دست نيافتن به گناه نوعى عصمت است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عبدالمحمد آیتی)  >  مذمت کسانی که داوری کنند و شایسته نباشند ( خطبه شماره 17 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

 

(17) (و من كلام له ( عليه السلام  ) في صفة من يتصدى للحكم بين الأمة و ليس لذلك بأهل

  1. إنَّ أَبْغَضَ الْخَلَائِقِ إِلَى اللَّهِ رَجُلَانِ
  2. رَجُلٌ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ
  3. فَهُوَ جَائِرٌ عَنْ قَصْدِ السَّبِيلِ
  4. مَشْغُوفٌ بِكَلَامِ بِدْعَةٍ وَ دُعَاءِ ضَلَالَةٍ
  5. فَهُوَ فِتْنَةٌ لِمَنِ افْتَتَنَ بِهِ
  6. ضَالٌّ عَنْ هَدْيِ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ
  7. مُضِلٌّ لِمَنِ اقْتَدَى بِهِ فِي حَيَاتِهِ وَ بَعْدَ وَفَاتِهِ
  8. حَمَّالُ خَطَايَا غَيْرِهِ
  9. رَهْنٌ بِخَطِيئَتِهِ
  10. وَ رَجُلٌ قَمَشَ جَهْلًا
  11. مُوضِعٌ فِي جُهَّالِ الْأُمَّةِ
  12. غَارٌّ فِي أَغْبَاشِ الْفِتْنَةِ
  13. عَمٍ بِمَا فِي عَقْدِ الْهُدْنَةِ
  14. قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ النَّاسِ عَالِماً وَ لَيْسَ بِهِ
  15. بَكَّرَ فَاسْتَكْثَرَ مِنْ جَمْعِ مَا قَلَّ مِنْهُ خَيْرٌ مِمَّا كَثُرَ
  16. حَتَّى إِذَا ارْتَوَى مِنْ مَاءٍ آجِنٍ وَ اكْتَنَزَ مِنْ غَيْرِ طَائِلٍ
  17. جَلَسَ بَيْنَ النَّاسِ قَاضِياً ضَامِناً لِتَخْلِيصِ مَا الْتَبَسَ عَلَى غَيْرِهِ
  18. فَإِنْ نَزَلَتْ بِهِ إِحْدَى الْمُبْهَمَاتِ هَيَّأَ لَهَا حَشْواً رَثًّا مِنْ رَأْيِهِ ثُمَّ قَطَعَ بِهِ
  19. فَهُوَ مِنْ لَبْسِ الشُّبُهَاتِ فِي مِثْلِ نَسْجِ الْعَنْكَبُوتِ
  20. لَا يَدْرِي أَصَابَ أَمْ أَخْطَأَ
  21. فَإِنْ أَصَابَ خَافَ أَنْ يَكُونَ قَدْ أَخْطَأَ
  22. وَ إِنْ أَخْطَأَ رَجَا أَنْ يَكُونَ قَدْ أَصَابَ
  23. جَاهِلٌ خَبَّاطُ جَهَالَاتٍ
  24. عَاشٍ رَكَّابُ عَشَوَاتٍ
  25. لَمْ يَعَضَّ عَلَى الْعِلْمِ بِضِرْسٍ قَاطِعٍ
  26. يُذْرِي الرِّوَايَاتِ إِذْرَاءَ الرِّيحِ الْهَشِيمَ
  27. لَا مَلِى ءٌ وَ اللَّهِ بِإِصْدَارِ مَا وَرَدَ عَلَيْهِ
  28. وَ لَا هو أَهْلٌ لِمَا فُوِّضَ إِلَيْهِ
  29. لَا يَحْسَبُ الْعِلْمَ فِي شَيْ ءٍ مِمَّا أَنْكَرَهُ
  30. وَ لَا يَرَى أَنَّ مِنْ وَرَاءِ مَا بَلَغَ مَذْهَباً لِغَيْرِهِ
  31. وَ إِنْ أَظْلَمَ عَلَيْهِ أَمْرٌ اكْتَتَمَ بِهِ لِمَا يَعْلَمُ مِنْ جَهْلِ نَفْسِهِ
  32. تَصْرُخُ مِنْ جَوْرِ قَضَائِهِ الدِّمَاءُ
  33. وَ تَعِجُّ مِنْهُ الْمَوَارِيثُ
  34. إِلَى اللَّهِ أَشْكُو مِنْ مَعْشَرٍ يَعِيشُونَ جُهَّالًا وَ يَمُوتُونَ ضُلَّالًا
  35. لَيْسَ فِيهِمْ سِلْعَةٌ أَبْوَرُ مِنَ الْكِتَابِ إِذَا تُلِيَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ
  36. وَ لَا سِلْعَةٌ أَنْفَقُ بَيْعاً وَ لَا أَغْلَى ثَمَناً مِنَ الْكِتَابِ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ
  37. وَ لَا عِنْدَهُمْ أَنْكَرُ مِنَ الْمَعْرُوفِ وَ لَا أَعْرَفُ مِنَ الْمُنْكَرِ

