بزرگ ترين عيب آن كه چيزى را در خوددارى، بر ديگران عيب بشمار!
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عبدالمحمد آیتی)  >  اندرز به اصحابش ( خطبه شماره 115 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

 (115) (و من خطبة له ( عليه السلام  )

  1. أَرْسَلَهُ دَاعِياً إِلَى الْحَقِّ وَ شَاهِداً عَلَى الْخَلْقِ
  2. فَبَلَّغَ رِسَالَاتِ رَبِّهِ غَيْرَ وَانٍ وَ لَا مُقَصِّرٍ
  3. وَ جَاهَدَ فِي اللَّهِ أَعْدَاءَهُ غَيْرَ وَاهِنٍ وَ لَا مُعَذِّرٍ
  4. إِمَامُ مَنِ اتَّقَى
  5. وَ بَصَرُ مَنِ اهْتَدَى
  6. (مِنْهَا)
  7. وَ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ مِمَّا طُوِيَ عَنْكُمْ غَيْبُهُ
  8. إِذاً لَخَرَجْتُمْ إِلَى الصُّعُدَاتِ
  9. تَبْكُونَ عَلَى أَعْمَالِكُمْ
  10. وَ تَلْتَدِمُونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ
  11. وَ لَتَرَكْتُمْ أَمْوَالَكُمْ لَا حَارِسَ لَهَا وَ لَا خَالِفَ عَلَيْهَا
  12. وَ لَهَمَّتْ كُلَّ امْرِئٍ مِنْكُمْ نَفْسُهُ لَا يَلْتَفِتُ إِلَى غَيْرِهَا
  13. وَ لَكِنَّكُمْ نَسِيتُمْ مَا ذُكِّرْتُمْ
  14. وَ أَمِنْتُمْ مَا حُذِّرْتُمْ
  15. فَتَاهَ عَنْكُمْ رَأْيُكُمْ
  16. وَ تَشَتَّتَ عَلَيْكُمْ أَمْرُكُمْ
  17. وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ اللَّهَ فَرَّقَ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ
  18. وَ أَلْحَقَنِي بِمَنْ هُوَ أَحَقُّ بِي مِنْكُمْ
  19. قَوْمٌ وَ اللَّهِ مَيَامِينُ الرَّأْيِ
  20. مَرَاجِيحُ الْحِلْمِ
  21. مَقَاوِيلُ بِالْحَقِّ
  22. مَتَارِيكُ لِلْبَغْيِ
  23. مَضَوْا قُدُماً عَلَى الطَّرِيقَةِ
  24. وَ أَوْجَفُوا عَلَى الْمَحَجَّةِ
  25. فَظَفِرُوا بِالْعُقْبَى الدَّائِمَةِ
  26. وَ الْكَرَامَةِ الْبَارِدَةِ
  27. أَمَا وَ اللَّهِ لَيُسَلَّطَنَّ عَلَيْكُمْ غُلَامُ ثَقِيفٍ الذَّيَّالُ الْمَيَّالُ
  28. يَأْكُلُ خَضِرَتَكُمْ
  29. وَ يُذِيبُ شَحْمَتَكُمْ
  30. إِيهٍ أَبَا وَذَحَةَ
  31. أقول الوذحة الخنفساء
  32. و هذا القول يومئ به إلى الحجاج
  33. و له مع الوذحة حديث ليس هذا موضع ذكره

متن فارسی

خطبه اى از آن حضرت (علیه السلام)

  1. او را فرستاد كه مردم را به راه حق دعوت كند و بر خلق گواه باشد.
  2. او رسالت پروردگارش به جاى آورد. نه در آن سستى كرد و نه كوتاهى.
  3. در راه خدا با دشمنان خدا جهاد كرد، بى آنكه ناتوانى نشان دهد يا عذر و بهانه اى بياورد.
  4. پيشواى هر كسى است كه پرهيزگارى گزيند
  5. و ديده بيناى هر كسى است كه هدايت يابد.
  6. و از اين خطبه
  7. اگر مى دانستيد چيزى را كه من مى دانم و غيب آن بر شما پوشيده است،
  8. سر به صحرا مى گذاشتيد
  9. و بر اعمال خود مى گريستيد،
  10. و بر سر و سينه خود مى زديد
  11. و اموالتان را رها مى كرديد و مى رفتيد، بى آنكه، نگهبانى يا كسى از سوى خود بر آن بگماريد
  12. و هر كس در انديشه خويش مى بود و به ديگرى نمى پرداخت.
  13. ولى هر اندرز كه شما را داده بودند از ياد برديد
  14. و از هر چه شما را بر حذر داشته بودند، خود را ايمن يافتيد.
  15. پس، فكرتان سرگشته
  16. و كارتان پريشان گرديد.
  17. دوست دارم، كه خدا ميان من و شما جدايى افكند
  18. و مرا به كسانى ملحق سازد كه از شما به من سزاوارترند.
  19. به خدا سوگند، كه مردمى بودند با انديشه هايى خجسته
  20. و نيكو و بردبارى بسيار
  21. كه سخن حق مى گفتند
  22. و از ستمگرى گريزان بودند.
  23. در راه راست پيش مى رفتند
  24. و طريق روشن را بشتاب مى سپردند.
  25. پس به جهان جاويد
  26. و نعمت گواراى خداوندى دست يافتند.
  27. آگاه باشيد، به خدا سوگند، پسر قبيله ثقيف بر شما چيره خواهد شد. مردى متكبر است كه دامنكشان مى رود و از حق رويگردان است.
  28. همه داراييتان را چون حيوانى كه سبزه را بچرد خواهد خورد
  29. و پيه تنتان را خواهد گداخت.
  30. بس كن اى ابو وذحه.
  31. من مى گويم: مراد از وذحه سرگين گردان است
  32. و اين اشارت است به آمدن حجاج.
  33. حجاج را با وذحه حكايتى است كه جاى ذكر آن در اينجا نيست.
قبلی بعدی