در فتنه ها چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد كه سوارى دهد و نه پستانى تا او را بدوشند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عبدالمحمد آیتی)  >  فضائل امير المؤمنين عليه السلام‏ ( خطبه شماره 37 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

(37) (و من كلام له ( عليه السلام  ) (يجري مجرى الخطبة)

  1. فَقُمْتُ بِالْأَمْرِ حِينَ فَشِلُوا
  2. وَ تَطَلَّعْتُ حِينَ تَقَبَّعُوا
  3. وَ نَطَقْتُ حِينَ تَعْتَعُوا
  4. وَ مَضَيْتُ بِنُورِ اللَّهِ حِينَ وَقَفُوا
  5. وَ كُنْتُ أَخْفَضَهُمْ صَوْتاً
  6. وَ أَعْلَاهُمْ فَوْتاً
  7. فَطِرْتُ بِعِنَانِهَا
  8. وَ اسْتَبْدَدْتُ بِرِهَانِهَا
  9. كَالْجَبَلِ لَا تُحَرِّكُهُ الْقَوَاصِفُ
  10. وَ لَا تُزِيلُهُ الْعَوَاصِفُ
  11. لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِيَّ مَهْمَزٌ
  12. وَ لَا لِقَائِلٍ فِيَّ مَغْمَزٌ
  13. الذَّلِيلُ عِنْدِي عَزِيزٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ لَهُ
  14. وَ الْقَوِيُّ عِنْدِي ضَعِيفٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُ
  15. رَضِينَا عَنِ اللَّهِ قَضَاءَهُ
  16. وَ سَلَّمْنَا لِلَّهِ أَمْرَهُ
  17. أَ تَرَانِي أَكْذِبُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله  )
  18. وَ اللَّهِ لَأَنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ
  19. فَلَا أَكُونُ أَوَّلَ مَنْ كَذَبَ عَلَيْهِ
  20. فَنَظَرْتُ فِي أَمْرِي
  21. فَإِذَا طَاعَتِي قَدْ سَبَقَتْ بَيْعَتِي
  22. وَ إِذَا الْمِيثَاقُ فِي عُنُقِي لِغَيْرِي

متن فارسی

 سخنى از آن حضرت (علیه السلام) كه تواند خطبه اى باشد.

  1. به يارى دين برخاستم، در روزگارى كه همه در كار سستى مى نمودند.
  2. و در آن هنگام كه هركس سر در لاك خود فرو برده بود، اين من بودم كه سر برافراشتم.
  3. [و در آن هنگام، كه زبان همگان بسته بود، اين من بودم كه به سخن آمدم.]
  4. و در آن هنگام كه همه در راه مانده بودند، اين من بودم كه به هدايت نور خدا راه خويش پى گرفتم.
  5. ادعايم از همه كمتر بود
  6. و حال آنكه، بر همگان پيشى جسته بودم
  7. و زمام كارها به دست گرفته و پيش مى تاختم
  8. و بتنهايى، از همه گرو مى بردم.
  9. همانند كوهى كه تندرها نجنبانندش
  10. و توفانها برنكنندش.
  11. هيچكس بر من عيبى نتوانست گرفت
  12. و در غيبت من سخنى نتوانست گفت.
  13. اكنون هر ذليل ستمديده اى در نزد من عزيز و ارجمند است تا حقّش را بگيرم و به او دهم
  14. و هر نيرومند سركش در نزد من ناتوان و حقير است كه حق ستمديدگان را از او بستانم.
  15. ما به قضاى خداوند راضى هستيم
  16. و تسليم فرمان او.
  17. پندارى كه من بر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) دروغ مى بندم
  18. به خدا سوگند، من نخستين كسى هستم كه پيامبرى او تصديق كرده ام،
  19. چگونه نخستين كسى باشم كه بر او دروغ مى بندد
  20. به كار خود درنگريستم،
  21. ديدم پيش از آنكه بيعت كنم مى بايست از فرمان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) اطاعت كنم كه مرا به مدارا خوانده بود.
  22. آرى، در آن هنگام عهد و پيمان ديگرى به گردن من بود. 
قبلی بعدی