دانش، ميراثى گرانبها ، و آداب ، زيورهاى هميشه تازه ، و انديشه ، آيينه اى شفاف است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

ریشه ورود تعابیر مذمت‌آمیز درباره زنان به نهج‌البلاغه

1401/02/05
استاد دانشگاه شهید بهشتی مطرح کرد:
نگار ذیلابی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، گفت: تعابیر و متون مذمت زنان در قرون سوم و چهارم رواج یافت و البته این نوع رفتار با زنان مختص فضای اسلامی و عربی هم نبود و در یونان و غرب و در همه جهان آن روز وجود داشت ضمن اینکه نهج‌البلاغه هم در قرن چهارم نوشته شده و در چنین تعابیری متاثر از متون قبل از خود بوده است و انتساب آن به امام علی(علیه السلام) نادرست است.

به گزارش ایکنا، نگار ذیلابی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، چهارم اردیبهشت ماه در نشست علمی «بررسی گزاره‌های نکوهش‌گرایانه درباره زنان  در نهج‌البلاغه»، که از سوی خانه قرآن و عترت سیده نفیسه(سلام الله علیها) برگزار شد، با اشاره به مذمت‌های موجود در نهج‌البلاغه درباره زنان، گفت: یکی از مسائل بغرنج و چالشی این است که چگونه ممکن است کسی چون علی(علیه السلام) که همسر فاطمه زهرا(سلام الله علیها) هستند چنین اندیشه‌ و گفتارهایی داشته باشند؟

از جمله خطبه ۸۰ نهج‌البلاغه؛ مَعَاشِرَ النَّاسِ اِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْاِیمَانِ. نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ. نَوَاقِصُ الْعُقُولِ. فَاَمَّا نُقْصَانُ اِیمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ فِی اَیَّامِ حَیْضِهِنَّ. وَاَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَاَتَیْنِ کَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ؛ ‌ای مردم همانا زنان در مقایسه با مردان، در ایمان و بهره‌وری از اموال، و عقل متفاوتند، اما تفاوت ایمان بانوان، بر کنار بودن از نماز و روزه در ایّام «عادت حیض» آنان است، و اما تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت که شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است، و علّت تفاوت در بهره‌وری از اموال آن که ارث بانوان نصف ارث مردان است. پس، از زنان بد، بپرهیزید و مراقب نیکانشان باشید، در خواسته‌های نیکو، همواره فرمانبردارشان نباشید، تا در انجام منکرات طمع ورزند.

وی افزود: همچنین در نامه۳۱ هم آمده بر مشورت گرفتن از زنان برحذر باشید زیرا رای آنان سست و عزمشان نااستوار است و حجاب و پوشیده بودن زنان در خانه بهترین چیز برای آنان است و سعی کنید کسی غیر از خودتان آنها را نبینند و تعبیر به عقربی که نیش آن شیرین است شده. در کلمات قصار هم آمده که زن سراسر شر است و تعبیر شدیدتر هم این است که بدی زنان را در کنار بدی حیوانات ذکر کرده و آورده است که (ان البهائم همها بطونها ...) نهایت هم و غم حیوانات شکم آنان است و درندگان هم تمام تلاششان این است که بر دشمنانشان چیره شوند ولی همت زنان آراستن دنیا و فساد در آن است.

استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: چنین تعابیری همیشه برای زنان در تمام نقاط دنیا یک سؤال بزرگی بوده است؛ امینه اینلوز از پژوهشگران مسلمان انگلیسی، در مقاله‌ای این سؤال را مطرح کرده که آیا امام علی(علیه السلام) زن‌ستیز بود؟

بنده و همکارم در مقاله‌ای یادآور شده‌ایم که این خطای بزرگی است که ما مطلب را از متن خود جدا کنیم و متون را جزایری جداگانه و بدون ارتباط با هم بدانیم . هر متنی را باید با توجه به واژگان و ساختار آن در مقایسه با طیفی از منابع در زمان تدوین آن اثر بررسی شود و همه اینها زیر چتر هرمنوتیک انجام می‌شود و ما هم بر مبنای هم‌سطحی بینامتنی و با توجه به این ویژگی‌ها به تبیین این مسئله پرداخته‌ایم.

