خانه > ترجمه ( عبدالمحمد آیتی) > پیش از وفاتش ( خطبه شماره 149 )
خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
متن عربی
(149) (ومن كلام له ( عليه السلام ) (قبل موته)
- أَيُّهَا النَّاسُ كُلُّ امْرِئٍ لَاقٍ مَا يَفِرُّ مِنْهُ فِي فِرَارِهِ
- وَ الْأَجَلُ مَسَاقُ النَّفْسِ
- وَ الْهَرَبُ مِنْهُ مُوَافَاتُهُ
- كَمْ أَطْرَدْتُ الْأَيَّامَ أَبْحَثُهَا عَنْ مَكْنُونِ هَذَا الْأَمْرِ
- فَأَبَى اللَّهُ إِلَّا إِخْفَاءَهُ
- هَيْهَاتَ عِلْمٌ مَخْزُونٌ
- أَمَّا وَصِيَّتِي فَاللَّهُ لَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً
- وَ مُحَمَّدٌ ( صلى الله عليه وآله و سلم )فَلَا تُضَيِّعُوا سُنَّتَهُ
- أَقِيمُوا هَذَيْنِ الْعَمُودَيْنِ
- وَ أَوْقِدُوا هَذَيْنِ الْمِصْبَاحَيْنِ
- وَ خَلَاكُمْ ذَمٌّ مَا لَمْ تَشْرُدُوا
- حَمَّلَ كُلَّ امْرِئٍ مِنْكُمْ مَجْهُودَهُ
- وَ خَفَّفَ عَنِ الْجَهَلَةِ
- رَبٌّ رَحِيمٌ وَ دِينٌ قَوِيمٌ وَ إِمَامٌ عَلِيمٌ
- أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُكُمْ
- وَ أَنَا الْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَكُمْ
- وَ غَداً مُفَارِقُكُمْ
- غَفَرَ اللَّهُ لِي وَ لَكُمْ
- إِنْ ثَبَتَتِ الْوَطْأَةُ فِي هَذِهِ الْمَزَلَّةِ فَذَاكَ
- وَ إِنْ تَدْحَضِ الْقَدَمُ فَإِنَّا كُنَّا فِي أَفْيَاءِ أَغْصَانٍ وَ مَهَبِّ رِيَاحٍ وَ تَحْتَ ظِلِّ غَمَامٍ
- اضْمَحَلَّ فِي الْجَوِّ مُتَلَفِّقُهَا
- وَ عَفَا فِي الْأَرْضِ مَخَطُّهَا
- وَ إِنَّمَا كُنْتُ جَاراً جَاوَرَكُمْ بَدَنِي أَيَّاماً
- وَ سَتُعْقَبُونَ مِنِّي جُثَّةً خَلَاءً
- سَاكِنَةً بَعْدَ حَرَاكٍ وَ صَامِتَةً بَعْدَ نُطُوقٍ
- لِيَعِظَكُمْ هُدُوِّي وَ خُفُوتُ إِطْرَاقِي وَ سُكُونُ أَطْرَافِي
- فَإِنَّهُ أَوْعَظُ لِلْمُعْتَبِرِينَ مِنَ الْمَنْطِقِ الْبَلِيغِ
- وَ الْقَوْلِ الْمَسْمُوعِ
- وَدَاعِي لَكُمْ وَدَاعُ امْرِئٍ مُرْصَدٍ لِلتَّلَاقِي
- غَداً تَرَوْنَ أَيَّامِي
- وَ يُكْشَفُ لَكُمْ عَنْ سَرَائِرِي
- وَ تَعْرِفُونَنِي بَعْدَ خُلُوِّ مَكَانِي وَ قِيَامِ غَيْرِي مَقَامِي.
متن فارسی
سخنى از آن حضرت (علیه السلام) پيش از وفاتش
- اى مردم. هر كس چيزى را كه از آن مى گريزد، به هنگام فرار خواهد ديد.
- مدت عمر هر كس چونان مى دانى است كه در آن ميدان به سوى مرگش مى رانند.
- فرار از مرگ، گرفتار آمدن است به چنگ آن.
- چه روزگاران كه براى دانستن راز اجل كنجكاويها نمودم،
- ولى مشيت خداى تعالى آن بود كه هر بار پوشيده ترش دارد
- هيهات، دانشى است در خزانه اسرار.
- اما وصيت من به شما، هيچگونه شرك به خدا مياوريد
- و سنّت و شريعت محمد (صلى اللّه عليه و آله) را ضايع مگذاريد
- و اين دو ستون را همواره بر پاى داريد
- و اين دو چراغ را همواره افروخته نگه داريد.
- تا زمانى كه دست در دست يكديگر داريد و پراكنده نشده ايد، كسى شما را نكوهش نخواهد كرد.
- هر كس از شما بايد به قدر طاقتش بكوشد
- و بر نادانان آسان گيرد.
- پروردگارى است بخشاينده و دينى است استوار و درست و، پيشوايى است دانا.
- من ديروز يار و مصاحب شما بودم
- و امروز عبرت شما هستم
- و فردا در ميان شما نخواهم بود.
- خدا مرا و شما را بيامرزد.
- اگر در اين لغزشگاه [دنيا] جاى پاى استوار باشد و زنده بمانم، كه مطلوب شماست
- و اگر پاى بلغزد و مرگ در رسد، نه عجب، در سايه شاخه هاى درختان و در معرض بادهاى وزنده و در سايه ابرها،
- ابرهايى كه خود در فضا پراكنده مى شدند و از ميان مى رفتند
- و سايه شان نيز از روى زمين ناپديد مى گشت، به سر برديم.
- روزهايى همسايه شما بودم، تنم در جوار شما بود.
- بزودى از من جسدى خواهد ماند، بيجان.
- پس از آن همه تلاش و جنبش، ساكن و بى حركت و پس از آن همه سخنورى، ساكت و خاموش.
- آرام خفتن من، از حركت بازماندن ديدگانم و، دستها و پاها و سر و گردنم، براى آنان كه پند مى پذيرند،
- از هر بيان بليغ
- و سخن شنيدنى، اندرزدهنده تر است.
- وداع كردن من با شما، همانند وداع كردن كسى است كه منتظر ديدار ديگرى است.
- فردا به ياد روزهايى زندگى من مى افتيد
- و رازهاى درون من برايتان آشكار خواهد شد.
- آن گاه كه من از ميان شما بروم و ديگرى جاى مرا بگيرد، مرا خواهيد شناخت.
قبلی بعدی