آبروى تو چون يخى جامد است كه در خواست آن را قطره قطره آب مى كند، پس بنگر كه آن را نزد چه كسى فرو مى ريزي؟.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  نكوهش اصحاب از نرفتن به جهاد ( خطبه شماره 27 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به خطبه مورد نظر، شماره خطبه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

27.وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ

  1. اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ الْجِهادَ بابٌ مِنْ اَبْوابِ الْجَنَّةِ، فَتَحَهُ اللّهُ لِخاصَّةِاَوْلِيائِهِ،
  2.  وَ هُوَ لِباسُ التَّقْوى، وَ دِرْعُ اللّهِ الْحَصينَةُ، وَ جُنَّتُهُ الْوَثيقَةُ.
  3. فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ اَلْبَسَهُ اللّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمْلَةَ الْبَلاءِ،
  4. وَ دُيِّثَ بِالصَّغارِ وَالْقَماءَةِ، وَ ضُرِبَ عَلى قَلْبِهِ بِالاِْسْهابِ،
  5. وَ اُديلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْييعِ الْجِهادِ، وَ سيمَ الْخَسْفَ، وَ مُنِعَ النِّصْفَ.
  6. اَلا وَ اِنِّى قَدْ دَعَوْتُكُمْ اِلى قِتالِ هؤُلاءِ الْقَوْمِ لَيْلاً وَ نَهاراً، وَ سِراًّ وَ اِعْلاناً،
  7.  وَ قُلْتُ لَكُمُ: اغْزُوهُمْ قَبْلَ اَنْ يَغْزُوكُمْ،
  8.  فَوَاللّهِ ما غُزِىَ قَوْمٌ قَطُّ فى عُقْرِ دارِهِمْ اِلاّ ذَلُّوا.
  9.  فَتَواكَلْتُمْ وَ تَخاذَلْتُمْ حَتّى شُنَّتْ عَلَيْكُمُ الْغاراتُ، 
  10. وَ مُلِكَتْ عَلَيْكُمُ الاَْوْطانُ. وَ هذا اَخُو غامِد وَ قَدْ وَرَدَتْ خَيْلُهُ الاَْنْبارَ، 
  11. وَ قَدْ قَتَلَ حَسّانَ بْنَ حَسّانَ الْبَكْرِىَّ، وَ اَزالَ خَيْلَكُمْ عَنْ مَسالِحِها. 
  12. وَ لَقَدْ بَلَغَنى اَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كانَ يَدْخُلُ عَلَى الْمَرْاَةِ الْمُسْلِمَةِوَ الاُْخْرَى الْمُعاهَدَةِ فَيَنْتَزِعُ حِجْلَها وَ قُلْبَها وَ قَلائِدَها وَ رِعاثَها، 
  13. ما تَمْتَنِعُ مِنْهُ اِلاّ بِاِلاْسْتِرْجاعِ وَ الاِْسْتِرْحامِ
  14. ثُمَّ انْصَرَفُوا وافِرينَ، ما نالَ رَجُلاً مِنْهُمْ كَلْمٌ، وَلااُريقَ لَهُمْ دَمٌ.
  15. فَلَوْ اَنَّ امْرَءاً مُسْلِماً ماتَ مِنْ بَعْدِ هذا اَسَفاً ما كانَ بِهِ مَلُوماً، بَلْ كانَبِهِ عِنْدى جَديراً.
  16. فَيا عَجَباً عَجَباً! وَاللّهِ يُميتُ الْقَلْبَ، وَ يَجْلِبُ الْهَمَّ اجْتِماعُ هؤُلاءِ الْقَوْمِ عَلى باطِلِهِمْ، وَ تَفَرُّقُكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ.
  17.  فَقُبْحاً لَكُمْ وَ تَرَحاً حينَ صِرْتُمْ غَرَضاً يُرْمى، يُغارُ عَلَيْكُمْ وَ لاتُغيرُونَ،
  18. وَ تُغْزَوْنَ وَلا تَغْزُونَ، وَ يُعْصَى اللّهُ وَ تَرْضَوْنَ. 
  19. فَاِذا اَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِاِلَيْهِمْ فى اَيّامِ الْحَرِّ قُلْتُمْ: هذِهِ حَمارَّةُ الْقَيْظِ، اَمْهِلْنا يُسَبَّخْ عَنَّاالْحَرُّ. 
  20. وَ اِذا اَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِ اِلَيْهِم فِى الشِّتاءِ قُلْتُمْ: هذِهِ صَبارَّةُ الْقُرِّ،اَمْهِلْنا يَنْسَلِخْ عَنَّا الْبَرْدُ. 
  21. كُلُّ هذا فِراراً مِنَ الْحَرِّ وَالْقُرِّ. فَاِذا كُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ تَفِرُّونَ فَاَنْتُمْ وَاللّهِ مِنَ السَّيْفِ اَفَرُّ.
  22. يا اَشْباهَ الرِّجالِ وَلا رِجالَ، حُلُومُ الاَْطْفالِ، وَ عُقُولُ رَبّاتِ الْحِجالِ! 
  23. لَوَدِدْتُ اَنِّى لَمْ اَرَكُمْ وَلَمْ اَعْرِفْكُمْ. مَعْرِفَةٌ وَاللّهِ جَرَّتْ نَدَماً، وَ اَعْقَبَتْ سَدَماً.
  24.  قاتَلَكُمُ اللّهُ، لَقَدْ مَلاَْتُمْ قَلْبى قَيْحاً،وَ شَحَنْتُمْ صَدْرى غَيْظاً، وَ جَرَّعْتُمُونى نُغَبَ التَّهْمامِ اَنْفاساً،
  25. وَ اَفَسَدْتُمْ عَلَىَّ رَأْيى بِالْعِصْيانِ وَالْخِذْلانِ، حَتّى لَقَدْ قالَتْ قُرَيْشٌ:
  26. اِنَّ ابْنَ اَبى طالِب رَجُلٌ شُجاعٌ وَلكِنْ لاعِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ. لِلّهِ اَبُوهُمْ!
  27. وَ هَلْ اَحَدٌ مِنْهُمْ اَشَدُّ لَها مِراساً، وَ اَقْدَمُ فيها مَقاماً مِنِّى؟ 
  28. لَقَدْنَهَضْتُ فيها وَ ما بَلَغْتُ الْعِشْرينَ، 
  29. وَها اَنَا ذا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى السِّتِّينَ، وَلكِنْ لا رَأْىَ لِمَنْ لايُطاعُ.