ذیلابی تصریح کرد: برخی معتقدند که این متن در مورد عایشه و بعد از جنگ جمل بیان شده است در حالی که با دقت در عبارات می‌بینیم تعابیر کلیت دارد و شامل همه زنان است ضمن اینکه امام(علیه السلام) اگر مخاطب خاصی داشتند ابایی از اشاره به آن نداشتند کما اینکه در یکی از خطبه‌های دیگر در مذمت اهل بصره به خاطر اطاعت از عایشه سخن فرموده‌اند.

نگاه زن‌ستیزانه مختص فضای اسلامی نبود

وی اضافه کرد: خانم اینلوز مقاله ارزشمندی نوشته ولی تکیه‌گاه بحث او کتاب سلیم بن قیس هلالی از متون سده اول است ولی در مورد اعتبار این کتاب جای بحث وجود دارد و ما را به نتیجه نمی‌رساند. در کاری که بنده و همکارم در هم‌سنجی بینامتنی انجام داده‌ایم نشان می‌دهد چنین تعابیری در سده‌های سوم و چهارم یعنی از زمان شکل‌گیری نهج‌البلاغه و کسانی که نسخه‌های بعدی آن را نوشته‌اند، نوشته شده است و دیدگاه زن ستیزانه مختص فضای اسلامی و عربی و فرقه‌ خاصی در شیعه و اهل سنت نیست بلکه جهان‌شمول بوده است.

استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه کتایون مزداپور در کتابی به بررسی انگاره ناپاکی زنان پرداخته است، تصریح کرد: او معتقد است که نگاه ابزاری به زن برای فرزندآوری باعث پیدایش چنین انگاره‌ای بوده است زیرا مردان توقع داشتند که زنان فرزندان زیادی به دنیا بیاورند. همچنین وقتی بهشت و جهنم در برخی آثار تصویر می‌شود برای زنانی که برخی مقررات زرتشتی را رعایت نکرده‌اند مجازات‌های سنگینی در نظر گرفته شده است. در یونان هم زن موجودی ناقص تلقی می‌شده است و چنین فکری در اعراب هم کمابیش بوده و نگاه‌های عجیب و غریب به زن داشتند و زن فقط ابزار فرزندآوری بوده است.

تعابیر زننده درباره زنان در متون قرون سوم و چهارم

ذیلابی با اشاره به کلیدواژه‌های تعابیر مذمت مانند شیطان و شرارت، عدم مشورت و ناقص بودن و ...، اظهار کرد: تحقیقات نشان داده که بیشتر این کلیدواژه‌ها در متون قرن سوم و چهارم وجود دارد. جاحظ در آثار خود از جمله الحیوان آورده است که زنان دارای نقص وجودی هستند و بیشتر اهل جهنم از زنان هستند، کم خرد هستند و حماقت در آنان زیاد دیده می‌شود، ریسمان شیطان هستند و تمایل زنان به کارهای بیهوده مانند بازی با پرندگان و میل به خرافات در آنان بسیار زیاد است. هر جایی که در الحیوان در مورد موجودی توضیح داده شده تیرت زده خرافات زنان درباره خفاش، خرافات زنان درباره فلان حیوان. گویی که فقط زنان پرورش دهنده این خرافات هستند.

وی اضافه کرد: حتی کم خردی معلمان را هم به معاشرت آنان با زنان نسبت داده است و با معلمی که با زن و کودک در تماس است، مشورت نکنید و ارجاع به عدم مشورت را به عمربن خطاب نسبت داده است و تاکید دارد.

وی افزود: ابوالفرج اصفهانی هم در آثار خود یا دقیقا همان عبارات را آورده و یا با اندکی تغییر. ضعف عقل و نگاه تنانه به زن هم در نوشته‌های او وجود دارد و گفته است که برخی مردان عرب ۸۹ و ۹۳ زن داشتند که مؤید نگاه تحقیرآمیز است؛ اینکه شیطان و زن از یک سنخ هستند و زن شری است که نمی‌توان از او رهایی یافت.

