وقتى يكى از كارگزارانِ امام، خانة با شكوهى ساخت به او فرمود) سكه هاى طلا و نقره سر بر آورده خود را آشكار ساختند، همانا ساختن مجلل بى نيازى و ثروتمندى تو را مى رساند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عبدالمحمد آیتی)  >  درباره خوارج ( خطبه شماره 125 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

 (125) (و من كلام له ( عليه السلام  ) في الخوارج لما أنكروا تحكيم الرجال و يذم فيه أصحابه في التحكيم فقال ( عليه السلام  )

  1. إِنَّا لَمْ نُحَكِّمِ الرِّجَالَ وَ إِنَّمَا حَكَّمْنَا الْقُرْآنَ
  2. وَ هَذَا الْقُرْآنُ إِنَّمَا هُوَ خَطٌّ مَسْطُورٌ بَيْنَ الدَّفَّتَيْنِ
  3. لَا يَنْطِقُ بِلِسَانٍ
  4. وَ لَا بُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمَانٍ
  5. وَ إِنَّمَا يَنْطِقُ عَنْهُ الرِّجَالُ
  6. وَ لَمَّا دَعَانَا الْقَوْمُ إلَى أَنْ نُحَكِّمَ بَيْنَنَا الْقُرْآنَ لَمْ نَكُنِ الْفَرِيقَ الْمُتَوَلِّيَ عَنْ كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى
  7. وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْ ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ
  8. فَرَدُّهُ إِلَى اللَّهِ أَنْ نَحْكُمَ بِكِتَابِهِ
  9. وَ رَدُّهُ إِلَى الرَّسُولِ أَنْ نَأْخُذَ بِسُنَّتِهِ
  10. فَإِذَا حُكِمَ بِالصِّدْقِ فِي كِتَابِ اللَّهِ فَنَحْنُ أَحَقُّ النَّاسِ بِهِ
  11. وَ إِنْ حُكِمَ بِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله و سلم )فَنَحْنُ أَوْلَاهُمْ بِهِ
  12. وَ أَمَّا قَوْلُكُمْ لِمَ جَعَلْتَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ أَجَلًا فِي التَّحْكِيمِ
  13. فَإِنَّمَا فَعَلْتُ ذَلِكَ لِيَتَبَيَّنَ الْجَاهِلُ وَ يَتَثَبَّتَ الْعَالِمُ
  14. وَ لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ يُصْلِحَ فِي هَذِهِ الْهُدْنَةِ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ
  15. وَ لَا تُؤْخَذَ بِأَكْظَامِهَا فَتَعْجَلَ عَنْ تَبَيُّنِ الْحَقِّ وَ تَنْقَادَ لِأَوَّلِ الْغَيِّ
  16. إِنَّ أَفْضَلَ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ مَنْ كَانَ الْعَمَلُ بِالْحَقِّ أَحَبَّ إِلَيْهِ وَ إِنْ نَقَصَهُ وَ كَرَثَهُ مِنَ الْبَاطِلِ وَ إِنْ جَرَّ إِلَيْهِ فَائِدَةً وَ زَادَهُ
  17. فَأَيْنَ يُتَاهُ بِكُمْ
  18. وَ مِنْ أَيْنَ أُتِيتُمْ
  19. اسْتَعِدُّوا لِلْمَسِيرِ إِلَى قَوْمٍ حَيَارَى عَنِ الْحَقِّ لَا يُبْصِرُونَهُ
  20. وَ مُوزَعِينَ بِالْجَوْرِ لَا يَعْدِلُونَ بِهِ
  21. جُفَاةٍ عَنِ الْكِتَابِ
  22. نُكُبٍ عَنِ الطَّرِيقِ
  23. مَا أَنْتُمْ بِوَثِيقَةٍ يُعْلَقُ بِهَا
  24. وَ لَا زَوَافِرَ عِزٍّ يُعْتَصَمُ إِلَيْهَا
  25. لَبِئْسَ حُشَّاشُ نَارِ الْحَرْبِ أَنْتُمْ
  26. أُفٍّ لَكُمْ
  27. لَقَدْ لَقِيتُ مِنْكُمْ بَرْحاً
  28. يَوْماً أُنَادِيكُمْ وَ يَوْماً أُنَاجِيكُمْ
  29. فَلَا أَحْرَارُ صِدْقٍ عِنْدَ النِّدَاءِ
  30. وَ لَا إِخْوَانُ ثِقَةٍ عِنْدَ النَّجَاءِ

متن فارسی

سخنى از آن حضرت (علیه السلام) در باره خوارج. هنگامى كه حكميت مردان را منكر شدند.اينك اصحابش را نكوهش مى كند.

  1. ما مردان را حكم قرار نداديم، بلكه قرآن را حكم قرار داديم.
  2. و اين قرآن خطى است نوشته شده، كه در ميان دو جلد جاى دارد.
  3. به زبان سخن نمى گويد.
  4. نيازمند ترجمانى است
  5. و مردان ترجمانى كنند.
  6. هنگامى كه آن قوم ما را دعوت كردند كه قرآن را حكم قرار دهيم، از آن گونه مردم نبوديم كه از كتاب خدا رويگردان شويم.
  7. كه خداى تعالى گفته است: «اگر در چيزى خصومت كرديد آن را به خدا و پيامبرش بازگردانيد.»
  8. بازگردانيدن به خدا اين است، كه بر طبق كتاب او داورى كنيم
  9. و بازگردانيدن به رسول خدا اين است، كه سنّت او را بگيريم.
  10. پس، اگر از روى حقيقت  به كتاب خدا داورى شود، ما از ديگر مردم بدان سزاوارتريم،
  11. و اگر به سنّت رسول خدا داورى شود، ما از ايشان اولاتريم.
  12. اما اين كه مى گويند، كه چرا در اين داورى مدت معين كردى
  13. از اين رو چنين كردم تا در اين مدت آنكه جاهل است حقيقت را دريابد و آنكه داناست در اعتقاد خود ثابت قدم شود
  14. و شايد خداوند، در اين مدت دست بازداشتن از جنگ، كار امّت را به صلاح آورد.
  15. و او مثل كسى نباشد كه گلويش را مى فشارند تا پيش از شناخت حق بدان شتاب ورزد و نخستين بار كه باطل چهره نمايد از پى آن رود.
  16. برترين مردم در نزد خدا كسى است، كه حق، هر چند با كاستى و رنج توأم باشد، در نظر او محبوبتر از باطل باشد، هر چند، كه باطل براى او فوايد بسيار در پى داشته باشد.
  17. چنين حيرت زده به كجا مى برندتان،
  18. شما را از كجا آورده اند
  19. مهياى حركت به سوى قومى شويد كه در شناخت حق حيران اند و آن را نتوانند ديد
  20. و گرفتار ستم شده اند و از آن رخ برنمى تابند.
  21. از كتاب خدا دورند
  22. و از راه راست منحرف گشته اند.
  23. اما شما دستگيره محكمى نيستيد كه در آن چنگ توان زد
  24. و نه يارانى در خور اعتماد، كه به هنگام سختى از آنان يارى توان خواست.
  25. براى افروختن لهيب جنگ چه بد آتش زنه اى هستيد.
  26. اف بر شما،
  27. از شما جز بدى و رنج نديده ام،
  28. چه در آن روز كه شما را به آواز بلند خواندم يا در آن روز كه آهسته در گوشتان سخن گفتم.
  29. نه آن گاه، كه آوازتان دادم، مردمى آزاده و صادق بوديد
  30. و نه آن گاه، كه با شما آهسته سخن گفتم، درخور اعتماد.
قبلی بعدی