متن فارسی

سخنى از آن حضرت (علیه السلام) در وصف كسانى كه داورى ميان مردم را به عهده مى گيرند و شايان آن نيستند

  1. دشمنترين مردم در نزد خدا، دو كس باشند.
  2. يكى آنكه خداوند او را به حال خود رها كرده،
  3. پس، از راه راست منحرف گشته است،
  4. به سخنان بدعت آميز دلبسته و مردم را به ضلالت فرا مى خواند.
  5. فريبى است براى كسى كه بدو فريفته شود.
  6. از راه هدايتى كه پيشينيانش به پيش پاى گشانده اند، رخ بر مى تابد
  7. و كسانى را كه در ايام حياتش يا پس از مرگش به او اقتدا مى كنند، گمراه مى سازد.
  8. بار خطاهاى ديگران بر دوش كشد
  9. و در گرو خطاى خود باشد.
  10. ديگرى، كسى است كه كوله بار نادانى بر پشت گرفته
  11. و در ميان جماعت نادانان امت در تكاپوست.
  12. در ظلمت فتنه و فساد جولان دهد
  13. و، همانند كوران، راه اصلاح و آشتى را نمى بيند.
  14. جمعى كه به ظاهر آدمى اند، او را دانشمند خوانند و حال آنكه در او دانشى نيست.
  15. آغاز كرده و گرد آورده، چيزى را كه اندكش از بسيارش بهتر است.
  16. خويشتن را از آبى گنده سيراب كرده و بسا چيزهاى بى فايدت كه در گنجينه خاطر خود نهان دارد.
  17. در ميان مردم به قضاوت نشست و بر عهده گرفت كه آنچه را كه ديگران در شناختش درمانده اند برايشان آشكار سازد.
  18. اگر با مشكل و مبهمى روياروى گردد، براى گشودن آن سخنانى بيهوده از رأى خويش مهيا كند، كه آن را كلامى قاطع پندارد
  19. و بر قامت آن جامه اى مى بافد، در سستى، چونان تار عنكبوت.
  20. نداند رأيى كه داده صواب است يا خطا.
  21. اگر صواب باشد، بيمناك است كه مبادا خطا باشد.
  22. و اگر خطا باشد، اميد مى دارد كه آنچه گفته صواب باشد.
  23. نادانى است، در عين نادانى، دستخوش خبط و خطا،
  24. و با اين حال، بر اشترى سوار است كه آن هم پيش پاى خود نبيند.
  25. هرگز در علمى حكم قطعى نراند.
  26. روايات را بر باد مى دهد آنسان كه گياه خشك را بر باد دهند.
  27. به خدا سوگند، توانايى آن ندارد كه در باره آنچه بر او وارد مى شود حكمى صادر كند.
  28. شايسته مسندى كه بر آن نشسته است نباشد.
  29. و نمى پندارد كه ديگران را در چيزى كه خود بدان جاهل است دانشى باشد
  30. و نمى بيند كه آن سوى آنچه او بدان دست يافته ديگرى را رأى و نظرى بود.
  31. اگر مطلبى بر او پوشيده ماند كتمانش كند، زيرا به جهل خود آگاه است.
  32. خونهاى به ناحق ريخته، از جور او فرياد مى آورند.
  33. ميراثهاى بناحق تقسيم شده از ظلم او مى نالند.
  34. به خداوند شكوه مى كنم از مردمى كه در جهل زيستند و در ضلالت مردند.
  35. در نظر آنان هيچ متاعى كاسدتر از كتاب خدا نيست اگر آن چنانكه شايسته است تلاوت شود.
  36. و هيچ متاعى رواجتر و گرانبهاتر از آن نيست اگر تحريف شده باشد و از معنى واقعى خود گرديده باشد.
  37. هيچ چيز را زشت تر از كار نيك نمى دانند و هيچ چيز را نيكوتر از زشتكارى نمى شمارند.
قبلی بعدی