خانه > ترجمه ( عبدالمحمد آیتی) > اشاره به حوادث بزرگ ( خطبه شماره 150 )
خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
متن عربی
(150) (و من خطبة له ( عليه السلام ) (يومئ ء فيها إلى الملاحم)
- وَ أَخَذُوا يَمِيناً وَ شِمَالًا طَعْناً فِي مَسَالِكِ الْغَيِّ
- وَ تَرْكاً لِمَذَاهِبِ الرُّشْدِ
- فَلَا تَسْتَعْجِلُوا مَا هُوَ كَائِنٌ مُرْصَدٌ
- وَ لَا تَسْتَبْطِئُوا مَا يَجِي ءُ بِهِ الْغَدُ
- فَكَمْ مِنْ مُسْتَعْجِلٍ بِمَا إِنْ أَدْرَكَهُ وَدَّ أَنَّهُ لَمْ يُدْرِكْهُ
- وَ مَا أَقْرَبَ الْيَوْمَ مِنْ تَبَاشِيرِ غَدٍ
- يَا قَوْمِ هَذَا إِبَّانُ وُرُودِ كُلِّ مَوْعُودٍ
- وَ دُنُوٍّ مِنْ طَلْعَةِ مَا لَا تَعْرِفُونَ
- أَلَا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا يَسْرِي فِيهَا بِسِرَاجٍ مُنِيرٍ
- وَ يَحْذُو فِيهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِينَ
- لِيَحُلَّ فِيهَا رِبْقاً
- وَ يُعْتِقَ فِيهَا رِقّاً وَ يَصْدَعَ شَعْباً وَ يَشْعَبَ صَدْعاً
- فِي سُتْرَةٍ عَنِ النَّاسِ
- لَا يُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ
- ثُمَّ لَيُشْحَذَنَّ فِيهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَيْنِ النَّصْلَ
- تُجْلَى بِالتَّنْزِيلِ أَبْصَارُهُمْ
- وَ يُرْمَى بِالتَّفْسِيرِ فِي مَسَامِعِهِمْ
- وَ يُغْبَقُونَ كَأْسَ الْحِكْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ
- (منها)
- وَ طَالَ الْأَمَدُ بِهِمْ لِيَسْتَكْمِلُوا الْخِزْيَ
- وَ يَسْتَوْجِبُوا الْغِيَرَ
- حَتَّى إِذَا اخْلَوْلَقَ الْأَجَلُ
- وَ اسْتَرَاحَ قَوْمٌ إِلَى الْفِتَنِ
- وَ اشْتَالُوا عَنْ لِقَاحِ حَرْبِهِمْ
- لَمْ يَمُنُّوا عَلَى اللَّهِ بِالصَّبْرِ
- وَ لَمْ يَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِي الْحَقِّ
- حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ
- حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ
- وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِمْ
- حَتَّى إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ ( صلى الله عليه وآله )رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَابِ
- وَ غَالَتْهُمُ السُّبُلُ وَ اتَّكَلُوا عَلَى الْوَلَائِجِ
- وَ وَصَلُوا غَيْرَ الرَّحِمِ وَ هَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِي أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ
- وَ نَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ فَبَنَوْهُ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ
- مَعَادِنُ كُلِّ خَطِيئَةٍ وَ أَبْوَابُ كُلِّ ضَارِبٍ فِي غَمْرَةٍ
- قَدْ مَارُوا فِي الْحَيْرَةِ وَ ذَهَلُوا فِي السَّكْرَةِ
- عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ
- مِنْ مُنْقَطِعٍ إِلَى الدُّنْيَا رَاكِنٍ
- أَوْ مُفَارِقٍ لِلدِّينِ مُبَايِنٍ.
متن فارسی
خطبه اى از آن حضرت (علیه السلام) به حوادث بزرگ اشارت دارد
- گاه به راست رفتند و گاه به چپ، ولى، راهشان راه ضلالت بود
- و دورى از طريق هدايت.
- پس، آنچه را كه آمدنى است و انتظارش مى رود به شتاب مطلبيد
- و هر چه را، كه فردا خواهد آورد، آمدنش را دير مشماريد.
- بسا كسى كه چيزى را به شتاب مى طلبد و، چون به آن رسد، آرزو كند كه اى كاش هرگز نرسيده بود.
- چقدر امروز به سپيده فردا نزديك است.
- اى مردم، زمان فراز آمدن چيزهايى است كه شما را وعده داده اند.
- و نزديك است كه فتنه اى را، كه نمى دانيد چيست، ديدار نمايد.
- بدانيد، كه از ما هر كه آن را دريابد با چراغ روشنى كه در دست دارد، آن تاريكيها را طى كند
- و پاى به جاى پاى صالحان نهد،
- تا بندهايى را كه بر گردنهاست بگشايد
- و اسيران را آزاد كند و جمعيت باطل را پريشان سازد و پراكندگان اهل صلاح را گرد آورد
- و اين كارها پوشيده از مردم به انجام رساند.
- آنكه در پى يافتن نشان اوست، هر چه به جستجويش كوشد، از او نشانى نيابد.
- پس گروهى در كشاكش آن فتنه ها بصيرت خويش را چنان صيقل دهند كه آهنگر تيغه شمشير را.
- ديدگانش به نور قرآن جلا گيرد
- و تفسير قرآن گوشهايشان را نوازش دهد
- و هر شامگاه و بامداد جامهاى حكمت نوشند.
- از اين خطبه
- زمان- جاهليشان- به طول انجاميد تا خوارى و عقوبت را به كمال رسانند
- و مستوجب حوادث سخت روزگار گردند.
- تا نزديك شد كه مدت پايان گيرد
- و گروهى به تبهكاريها دل خوش كردند و آسودگى خويش در فتنه ها يافتند.
- و تا آتش فتنه را برافروزند، شمشير بركشيدند
- و مؤمنان در پيكارشان شكيبايى و پايدارى ورزيدند و بر خدا هم منت نگذاردند
- و فدا كردن جان خويش در راه خدا را كارى بزرگ نپنداشتند.
- تا آن گاه، كه قضاى الهى به پايان گرفتن ايام محنت موافق افتاد
- و از روى بصيرت شمشير زدند
- و به فرمان اندرزدهنده خود، به پروردگارشان تقرب جستند.
- در اين هنگام، خدا جان پيامبر خود (صلى اللّه عليه و آله) را بستد. قومى به عقب بازگشتند
- و در راههاى گوناگون، كه به هلاكتشان مى انجاميد گام نهادند. بر آن آراء باطل، كه در دلشان مى گذشت، اعتماد كردند
- و از خويشاوند بريدند و از وسيله اى كه به دوستى آن مأمور شده بودند [يعنى اهل بيت ] دور گشتند
- و بنا را از بنيان محكمش برافكندند و در جاى ديگر، نه شايان آن، برآوردند.
- اينان معدن هر خطا بودند و به منزله دروازه هايى، كه هر كه خواهان باطل و گمراهى مى بود، از آنها داخل مى شد.
- در حيرت و سرگردانى راه مى سپردند
- و به شيوه آل فرعون در بيهوشى و گمگشتگى و غفلت سر مى كردند.
- برخى از ايشان از آخرت بريدند و به دنيا گرويدند
- و پاره اى پيوند خويش از دين گسستند.
قبلی بعدی