آن كه جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پُست كرده ، و آن كه راز سختى هاى خود را آشكار سازد خود را خوار كرده ، و آن كه زبان را بر خود حاكم كند خود را بى ارزش كرده است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  هنگام دفن حضرت فاطمه علیها السلام ( خطبه شماره 193 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به خطبه مورد نظر، شماره خطبه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

193.وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ رُوِىَ عَنْهُ اَنَّهُ قالَهُ عِندَ دَفنِ سَيّدةِ النِّساءِ فاطمةَ عَلَيهَا السّلام كَالْمُناجى بِهِ رَسُولَ اللّهِ صَلّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عِنْدَ قَبْـرِهِ.

  1. السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللّهِ عَنّى وَ عَنِ ابْنَتِكَ النّازِلَةِ فى جِوارِكَ،  وَالسَّريعَةِ اللَّحاقِ بِكَ.
  2. قَلَّ يا رَسُولَ اللّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرى، وَ رَقَّ عَنْها تَجَلُّدى،
  3.  اِلاّ اَنَّ لى فِى التَّاَسّى بِعَظيمِ فُرْقَتِكَ، وَ فادِحِ مُصيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ.
  4. فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فى مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ، وَ فاضَتْ بَيْنَ نَحْرى وَ صَدْرى نَفْسُكَ. فَاِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ.
  5. فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَديعَةُ، وَ اُخِذَتِ الرَّهينَةُ. اَمّا حُزْنى فَسَرْمَدٌ،
  6. وَ اَمّا لَيْلى فَمُسَهَّدٌ، اِلى اَنْ يَخْتارَ اللّهُ لى دارَكَ الَّتى اَنْتَ بِها مُقيمٌ.
  7.  وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضافُرِ اُمَّتِكَ عَلى هَضْمِها، فَاَحْفِهَا السُّؤالَ،
  8. وَاسْتَخْبِرْهَا الْحالَ؛ هذا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ، وَ لَمْ يَخْلُمِنْكَ الذِّكْرُ.
  9.  وَالسَّلامُ عَلَيْكُما سَلامَ مُوَدِّع، لا قال وَ لا سَئِم.
  10. فَاِنْ اَنْصَرِفْ فَلا عَنْ مَلالة، وَ اِنْ اُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِما وَعَدَ اللّهُ الصّــابِــريــنَ .

متن فارسی

از سخنان آن حضرت است این سخن را به هنگام دفن سرور زنان جهان حضرت فاطمه علیها السلام گفت گویى با پیامبر صلّى اللّه علیه وآله بر سر قبرش درد دل مى کرد

  1. اى رسول خدا، از من و دخترت بر تو سلام باد که در جوار تو آمد،  و به سرعت به تو ملحق شد.
  2. اى رسول حق، از دورى دختر برگزیده ات شکیبایى ام کم شد، و طاقتم از دست رفت،
  3.  جز آنکه مرا در فراق عظیم تو، و سنگینى مصیبتت جاى تسلیت (در مصیبت فاطمه) است.
  4. زیرا من بودم که با دست خود تو را در آغوش خاک جاى دادم، و سرت بر سینه من بود که روح پاکت از قفس تن پرید. ما از خداییم و به خدا بازمى گردیم.
  5.  راستى که امانت بازگردانده شد، و گروگان دریافت گردید. اما غصه من ابدى است،
  6. و شبم قرین بیدارى است تازمانى که خداوند براى من جایگاهى را که تو در آن اقامت دارى اختیار کند.
  7. به زودى دخترت از همدستى امت براى ستم بر او به تو خبر خواهد داد، در پرسیدن از او اصرار کن،
  8.  و خبر اوضاع را از او بخواه؛ در حالى که بین ما و تو فاصله زیادى نشده و زمانه از یادت خالى نگشته این همه ستم به ما شد.
  9.  به هر دو نفر شما سلام باد سلام وداع کننده نه سلام رنجیده خاطر دلتنگ.
  10. اگر از کنار مرقدت بروم نه از باب ملالت است، و اگر بمانم نه از جهت بدگمانى به آنچه خداوند به صابران وعده داده است.
قبلی بعدی