متن فارسی

از خطبه هاى آن حضرت است در نکوهش اصحاب از نرفتن به جهاد

  1. پس از حمد خدا، جهاد درى است از درهاى بهشت، که خداوند آن را به روى اولیاء خاصّ خود گشوده، 
  2. جهاد جامه پرهیزگارى، زره استوار، و سپر مطمئن خداست.
  3. هر کس آن را از باب بى اعتنایى ترک کند، خداوند بر او جامه ذلت بپوشاند، و غرق بلا نماید،
  4. و به ذلّت و خوارى و پستى گرفتار آید، بر دلش پرده هاى بى عقلى زده شود،
  5. و در برابر ضایع کردن جهادْ حق از او گرفته شود، و محکوم به ذلت و خوارى، و محروم از انصاف گردد.
  6. بدانید که من شب و روز و نهان و آشکار، شما را به جنگ این قوم دعوت کردم،
  7.  به شما گفتم که با اینان بجنگید پیش از اینکه با شما بجنگند، 
  8. به خدا قسم هیچ ملّتى در خانه اش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد. 
  9. اما شما مسئولیت جهاد را به یکدیگر حواله کردید و به یارى یکدیگر برنخاستیدتا دشمن از هر سو بر شما تاخت،
  10.  و شهرها را از دست شما گرفت. این مرد غامدى است که لشکرش به انبار وارد شد، 
  11. حسّان بن حسّان بکرى را کشت، و مرزبانان شما را از جاى خود راند.
  12.  به من خبر رسیده مهاجمى از آنان بر زنمسلمان و زنِ در پناه اسلام تاخته و خلخال و دستنبد و گردنبند و گوشواره او را به یغما برده، 
  13. و آن بینوا در برابر آن غارتگر جز کلمه استرجاع و طلب دلسوزى راهى نداشته،
  14.  آن گاه این غارتگران باغنیمت بسیار بازگشته، در حالى که یک نفر از آنها زخمى نشده. و احدى از آنان به قتل نرسیده.
  15. اگر بعد از این حادثه مسلمانى از غصه بمیرد جاى ملامت نیست، بلکه مرگ او در نظرمــن شــایستـه اســت.
  16. عجبا عجبا! به خدا سوگند که اجتماع اینان بر باطلشان، و پراکندگى شما از حقّتان دل را مى میراند، و باعث جلب غم و غصه است.
  17. رویتان زشت و قلبتان غرق غم بادکه خود را هدف تیر دشمن قرار دادید، آنان شما را غارت کردند و شما چیزى به دست نیاوردید،
  18. جنگیدند ولى شما نجنگیدید، خدا را معصیت مى کنند و شما خشنودید. 
  19. در تابستان شما رادعوت به جهاد آنان مى کنم گویید: هوا گرم است، مهلت ده تا گرمابرود. 
  20. و در زمستان شما را مى خوانم گویید: هوا سرد است، مهلت ده تا سرما بنشیند.
  21.  همه این بهانه ها براى فرار از گرما و سرماست. شما که از گرماو سرما مى گریزید پس به خدا سوگند از شمشیر گریزان تر خواهید بود.
  22. اى نامردان مردنما، دارندگان رؤیاهاى کودکانه، و عقلهایى به اندازه عقل زنان حجله نشین،
  23.  اى کاش شما را ندیده بودم و نمى شناختم. به خدا قسم حاصل شناختن شما پشیمانى و غم و غصه است.
  24.  خدا شما را بکشد، که دلم را پر از خون کردید،و سینه ام را مالامال خشم نمودید، و پى در پى جرعه اندوه به کامم ریختید،
  25. و تدبیرم را به نافرمانى و ترک یارى تباه کردید، تا جایى که قریش گفت:
  26. پسر ابوطالب شجاع است ولى دانش جنگیدن ندارد. خدا پدرانشان را جزا دهد،
  27. آیا هیچ کدام آنان کوشش و تجربه مرا در جنگ داشته؟ و پیشقدمیش از من بیشتر بوده؟ 
  28. هنوزبه سن بیست سالگى نرسیده بودم که آماده جنگ شدم،
  29.  اکنون عمرم از شصت گذشته، ولى براى کسى که اطاعت نشود تدبیرى نیست.
قبلی بعدی