این پژوهشگر بیان کرد: به برخی آثار ماوردی هم نگاه می‌کنیم می‌بینیم که آورده شاعری در نزد خلیفه دوم شعری در توصیف زنان خواند و اینکه آنها گلهای خوشبویی هستند که خداوند برای ما آفریده است ولی عمر جواب داد زنان شیاطین هستند و باید از شر شیاطین به خدا پناه ببریم. جالب اینکه جملات نهج‌البلاغه در ماوردی آمده و گفته برخی از حکما گفته‌اند و نام علی(علیه السلام) را به میان نیاورده است در حالی که امام را به خوبی می‌شناسد؛ خطیب بغدادی هم تعبیر زشتی مانند این که زنان فتنه‌های ویرانگر و زنجیرها و شروری که رهایی از آنها وجود ندارد آورده است. ثعالبی هم چنین تعابیری را آورده ولی به امام علی(علیه السلام) نسبت نداده است. گزاره‌ عدم مشورت با زنان را هم ثعالبی به اکثم نسبت داده است.

ریشه ورود تعابیر مذمت زنان به نهج‌البلاغه

ذیلابی بیان کرد: سیدرضی در ۳۵۹ به دنیا آمد و  ۴۰۶ از دنیا رفته است و نهج‌البلاغه را در سال ۴۰۰ تدوین کرده است و مطالب مذمت زنان طیفی از متون اندکی قبل و بعد از پیدایش نهج‌البلاغه است. برخی نسخه‌های نهج‌البلاغه هم که بعد از سیدرضی نگارش شده است مانند منهاج ابن راوندی این تعابیر دیده می‌شود در صورتی که در برخی نسخه‌های قبل از آن وجود نداشته است. شارحان نهج‌البلاغه هم مانند ابن ابی الحدید براساس ذهنیت‌های خود این دیدگاه ها را پر و بال داده‌اند و در شروح هم این نوع تعابیر فراوان است و اضافه شده است.

وی با بیان اینکه شخصیت‌هایی مانند حضرت مریم، آسیه و حضرت زهرا و برخی بانوان دیگر در زمره زنان پاک مورد توجه قرار گرفته‌اند و مابقی زنان مذمت شده‌اند، تاکید کرد: دور بودن زنان از فعالیت‌های اجتماعی همچنین اینکه کنشگری زنان به نحوی نبوده که این ذهنیت‌ها را از بین ببرد لذا این نوع تفکرات تثبیت شده است و شخصیت‌های زن هم اندک بوده‌اند. افکاری که از یونان آمده بود هم بر اندیشمندان اسلامی تاثیر گذاشته بود و همه اینها عوامل به کار گیری چنین مذمت‌هایی در حق زنان بوده است.

تداوم نگاه‌های تحقیرآمیز به زنان در دوره معاصر

استاد دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: چنین نگاه‌هایی ادامه یافت و حتی به غرب هم رسید؛ البته زن در بین اسطوره‌های غربی و تفکرات اندیشمندان بزرگی مانند کانت و روسو و ... هم همین وضع را داشته است و او را همردیف حیوانات قرار می‌دادند. این روند حتی تا دوره معاصر هم تداوم یافته است.

مؤلف و مترجم در دانشنامه جهان اسلام، اضافه کرد: شخصیتی مانند مرحوم مدرس که به درایت و شجاعت در عرصه سیاسی مشهور هستند در نطق خود در مجلس شورای ملی به عنوان مخالف حق رای زنان سخن گفته و آورده است؛ من هرقدر به این مستضعفات نگاه می‌کنم چیز درخوری در آنها نمی‌بینم. 

ذیلابی افزود: ما با عینک امروز گذشته‌های دور را مطالعه می‌کنیم ولی این تعابیر زاییده ذهنیت رایج در سال‌های نزدیک به نگارش نهج‌البلاغه بوده است.

منبع:خبرگزاری ایکنا