متن عربی
147.و من خطبة له (علیه السلام):
الغاية من البعثة
(1)فَبَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله و سلم)بِالْحَقِّ لِيُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ إِلَى عِبَادَتِهِ
(2)وَ مِنْ طَاعَةِ الشَّيْطَانِ إِلَى طَاعَتِهِ
(3)بِقُرْآنٍ قَدْ بَيَّنَهُ وَ أَحْكَمَهُ
(4)لِيَعْلَمَ الْعِبَادُ رَبَّهُمْ إِذْ جَهِلُوهُ
(5)وَ لِيُقِرُّوا بِهِ بَعْدَ إِذْ جَحَدُوهُ وَ لِيُثْبِتُوهُ بَعْدَ إِذْ أَنْكَرُوهُ
(6)فَتَجَلَّى لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْهُ
(7)بِمَا أَرَاهُمْ مِنْ قُدْرَتِهِ وَ خَوَّفَهُمْ مِنْ سَطْوَتِهِ
(8)وَ كَيْفَ مَحَقَ مَنْ مَحَقَ بِالْمَثُلَاتِ وَ احْتَصَدَ مَنِ احْتَصَدَ بِالنَّقِمَاتِ.
الزمان المقبل
(9)وَ إِنَّهُ سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِي زَمَانٌ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ أَخْفَى مِنَ الْحَقِّ
(10)وَ لَا أَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِلِ وَ لَا أَكْثَرَ مِنَ الْكَذِبِ عَلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ
(11) وَ لَيْسَ عِنْدَ أَهْلِ ذَلِكَ الزَّمَانِ سِلْعَةٌ أَبْوَرَ مِنَ الْكِتَابِ إِذَا تُلِيَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ
(12)وَ لَا أَنْفَقَ مِنْهُ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ
(13)وَ لَا فِي الْبِلَادِ شَيْءٌ أَنْكَرَ مِنَ الْمَعْرُوفِ وَ لَا أَعْرَفَ مِنَ الْمُنْكَرِ
(14)فَقَدْ نَبَذَ الْكِتَابَ حَمَلَتُهُ وَ تَنَاسَاهُ حَفَظَتُهُ
(15)فَالْكِتَابُ يَوْمَئِذٍ وَ أَهْلُهُ طَرِيدَانِ مَنْفِيَّانِ
(16)وَ صَاحِبَانِ مُصْطَحِبَانِ فِي طَرِيقٍ وَاحِدٍ لَا يُؤْوِيهِمَا مُؤْوٍ
(17)فَالْكِتَابُ وَ أَهْلُهُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ فِي النَّاسِ وَ لَيْسَا فِيهِمْ وَ مَعَهُمْ وَ لَيْسَا مَعَهُمْ
(18)لِأَنَّ الضَّلَالَةَ لَا تُوَافِقُ الْهُدَى وَ إِنِ اجْتَمَعَا
(19)فَاجْتَمَعَ الْقَوْمُ عَلَى الْفُرْقَةِ وَ افْتَرَقُوا [عَنِ] عَلَى الْجَمَاعَةِ
(20)كَأَنَّهُمْ أَئِمَّةُ الْكِتَابِ وَ لَيْسَ الْكِتَابُ إِمَامَهُمْ
(21)فَلَمْ يَبْقَ عِنْدَهُمْ مِنْهُ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا يَعْرِفُونَ إِلَّا خَطَّهُ وَ زَبْرَهُ
(22)وَ مِنْ قَبْلُ مَا [مَثَلُوا] مَثَّلُوا بِالصَّالِحِينَ كُلَّ مُثْلَةٍ
(23)وَ سَمَّوْا صِدْقَهُمْ عَلَى اللَّهِ فِرْيَةً
(24)وَ جَعَلُوا فِي الْحَسَنَةِ عُقُوبَةَ السَّيِّئَةِ
(25)وَ إِنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بِطُولِ آمَالِهِمْ وَ تَغَيُّبِ آجَالِهِمْ
(26) حَتَّى نَزَلَ بِهِمُ الْمَوْعُودُ الَّذِي تُرَدُّ عَنْهُ الْمَعْذِرَةُ
(27)وَ تُرْفَعُ عَنْهُ التَّوْبَةُ وَ تَحُلُّ مَعَهُ الْقَارِعَةُ وَ النِّقْمَةُ
عظة الناس
(28)أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ مَنِ اسْتَنْصَحَ اللَّهَ وُفِّقَ
(29)وَ مَنِ اتَّخَذَ قَوْلَهُ دَلِيلًا هُدِيَ لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ
