چون سختى ها به نهايت رسد، گشايش پديد آيد، و آن هنگام كه حلقه هاى بلا تنگ گردد آسايش فرا رسد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( حسین استادولی)  >  دادخواهی و شکایت از قریش ( خطبه شماره 217 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

217.و من كلام ((له (علیه السلام):في التظلم و التشكي من قريش‏

  1. اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَعْدِيكَ عَلَى قُرَيْشٍ وَ مَنْ أَعَانَهُمْ فَإِنَّهُمْ قَدْ قَطَعُوا رَحِمِي وَ أَكْفَئُوا إِنَائِي وَ أَجْمَعُوا عَلَى مُنَازَعَتِي حَقّاً كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ غَيْرِي .
  2. وَ قَالُوا أَلَا إِنَّ فِي الْحَقِّ أَنْ تَأْخُذَهُ وَ فِي الْحَقِّ أَنْ تُمْنَعَهُ فَاصْبِرْ مَغْمُوماً أَوْ مُتْ مُتَأَسِّفاً .
  3. فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي رَافِدٌ وَ لَا ذَابٌّ وَ لَا مُسَاعِدٌ إِلَّا أَهْلَ بَيْتِي .
  4. فَضَنَنْتُ بِهِمْ عَنِ الْمَنِيَّةِ فَأَغْضَيْتُ عَلَى الْقَذَى وَ جَرِعْتُ رِيقِي عَلَى الشَّجَا وَ صَبَرْتُ مِنْ كَظْمِ الْغَيْظِ عَلَى أَمَرَّ مِنَ الْعَلْقَمِ وَ آلَمَ لِلْقَلْبِ مِنْ وَخْزِ الشِّفَارِ.

[قال الشريف رضي الله عنه و قد مضى هذا الكلام في أثناء خطبة متقدمة إلا أني ذكرته هاهنا لاختلاف الروايتين‏]


متن فارسی

از یک سخن آن حضرت در دادخواهی و شکایت از قریش

  1. خداوندا، از تو می خواهم که انتقام مرا از قریش و هوادارانشان بگیری، که آنها رشته ی  خویشاوندی خود را با من بریدند، و کاسه ی  صبر مرا برگردانیدند، و برای مبارزه ی  با من در حقی که من از دیگران به آن سزاوارتر بودم همداستان شدند.
  2.  و گفتند: «زنهار، حق را گاه باید بگیری، و گاه از آن محروم باشی، آنگاه با دلی غمگین صبر پیشه گیر، و یا از افسوس بمیر.
  3.  در آن هنگام نگریستم، دیدم نه یاوری دارم نه مدافعی و نه یار و همکاری، جز اهل بیتم.
  4.  که دریغم آمد به آغوش مرگ بروند. ناگزیر چشمم را که خاشاک ستم در آن رفته بود بر هم نهادم، و آب دهانم را از گلویی که استخوان کین در آن مانده بود فرودادم، و صبر پیشه کردم و خشمم را که از شرنگ تلخ تر و از زخم تیغ تیز بر دلم دردناکتر بود فروخوردم.
قبلی بعدی