همانا خداى سبحان روزى فقراء را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيرى گرسنه نمى ماند جز به كاميابى توانگران ، و خداوند از آنان دربارة گرسنگى گرسنگان خواهد پرسيد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  الگوی اخلاقی ( حکمت شماره 299 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

299 - وَ قالَ عَلَيْهِ السَّلامُ:

  1. كانَ لى فيما مَضى اَخٌ فِى اللّهِ،
  2. وَ كانَ يُعْظِمُهُ فى عَيْنى صِغَرُ الدُّنْيا فى عَيْنِهِ.
  3. وَ كانَ خارِجاً مِنْ سُلْطانِ بَطْنِهِ،
  4. فَلايَشْتَهى ما لايَجِدُ،
  5. وَلايُكْثِرُ اِذا وَجَدَ.
  6. وَ كانَ اَكْثَرَ دَهْرِهِ صامِتاً،
  7. فَاِنْ قالَ بَذَّ الْقائِلينَ،
  8. وَ نَقَعَ غَليلَ السّائِلينَ.
  9. وَ كانَ ضَعيفاً مُسْتَضْعَفاً، فَاِنْ جاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَيْثٌ غاد وَ صِلُّ واد.
  10. لايُدْلى بِحُجَّة حَتّى يَأْتِىَ قاضِياً.
  11. وَ كانَ لايَلُومُ اَحَداً عَلى ما يَجِدُ الْعُذْرَ فى مِثْلِهِ حَتّى يَسْمَعَ اعْتِذارَهُ.
  12. وَ كانَ لايَشْكُو وَجَعاً اِلاّ عِنْدَ بُرْئِهِ.
  13. وَ كانَ يَقُولُ ما يَفْعَلُ،وَ لايَقُولُ ما لايَفْعَلُ.
  14. وَ كانَ اِذا غُلِبَ عَلَى الْكَلامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ،
  15. وَ كانَ عَلى ما يَسْمَعُ اَحْرَصَ مِنْهُ عَلى اَنْ يَتَكَلَّمَ.
  16. وَ كانَ اِذا بَدَهَهُ اَمْرانِ نَظَرَ اَيُّهُما اَقْرَبُ اِلَى الْهَوى فَيُخالِفُهُ.
  17.  فَعَلَيْكُمْ بِهذِهِ الْخَلائِقِ فَالْزَمُوها وَ تَنافَسُوا فيها،
  18. فَاِنْ لَمْ تَسْتَطيعُوها فَاعْلَمُوا اَنَّ اَخْذَ الْقَليلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثيرِ.

متن فارسی

و آن حضرت فرمود:

  1. مرا در گذشته برادری‌ خدایی‌ بود،
  2. کوچکی‌ دنیا در نظرش او را در نظرم بزرگ می‌ نمود.
  3. از سلطه شکمش آزاد بود،
  4. آنچه نمی‌ یافت آرزو نمی‌ کرد،
  5. و هرگاه می‌ یافت زیاده روی‌ نداشت.
  6. اکثر روزگارش را خاموش بود،
  7. و اگر می‌ گفت بر گویندگان غالب می‌ شد،
  8. و تشنگی‌ پرسندگان را به زلال معرفت فرومی‌ نشاند.
  9. افتاده بود و او را ناتوان می‌ شمردند، ولی‌ به وقت جدّ و جهاد شیر خشمگین و مار زهرآگین بود.
  10. تا نزد قاضی‌ نمی‌ آمد اقامه حجّت نمی‌ کرد.
  11. احدی‌ را به کاری‌ که در مثل آن عذر می‌ یافت ملامت نمی‌ نمود تا عذرش را بشنود.
  12. دردی‌ را جز به وقت بهبودیش شکایت نمی‌ کرد.
  13. چیزی‌ را که می‌ گفت انجام می‌ داد، و آنچه را عمل نمی‌ کرد نمی‌ گفت.
  14. اگر در سخن بر او غالب می‌ شدند در سکوت مغلوب نمی‌ شد،
  15. و بر شنیدن حریص تر از گفتن بود.
  16. هرگاه دو برنامه پیش می‌ آمد دقت می‌ کرد که کدام به هوای‌ نفس نزدیک تر است پس آن را مخالفت می‌ نمود.
  17. بر شما باد به این اوصاف و ملازمت و رغبت به آنها،
  18. پس اگر همه آنها را قدرت ندارید بدانید که به دست آوردن اندک بهتر از ترک بسیار است.
قبلی بعدی