(30)فَإِنَّ جَارَ اللَّهِ آمِنٌ وَ عَدُوَّهُ خَائِفٌ
(31)وَ إِنَّهُ لَا يَنْبَغِي لِمَنْ عَرَفَ عَظَمَةَ اللَّهِ أَنْ يَتَعَظَّمَ
(32)فَإِنَّ رِفْعَةَ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ مَا عَظَمَتُهُ أَنْ يَتَوَاضَعُوا لَهُ
(33)وَ سَلَامَةَ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ مَا قُدْرَتُهُ أَنْ يَسْتَسْلِمُوا لَهُ
(34)فَلَا تَنْفِرُوا مِنَ الْحَقِّ نِفَارَ الصَّحِيحِ مِنَ الْأَجْرَبِ وَ الْبَارِئِ مِنْ ذِي السَّقَمِ
(35)وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي تَرَكَهُ
(36)وَ لَنْ تَأْخُذُوا بِمِيثَاقِ الْكِتَابِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَقَضَهُ
(37)وَ لَنْ تَمَسَّكُوا بِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَبَذَهُ
(38)فَالْتَمِسُوا ذَلِكَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ
(39)فَإِنَّهُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ
(40)هُمُ الَّذِينَ يُخْبِرُكُمْ حُكْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ وَ صَمْتُهُمْ عَنْ مَنْطِقِهِمْ وَ ظَاهِرُهُمْ عَنْ بَاطِنِهِمْ
(41)لَا يُخَالِفُونَ الدِّينَ وَ لَا يَخْتَلِفُونَ فِيهِ
(42)فَهُوَ بَيْنَهُمْ شَاهِدٌ صَادِقٌ وَ صَامِتٌ نَاطِقٌ.
متن فارسی
از خطبه های آن حضرت است درباره بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اخبار از آینده
(1)پس خدای متعال حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را برانگیخت همراه حق تا بندگانش را از بندگی و اطاعت بتهای- جاندار و بی جان- خارج کرده به سوی عبادت پروردگار سوقدهد.
(2)و از اطاعت شیطان به سوی اطاعت خدا
(3)با قرآنی که آنرا روشن و محکم و استوار نموده است.
(4)تا بندگان پروردگار خود را بشناسند موقعی که ناآشنا با او بودند.
(5)و بر او اقرار کنند موقعی که انکارش می کردند، و او را اثبات کنند پس از آنکه باور نداشتند.
(6)پس خداوند سبحان به آنها درکتاب خود تجلی نمود( خود را نشان داد) بدون اینکه او را مشاهده کنند.
(7)خدا تجلی نمود- با چیزهایی که به ایشان نشان داد از آثار قدرت خود، و بیم داد از سطوت و شوکت خود.
(8)و ب این که چگونه محو و تباه کرد کسانی را محو کردنی با عذابها و بلاها، و درو کرد آنهای را که دو کردنی بودند با داس خشم و غض.
(9)و حتما برای شما روزی پیش می آ د که در آن هیچ چیز پنهان تر از حق نمی باشد.
(10)و ظاهر و نمایانتر از باطل، و بیشتر از دروغ بستن بر خدا و پیامبرش نباشد.
(11)و نزد اهل آن زمان متاعی کاسدتر و بی قدرتر ازکتاب(قرآن ) نمی باشد اگر بطور حق و درست خوانده شود( اگر قرآن بطور درست تفسیر شود در آن زمان رایج نمی شود).
(12)و متاعی رایجتر از آن نمی باشد اگر از جایگاهش تحریف و تغییر داده شود.
(13)و در شهرها چیزی زشت تر و نامأنوس تر از معروف( کارهای خوب) و معروفتر از منکر( کارهای زشت) نمی باشد.
(14)پس کتاب (قرآن) را حاملانآن (عالمان و مبلغان آن) بدور انداخته اند، و حافظان آنرا به فراموشی سپرده اند.
