شايسته نيست به سخنى كه از دهان كسى خارج شد، گمان بد ببرى ، چرا كه براى آن برداشت نيكويى مى توان داشت.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  حمد الهى و ستایش پیامبر و عجایب آفرینش ( خطبه شماره 227 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به خطبه مورد نظر، شماره خطبه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

227.وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ

  1. الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لاتُدْرِكُهُ الشَّواهِدُ، وَلاتَحْويهِ الْمَشاهِدُ، وَ لا تَراهُ النَّواظِرُ،
  2.  وَ لاتَحْجُبُهُ السَّواتِرُ، الدّالِّ عَلى قِدَمِهِ بِحُدُوثِ خَلْقِهِ،
  3. وَ بِحُدُوثِ خَلْقِهِ عَلى وُجُودِهِ، وَ بِاشْتِباهِهِمْ عَلى اَنْ لا شِبْهَ لَهُ.
  4. الَّذى صَدَقَ فى ميعادِهِ، وَ ارْتَفَعَ عَنْ ظُلْمِ عِبادِهِ،
  5. وَ قامَ بِالْقِسْطِ فى خَلْقِهِ، وَ عَدَلَ عَلَيْهِمْ فى حُكْمِهِ.
  6.  مُسْتَشْهِدٌ بِحُدُوثِ الاَْشْياءِ عَلى اَزَلِيَّتِهِ، وَ بِما وَسَمَها بِهِ مِنَ الْعَجْزِ عَلى قُدْرَتِهِ،
  7. وَ بِمَا اضْطَرَّها اِلَيْهِ مِنَ الْفَناءِ عَلى دَوامِهِ.
  8. واحِدٌ لا بِعَدَد، وَ دائِمٌ لا بِاَمَد، وَ قائِمٌ لا بِعَمَد. تَتَلَقّاهُ الاَْذْهانُ لا بِمُشاعَرَة،
  9. وَ تَشْهَدُ لَهُ الْمَرائى لا بِمُحاضَرَة. لَمْ تُحِطْ بِهِ الاَْوْهامُ،
  10. بَـلْ تَجَـلّـى لَهـا بِهـا، وَ بِهَـا امْتَنَـعَ مِنْـها،
  11. وَ اِلَيْها حاكَمَها. لَيْسَ بِذى كِبَر امْتَدَّتْ بِهِ النِّهاياتُ فَكَبَّرَتْهُ
  12. تَجْسيماً، وَ لا بِذى عِظَم تَناهَتْ بِهِ الْغاياتُ فَعَظَّمَتْهُ تَجْسيداً، بَلْ كَبُرَ شَأْناً، وَ عَظُمَ سُلْطاناً.
  13. وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الصَّفِىُّ، وَ اَمينُهُ الرَّضِىُّ،
  14. صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ. اَرْسَلَهُ بِوُجُوبِ الْحُجَجِ، وَ ظُهُورِ الْفَلَج  ِ،
  15. وَ ايضاح  ِ الْمَنْهَج  ِ، فَبَلَّغَ الرِّسالَةَ صادِعاً بِها، وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ
  16. دالاًّ عَلَيْها، وَ اَقامَ اَعْلامَ الاِْهْتِداءِ وَ مَنارَ الضِّياءِ، وَ جَعَلَ اَمْراسَ الاِْسْلامِ مَتينَةً، وَ عُرَى الاْيمانِ وَثيقَةً.
  17. مِنْها فى صِفَةِ عَجيبِ خَلْقِ اَصْناف مِنَ الْحَيَوانِ
  18. وَ لَوْ فَكَّرُوا فى عَظيمِ الْقُدْرَةِ وَ جَسيمِ النِّعْمَةِ، لَرَجَعُوا اِلَى الطَّريقِ،
  19. وَ خافُوا عَذابَ الْحَريقِ، وَلكِنِ الْقُلُوبُ عَليلَةٌ، وَالْبَصائِرُ مَدْخُولَةٌ.
  20.  اَلا يَنْظُرُونَ اِلى صَغيرِ ما خَلَقَ كَيْفَ اَحْكَمَ خَلْقَهُ، وَ اَتْقَنَ
  21. تَرْكيبَهُ، وَ فَلَقَ لَهُ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ، وَ سَوّى لَهُ الْعَظْمَ وَالْبَشَرَ؟!
