اگر بندة خدا اجل و پايان كارش را مى ديد، با آرزو و فريب آن دشمنى مى ورزيد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عبدالمحمد آیتی)  >   به قثم بن عباس ( نامه شماره 33 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

(33) (و من كتاب له ( عليه السلام  )) (إلى قثم ابن العباس و هو عامله على مكة)

  1. أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ عَيْنِي بِالْمَغْرِبِ كَتَبَ إِلَيَّ يُعْلِمُنِي أَنَّهُ وُجِّهَ إِلَى الْمَوْسِمِ أُنَاسٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ الْعُمْيِ الْقُلُوبِ الصُّمِّ الْأَسْمَاعِ الْكُمْهِ الْأَبْصَارِ.
  2. الَّذِينَ يَلْتَمِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَ يُطِيعُونَ الْمَخْلُوقَ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ وَ يَحْتَلِبُونَ الدُّنْيَا دَرَّهَا بِالدِّينِ وَ يَشْتَرُونَ عَاجِلَهَا بِآجِلِ الْأَبْرَارِ الْمُتَّقِينَ وَ لَنْ يَفُوزَ بِالْخَيْرِ إِلَّا عَامِلُهُ وَ لَا يُجْزَى جَزَاءَ الشَّرِّ إِلَّا فَاعِلُهُ.
  3. فَأَقِمْ عَلَى مَا فِي يَدَيْكَ قِيَامَ الْحَازِمِ الصَّلِيبِ وَ النَّاصِحِ اللَّبِيبِ التَّابِعِ لِسُلْطَانِهِ الْمُطِيعِ لِإِمَامِهِ وَ إِيَّاكَ وَ مَا يُعْتَذَرُ مِنْهُ وَ لَا تَكُنْ عِنْدَ النَّعْمَاءِ بَطِراً وَ لَا عِنْدَ الْبَأْسَاءِ فَشِلًا وَ السَّلَامُ.

متن فارسی

نامه ای از آن حضرت (علیه السلام) به قثم بن عباس، عامل خود در مکه

  1. اما بعد، جاسوس من که در مغرب است به من نوشته و خبر داده که جمعی از مردم شام را برای روزهای حج به مکه فرستاده اند. مردمی کوردل، گران گوش و کور ديده،
  2. که حق را از راه باطل می جويند و با فرمانبرداری از مخلوق، نافرمانی خالق می کنند و دين خويش می دهند و متاع ناچيز دنيا می ستانند و به بهای جهان نيکان و پرهيزگاران، دنيای دون را می خرند. و حال آنکه، به خير دست نخواهد يافت مگر نيکوکار و کيفر شر نبيند، مگر بدکار.
  3. زمام کار خويش به دورانديشی و سرسختی به دست گير و چون ناصحان خردمند و پيروان امر حکومت و فرمانبرداران امامت به کار خويش پرداز. زنهار از اين که مرتکب عملی شوی که نيازت به پوزش افتد. اگرت نعمتی به چنگ افتد، سرمستی منمای و به هنگام بلا سست رأی و دلباخته مباش. والسلام.
قبلی بعدی