(15)پس در آن روز کتاب و اهل آن هر دو رانده شده و دور انداخته شده اند.
(16)و دو رفیق همراهند در یک راه که کسی به ان دو ا و منزل نمی دهد.
(17)پس کتاب و اهل آن در آنزمان به ظاهر در میان مردم می باشند، ولی در باطن در میان آنها نیستند، و در ظاهر با ایشانند ولی در حقیقت با ایشان نیستند.
(18)چون ضلالت و گمراهی با هدایت و رستگاری موافقت نمی کند اگرچه در یکجا بظاهر جمع شوند.
(19)پس مردم اتفاق می کنند بر جدائی و تفرقه، و متفرق و متنفر می شوند از اتفاق و همدلی.
(20)گویا که ایشان امام و پیشوای قرآنند و قرآن یشوا و راهنمای ایشان نیست.
(21)پس نزد ایشان از قرآن باقی نمانده جز نامش، و از آن نمی شناسند جز خط و نوشته آنرا.
(22)و پیش از آن زمان بر اشخاص صالح و حقجو هر نوع عذاب و شکنجه وارد نموده اند( نقل شده که معاویه لعنه الله در ایام حکومت خود چهل هزار از مهاجرین و انصار و اولاد آنها را کشت).
(23)و سخن راست ایشان را درباره خدا( احکام، واجبات و محرومات الهی) بهتان و بی اساس نامیدند.
(24)و در مقابل کارهای نیک آنها پاداش کار بدو زشت قرار دادند.
(25)و جز این نیست که اشخاص پیش از شما هلاک شدند با طولانی بودن آرزوهای ایشان، و پنهان بودن اجلهایشان.
(26)تا انکه بر ایشان نازل شد موعودی (مرگی) که عذر خواهی از آن رد می شود(عذر خواهی از آمدن آن پذیرفته نمی شود).
(27)و در آن موقع توبه برداشته می شود (قبول نمی شود) و با آن بلای سخت و عذاب حلول می کند.
(28)ای مردم هرکس از خدا خیرخواهی کند( توفیق و هدایت بخواهد) موفق می شود (خدا از او دستگیری و یاری می کند).
(29)و هر کس فرمایش خدا را دلیل و راهنمای خود قرار دهد هدایت یابد براه و طریقه ای که استوارتر و درست تر است.
(30)چون همسایه و پناهنده خدا در امن و امان است و دشمن خدا ترسان و در هراس است.
(31)و مهم این است که سزاوار نیست به کسی که عظمت و بزرگواری خدا را شناخته این که اظهار بزرگی و عظمت کند.
(32)چون بلندی و والا مقامی کسانی که عظمت خدا را می شناسند در این است که در مقابل خدا تواضع کنند.
(33)و سالم- از عذاب و بلا- ماندن کسانی که قدرت خدا را می داند و می شناسند در این است که تسلیم او باشند.
(34)پس از حق رم و فرار نکیند مانند رم کردن شخص صحیح و سالم از جرب دار، و شخص یهودی یافته از بیمار.
(35)و بدانید ه شما راه رشدد و رستگاری را نخواهید شناخت تا انکه کسی را که آنرا ترک کرده است.
(36)و هرگز بعهد و پیمان قرآن پای بند نمی شوید مگر بشناسید کسی را که آنرا شکسته است.
(37)و هرگز به آن چنگ نخواهید زد مگر بشناسید کسی را که آنرا به کنار انداخته است.
(38)پس این( راه رشد، وفا بعهد کتاب و تمسک به آن) را از نزد اهلش بخواهید و جستجو کنید( اهل آن آل محمد و ائمه هدی علیهم السلام است).
(39)زیرا ایشان زنده دارنده علم و دانش و میراننده و از بین برنده جهل و نادانی می باشند.
(40)آنها کسانی هستن که خبر می دهد حکم ایشان- دراحکام و مسائل- از علم و دانش آنها، و سکوت آنها از گفتارشان، و ظاهر ایشان از باطن آنها.
(41)و با دین و احکام و معارف آن مخالفت نمی کنند، و در آن با یکدیگر اختلاف نمی یابند.
(42)پس دین در میان ایشان گواه و مدرک راستین است، و خاموش گویا است(أین خود حرف نمی زند ولی آنها با زبان دین سخن می گویند).
قبلی بعدی