  22. اُنْظُرُوا اِلَى النَّمْلَةِ فى صِغَرِ جُثَّتِها، وَ لَطافَةِ هَيْئَتِها، لا تَكادُ تُنالُ بِلَحْظِ الْبَصَرِ،
  23.  وَ لا بِمُسْتَدْرَكِ الْفِكَرِ، كَيْفَ دَبَّتْ عَلى اَرْضِها،
  24. وَ صُبَّتْ عَلى رِزْقِها، تَنْقُلُ الْحَبَّةَ اِلى جُحْرِها، وَ تُعِدُّها فى مُسْتَقَرِّها،
  25.  تَجْمَعُ فى حَرِّها لِبَرْدِها، وَ فى وِرْدِها لِصَدَرِها،
  26. مَكْفُولَةٌ بِرِزْقِها، مَرْزُوقَةٌ بِوَفْقِها، لايُغْفِلُهَا الْمَنّانُ،
  27. وَ لايَحْرِمُهَا الدَّيّانُ وَلَوْ فِى الصَّفَا الْيابِسِ، وَالْحَجَرِ الْجامِسِ.
  28. وَ لَوْ فَكَّرْتَ فى مَجارى اَكْلِها، فى عُلْوِها وَ سُفْلِها، وَ ما فِى الْجَوْفِ
  29. مِنْ شَراسيفِ بَطْنِها، وَ ما فِى الرَّأْسِ مِنْ عَيْنِها وَ اُذُنِها، لَقَضَيْتَ مِنْ خَلْقِها عَجَباً،
  30. وَ لَقيتَ مِنْ وَصْفِها تَعَباً. فَتَعالَى الَّذى اَقامَها عَلى قَوائِمِها،
  31. وَ بَناها عَلى دَعائِمِها، لَمْ يَشْرَكْهُ فى فِطْرَتِها فاطِرٌ، وَ لَمْ يُعِنْهُ فى خَلْقِها قادِرٌ.
  32. وَ لَوْ ضَرَبْتَ فى مَذاهِبِ فِكْرِكَ لِتَبْلُغَ غاياتِهِ،
  33.  ما دَلَّتْكَ الدَّلالَةُ اِلاّ عَلى اَنَّ فاطِرَ النَّمْلَةِ هُوَ فاطِرُ النَّخْلَةِ،
  34. لِدَقيقِ تَفْصيلِ كُلِّ شَىْء، وَ غامِضِ اخْتِلافِ كُلِّ حَىٍّ.
  35. وَ مَا الْجَليلُ وَ اللَّطيفُ، وَ الثَّقيلُ وَالْخَفيفُ، وَ الْقَوِىُّ وَ الضَّعيفُ
  36. فى خَلْقِهِ اِلاّ سَواءٌ، وَ كَذلِكَ السَّماءُ وَ الْهَواءُ، وَالرِّياحُ وَالْماءُ.
  37. فَانْظُرْ اِلَى الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، وَ النَّباتِ وَ الشَّجَرِ، وَالْماءِ وَ الْحَجَرِ،
  38. وَاخْتِلافِ هذَا اللَّيْلِ وَالنَّهارِ، وَ تَفَجُّرِ هذِهِ الْبِحارِ،
  39. وَ كَثْرَةِ هذِهِ الْجِبالِ، وَ طُولِ هذِهِ الْقِلالِ، وَ تَفَرُّقِ هذِهِ اللُّغاتِ، وَالاَْلْسُنِ الْمُخْتَلِفاتِ.
  40.  فَالْوَيْلُ لِمَنْ اَنكَرَ الْمُقَدِّرَ، وَ جَحَدَ الْمُدَبِّرَ.
  41. زَعَمُوا اَنَّهُمْ كَالنَّباتِ ما لَهُمْ زارِعٌ، وَ لا لاِخْتِلافِ صُوَرِهِمْ
  42. صانِعٌ، وَ لَمْ يَلْجَاُوا اِلى حُجَّة فيمَا ادَّعَوْا، وَ لا تَحْقيق لِما اَوْعَوْا.
  43. وَ هَلْ يَكُونُ بِناءٌ مِنْ غَيْرِ بان، اَوْ جِنايَةٌ مِنْ غَيْرِ جان؟!
  44. وَ اِنْ شِئْتَ قُلْتَ فِى الْجَرادَةِ، اِذْ خَلَقَ لَهَا عَيْنَيْنِ حَمْراوَيْنِ،
  45. وَ اَسْرَجَ لَها حَدَقَتَيْنِ قَمْراوَيْنِ، وَ جَعَلَ لَها السَّمْعَ الْخَفِىَّ،
  46. وَ فَتَحَ لَهَا الْفَمَ السَّوِىَّ، وَ جَعَلَ لَهَا الْحِسَّ الْقَوِىَّ، وَ نابَيْنِ بِهِما تَقْرِضُ،
  47. وَ مِنْجَلَيْنِ بِهِما تَقْبِضُ، يَرْهَبُهَا الزُّرّاعُ فى زَرْعِهِمْ،
  48.  وَ لايَسْتَطيعُونَ ذَبَّها وَ لَوْ اَجْلَبُوا بِجَمْعِهِمْ، حَتّى تَرِدَ الْحَرْثَ فى نَزَواتِها، وَ تَقْضِىَ مِنْهُ شَهَواتِها،
  49. وَ خَلْقُها كُلُّهُ لا يَكُونُ اِصْبَعاً مُسْتَدِقَّةً!
