَرْفِالْأَحْدَاقِ
(6)وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ غَيْرَ مَعْدُولٍ بِهِ وَ لَا مَشْكُوكٍ فِيهِ
(7)وَ لَا مَكْفُورٍ دِينُهُ وَ لَا مَجْحُودٍ تَكْوِينُهُ
(8)شَهَادَةَ مَنْ صَدَقَتْ نِيَّتُهُ وَ صَفَتْ دِخْلَتُهُ
(9)وَ خَلَصَ يَقِينُهُ وَ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ
(10)وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الَمْجُتْبَىَ مِنْ خَلَائِقِهِ
(11)وَ الْمُعْتَامُ لِشَرْحِ حَقَائِقِهِ وَ الْمُخْتَصُّ بِعَقَائِلِ كَرَامَاتِهِ
(12)وَ الْمُصْطَفَى لِكَرَائِمِ رِسَالاتِهِ وَ الْمُوَضَّحَةُ بِهِ أَشْرَاطُ الْهُدَى
(13) وَ الْمَجْلُوُّ بِهِ غِرْبِيبُ الْعَمَى
(14)أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ الدُّنْيَا تَغُرُّ الْمُؤَمِّلَ لَهَا وَ الْمُخْلِدَ إِلَيْهَا
(15)وَ لَا تَنْفَسُ بِمَنْ نَافَسَ فِيهَا وَ تَغْلِبُ مَنْ غَلَبَ عَلَيْهَا
(16) وَ ايْمُ اللَّهِ مَا كَانَ قَوْمٌ قَطُّ فِي غَضِّ نِعْمَةٍ مِنْ عَيْشٍ فَزَالَ عَنْهُمْ إِلَّا بِذُنُوبٍ اجْتَرَحُوهَا
(17)لِ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ
(18)وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ حِينَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ
(19)فَزِعُوا إِلَى رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِيَّاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ
(20)لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فَاسِدٍ
(21)وَ إِنِّي لَأَخْشَى عَلَيْكُمْ أَنْ تَكُونُوا فِي فَتْرَةٍ
(22)وَ قَدْ كَانَتْ أُمُورٌ مَضَتْ مِلْتُمْ فِيهَا مَيْلَةً كُنْتُمْ فِيهَا عِنْدِي غَيْرَ مَحْمُودِينَ
(23)وَ لَئِنْ رُدَّ عَلَيْكُمْ أَمْرُكُمْ إِنَّكُمْ لَسُعَدَاءُ
(24)وَ مَا عَلَيَّ إِلَّا الْجُهْدُ
(25)وَ لَوْ أَشَاءُ أَنْ أَقُولَ لَقُلْتُ
(26)عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ.
متن فارسی
از خطبه های آن حضرت است که در اول خلافتش درباره بعض اوصاف خدا و مدح رسول اکرم و موعظه مردم ایراد نموده است.
1)هیچ کاری او را در کار دیگر مشغول نمیکند، و گذشت زمان او را تغییر نمیدهد.
(2)هیچ محل و مکانی شامل و دربرگیرنده او نمیشود، و هیچ زبانی قادر بر تعریف کامل و توصیف او نمیشود.
(3)پنهان نمیماند از او شمار قطره های آب و نه تعداد ستاره های آسمان.
(4)و نه آنچه باد در هوا پراکنده میکند، و نه حرکت مور روی سنگ صاف، و نه محل خواب و اقامت مورچه در شب تاریک.
(5)میداند محلّ سقوط برگها و نگاههای مخفیانه چشمها را.
(6)و شهادت میدهم که معبودی غیر از خدا نیست درحالیکه برای او عدل و نظیر نیست، و در وجود او شکی نیست.
(7)و نه کافر شدنی است دین او، و نه انکار نمودنی است آفرینش او.
(8)شهادت و گواهی کسی که نیت او راست و درست، و باطن او صاف و پاکیزه است.
(9)و یقین او خالص بوده و میزانها و معیارهای او سنگین است.
(10)و شهادت میدهم که حضرت محمد بنده و پیغمبر او است که از میان مخلوقاتش برگزیده است.
(11)و انتخاب شده بود برای شرح نمودن حقایق او، و به کرامتهای با ارزش او اختصاص یافته بود.
(12)و انتخاب شده بود برای رساندن پیغامهای با ارزش او، و بوسیله او نشانه ها و علامتهای هدایت آشککار شده بود.
(13)و تاریکیهای شدید جهالت بوسیله او برطرف شد.
(14)ای مردم دنیا میفریبد کسانی را که به او آرزو بسته اند و به او اعتماد و تکیه کرده اند.
(15)و رغبت و بخل نمیکند به کسی به آن رغبت و بخل میکند، و غلبه میکند به کسی که میخواهد به او غلبه کند.
(16)بخدا سوگند هیچ قومی هرگز در شادای نعمت زندگانی نبودند که بعداً این شادابی نعمت از دست آنها رفت مگر بر اثر گناهانی که آنرا کسب کرده و مرتکب شدند.
(17)زیرا که خدا نسبت به بندگان ستمگر نیست.
(18)و اگر مردم موقعی که بلاها بر آنها نازل میشود، و نعمتها از آنها زائل میگردد.
(19)اگر مردم پناه بخدا برند با نیّت صادقانه، و عشق و علاقه قلبی خود.
(20)حتما برمیگرداند به ایشان هر آنچه را که از دست رفته، و اصلاح میکند برای آنها هر تباه شده را.
(21)و من بر شما میترسم که در فترت باشید(از تعلیمات دین و سنّت پیمغبر بدور و بی اطلاع باشید).
(22)در گذشته کارهای انجام یافته که در شما در آنها تمایلی نموده و از حق منحرف شده اید که در آن تمایل نزد من مورد پسند نبوده اید.
(23)و اگر کار شما و اختیار امور شما به شما برگردانده شود شما خوشبخت خواهید بود(اگر زمام امور شما بدست خودتان باشد نه در دست فاسقان).
(24)و بر من غیر از سعی و تلاش در موعظه و اصلاح امور چیزی نیست.
(25)اگر میخواستمتباهی و فساد گذشتگان رابگویم میگفتم(ولی صلاح نمیدانم).
(26)خدا از گذشته ها چشم پوشیده و پرده کشیده من نیز صرف نظر میکنم.
قبلی بعدی