اى اسيران آرزوها ، بس كنيد! زيرا صاحبان مقامات دنيا را تنها دندان حوادث روزگار به هراس افكند، اى مردم كار تربيت خود را خود بر عهده گيريد، و نفس را از عادت هايى كه به آن حرص دارد باز گردانيد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عبدالمحمد آیتی)  >  نهی از غیبت مردم ( خطبه شماره 140 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

 (140) (و من كلام له ( عليه السلام  ) في النهي عن غيبة الناس

  1. وَ إِنَّمَا يَنْبَغِي لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَيْهِمْ فِي السَّلَامَةِ أَنْ يَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِيَةِ
  2. وَ يَكُونَ الشُّكْرُ هُوَ الْغَالِبَ عَلَيْهِمْ وَ الْحَاجِزَ لَهُمْ عَنْهُمْ
  3. فَكَيْفَ بِالْغَائِبِ الَّذِي غَابَ أَخَاهُ وَ عَيَّرَهُ بِبَلْوَاهُ
  4. أَ مَا ذَكَرَ مَوْضِعَ سَتْرِ اللَّهِ عَلَيْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ مِمَّا هُوَ
  5. أَعْظَمُ مِنَ الذَّنْبِ الَّذِي غَابَهُ بِهِ
  6. وَ كَيْفَ يَذُمُّهُ بِذَنْبٍ قَدْ رَكِبَ مِثْلَهُ
  7. فَإِنْ لَمْ يَكُنْ رَكِبَ ذَلِكَ الذَّنْبَ بِعَيْنِهِ فَقَدْ عَصَى اللَّهُ فِيمَا سِوَاهُ مِمَّا هُوَ أَعْظَمُ مِنْهُ
  8. وَ أَيْمُ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ يَكُنْ عَصَاهُ فِي الْكَبِيرِ وَ عَصَاهُ فِي الصَّغِيرِ لَجُرْأَتُهُ عَلَى عَيْبِ النَّاسِ أَكْبَرُ
  9. يَا عَبْدَ اللَّهِ لَا تَعْجَلْ فِي عَيْبِ أَحَدٍ بِذَنْبِهِ فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌ لَهُ
  10. وَ لَا تَأْمَنْ عَلَى نَفْسِكَ صَغِيرَ مَعْصِيَةٍ
  11. فَلَعَلَّكَ مُعَذَّبٌ عَلَيْهِ
  12. فَلْيَكْفُفْ مَنْ عَلِمَ مِنْكُمْ عَيْبَ غَيْرِهِ لِمَا يَعْلَمُ مِنْ عَيْبِ نَفْسِهِ
  13. وَ لْيَكُنِ الشُّكْرُ شَاغِلًا لَهُ عَلَى مُعَافَاتِهِ مِمَّا ابْتُلِيَ بِهِ غَيْرُهُ.

متن فارسی

سخنى از آن حضرت (علیه السلام) در نهى از غيبت مردم

  1. شايسته است، آنان كه مرتكب گناه نشده اند و از معصيت در امان مانده اند، به گناهكاران و عاصيان رحمت آورند.
  2. و همواره به درگاه خداوندى سپاس گزارند تا سپاس خداوندى، آنان را از عيبجويى گناهكاران باز دارد.
  3. پس چگونه است حال غيبت كننده اى كه زبان به غيبت برادر خود مى گشايد و او را به سبب گرفتار شدنش در چنگ گناه سرزنش مى كند.
  4. آيا به ياد ندارد كه خداوند گناهان او را مستور داشته،
  5. آن هم گناهانى، كه از گناهان كسى كه زبان به غيبتش گشاده، بسى بزرگتر بوده است.
  6. و چگونه او را به گناهى نكوهش مى كند كه خود نيز همانند آن را مرتكب مى شود.
  7. و اگر آن گناه را، عينا، مرتكب نشده، خداوند را در مواردى كه از آن گناه عظيمتر بوده است، نافرمانى كرده است.
  8. به خدا سوگند، اگر گناه بزرگى مرتكب نشده ولى نافرمانى كوچكى از او سر زده است، جرأت او در عيبجويى و غيبت مردمان گناهى بزرگتر است.
  9. اى بنده خدا، به عيبجويى گناهكار مشتاب، شايد خداوند او را آمرزيده باشد
  10. و از خردك گناهى هم كه كرده اى، ايمن منشين،
  11. بسا كه تو را بدان عذاب كنند.
  12. هر كس از شما كه به عيب ديگرى آگاه است، بايد از عيبجويى باز ايستد. زيرا مى داند كه خود را نيز چنان عيبى هست.
  13. بايد به سبب عيبى كه ديگران بدان مبتلا هستند و او از آن در امان مانده است، خدا را شكر گويد و اين شكرگزارى او را از نكوهش ديگران به خود مشغول دارد. 
قبلی بعدی