  50. فَتَبارَكَ اللّهُ الَّذى يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِى السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً،
  51. وَ يُعَفِّرُ لَهُ خَدّاً وَ وَجْهاً، وَ يُلْقى اِلَيْهِ بِالطّاعَةِ سِلْماً وَ ضَعْفاً،
  52. وَ يُعْطى لَهُ الْقِيادَ رَهْبَةً وَ خَوْفاً. فَالطَّيْرُ مُسَخَّرَةٌ لاَِمْرِهِ.
  53. اَحْصى عَدَدَ الرّيشِ مِنْها وَالنَّفَسِ، وَ اَرْسى قَوائِمَها عَلَى النَّدى وَ الْيَبَسِ،
  54. وَ قَدَّرَ اَقْواتَها، وَ اَحْصى اَجْناسَها.
  55. فَهذا غُرابٌ وَ هذا عُقابٌ، وَ هذا حَمامٌ وَ هذا نَعامٌ، دَعا كُلَّ طائِر بِاسْمِهِ، وَ كَفَلَ لَهُ بِرِزْقِهِ.
  56.  وَ اَنْشَاَ السَّحابَ الثِّقالَ، فَاَهْطَلَ دِيَمَها، وَ عَدَّدَ قِسَمَها،
  57. فَبَلَّ الاَْرْضَ بَعْدَ جُفُوفِها، وَ اَخْرَجَ نَبْتَها بَعْدَ جُدُوبِها.

متن فارسی

از خطبه هاى آن حضرت است در حمد الهى و ستایش پیامبر و عجایب آفرینش

  1. خدایى را حمد که حواس او را درنیابد، مکانها فرایش نگیرند، چشمها او را نبینند،
  2.  و پرده هاى پوشنده او را نپوشانند، همان که حادث بودن مخلوقاتش دلیل بر ازلى بودن او،
  3. و به وجود آمدن موجودات برهان وجود اوست، و شبیه بودن مخلوقات به یکدیگر گواه بر این که او را شبیهى نیست.
  4. خداوندى که در وعده اش صادق، و از اینکه به بندگان خود ستم کند به دور است،
  5. در میان عبادش به قسط، و در حکم کردن بر آنان به عدالت رفتار کند.
  6.  به حادث بودن اشیاء بر ازلیّتش، و به داغ ناتوانى که بر موجودات نهاده بر قدرتش،
  7. و به مرگ و فناى مخلوقات که گریزى از آن قرار نداده بر دائمى بودنش گواه آورد.
  8. یکى است نه به عدد، همیشگى است نه به زمان، برپاست نه با کمک پشتیبان. ذهن ها او را دریابند نه به وسیله حواس،
  9. و دیده ها وجودش را گواهى دهند نه بر وجه حضور حسّى. اندیشه ها به او احاطه نکرد
  10. بلکه به اندیشه ها نزد اندیشه ها تجلّى نمود، و به اندیشه ها وانمود که اندیشه ها به او احاطه ندارند،
  11. و اندیشه ها را در این زمینه قاضى قرار داد. بزرگى او همچون اجسام و اجساد بر اساس
  12. طول و عرض و حجم و عمق و بدایت و نهایت نیست تا در جسم و حجم بزرگ آید، بلکه شأنش بزرگ، و سلطنتش عظیـم اسـت.
  13. و شهادت مى دهم که محمّد بنده و رسول برگزیده، و امین پسندیده اوست،
  14. درود خدا بر او و آلش باد. او را با دلایل الزام کننده، و پیروزى آشکار،
  15. و راه روشن فرستاد، او هم رسالت حق را آشکارا به مردم رساند، و انسانها را به راه راست واداشت
  16.  و راه را به آنان نمایاند، و نشانه هاى هدایت و مشعل روشن دین را به پا کرد، و رشته هاى اسلام را محکم، و دستگیره هاى ایمان را استوار نمود.
  17. از این خطبه است در توصیف عجایب آفرینش اصنافى از حیوانات
  18. اگر مردم در عظمت قدرت و بزرگى نعمت حق اندیشه مى نمودند، به راه مستقیم بازگشته،
  19.  و از عذاب سوزان مى ترسیدند، اما دلها بیمار، و دیده ها عیبناک است.
  20.  آیا به کوچک ترین چیزى که آفریده دقت نمى کنند که چگونه خلقتش را محکم،
  21. ترکیبش را استوار کرد، و براى آن گوش و چشم قرار داد، و به استخوان و پوست آراست؟!
  22. مورچه را با جثّه کوچک، و ظرافت اندامش بنگرید، به گونه اى است که نمى توان او را با گوشه چشم دید،
  23. و به اندیشه درک کرد، چگونه به نرمى روى زمین راه مى رود،
  24. و بر رزقش مى جهد، دانه را به لانه مى برد، و در قرارگاهش قرار مى دهد،
  25. به تابستان براى زمستان جمع مى کند، و به وقت آمدن براى زمان بازگشتن مهیّا مى نماید،
  26. خدایش ضامن روزى او شده، و او را موافق حالش رزق داده، خداوند منّان از او غفلت ندارد،
  27. و پروردگار دیّان محرومش نمى گذارد، گرچه در میان سنگى خشک و سخت باشد!
  28. و اگر در مواضع جریان غذاى او، در بالا و پایین، و آنچه در درون اوست
  29. از جوانب اضلاع شکمش، و آنچه در سر اوست از چشم و گوش بیندیشى، هرآینه از آفرینشش به تعجّب آیى،
  30.  و از وصفش به رنج و تعب افتى. بلندمرتبه است خدایى که مورچه را به روى دست و پایش واداشت،
  31. و او را بر پایه این اعضا بنا کرد، کسى با او در این برنامه شریک نبود، و قدرتمندى در آفرینش آن او را کمک نداد.
  32.  و اگر راههاى اندیشه ات را تا رسیدن به انتهایش طى کنى،
  33.  جز به این حقیقت نمى رسى که آفریننده مورچه همان آفریننده نخله خرماست،
  34. به خاطر دقت گونه گونى که در هر چیز، و پیچیدگى اختلافى که در هر زنده اى به کار گرفته شده است.
  35. بزرگ و کوچک، سنگین و سبک، قوى و ضعیف
  36. در عرصه گاه خلقتش نیست مگر اینکه نسبت به قدرت او مساویند، و چنین است آسمان و هوا، و باد و آب.
  37. به خورشید و ماه، گیاه و درخت، آب و سنگ ،
  38.  آمد و شد این شب و روز، روان شدن این دریاها،
  39. وجود این کوههاى بسیار، درازى این قلّه ها، و اختلاف این لغات و زبانهاى گوناگون دقّت کن.
  40. واى به حال کسى که آفریننده را انکار، و تدبیرکننده را باور نداشته باشد.
  41. بى خبران گمان مى کنند که آنان همچون گیاه بیابانى بدون زارع اند، و صورتهاى متنوّع آنان را
  42. آفریننده اى نیست، اینان براى مدّعاى باطل خود دلیلى ندارند، و براى آنچه در باطن خود باور کرده اند تحقیقى ننموده اند.
  43. آیا ساختمانى بدون بنا کننده، یا جنایتى منهاى جنایتکار ممکن است؟!
  44. و اگر مى خواهى در رابطه با ملخ بگو، که خداوند براى او دو چشم قرمز،
  45. و دو حدقه تابان ، و گوش پنهان آفریده ،
  46. و براى او دهانى مناسب گشوده، و به او حسّى توانا عنایت کرده، و دو دندانى داده که با آنها مى چیند و جدا مى کند،
  47. و دو داس که با آنها چیزى را مى گیرد، کشاورزان براى زراعتشان از او بیم دارند،
  48. و براى دفع او گرچه با هم همدست شوند عاجزند ، تا با جَست و خیزهایش به کشتزار آید، و خواسته هاى خود را برآورده نماید،
  49.  در صورتى که جسم او به اندازه یک انگشت باریک بیش نیست!
  50. پس بزرگ و خجسته است خداوندى که هر کس در آسمانها و زمین است به اختیار و اضطرار به پیشگاهش سجده مى برد،
  51. و براى او گونه و چهره بر خاک مى ساید، و او را به حالت تسلیم و درماندگى اطاعت مى کند،
  52.  و از بیم و خوفْ عنان زندگى به دست او مى نهد. پرندگان مسخّر فرمان اویند،
  53. شماره پر و بال و نفس زدن آنان را مى داند، و پاى آنان را در جاى ترى و خشکى استوار نموده است،
  54. روزىِ آنان را مقدر فرموده، و بر اصناف آنان آگاهى دارد.
  55.  این کلاغ، این عقاب، این کبوتر، و این شترمرغ است، هر پرنده اى را به نامش خوانده، و رزقش را ضامن گشته.
  56.  ابر سنگین را به وجود آورد، و باران پى در پى از آن بریخت، و سهم هر سرزمین را معین فرمود،
  57. پس زمین را پس از خشکى سیراب کرد، و بعد از خشکسالى گیاهش را رویاند.
قبلی بعدی