شايسته نيست به سخنى كه از دهان كسى خارج شد، گمان بد ببرى ، چرا كه براى آن برداشت نيكويى مى توان داشت.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عمران علیزاده)  >  عاقبت طلحه و زبیر ( خطبه شماره 148 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

148.و من كلام له  (علیه السلام):في ذكر أهل البصرة

(1)كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا يَرْجُو الْأَمْرَ لَهُ وَ يَعْطِفُهُ عَلَيْهِ دُونَ صَاحِبِهِ

(2) لَا يَمُتَّانِ إِلَى اللَّهِ بِحَبْلٍ وَ لَا يَمُدَّانِ إِلَيْهِ بِسَبَبٍ

(3)كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا حَامِلُ ضَبٍّ لِصَاحِبِهِ

(4)وَ عَمَّا قَلِيلٍ يُكْشَفُ قِنَاعُهُ بِهِ

(5)وَ اللَّهِ لَئِنْ أَصَابُوا الَّذِي يُرِيدُونَ لَيَنْتَزِعَنَّ هَذَا نَفْسَ هَذَا

(6)وَ لَيَأْتِيَنَّ هَذَا عَلَى هَذَا

(7)قَدْ قَامَتِ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ فَأَيْنَ الْمُحْتَسِبُونَ

(8)فَقَدْ سُنَّتْ لَهُمُ السُّنَنُ وَ قُدِّمَ لَهُمُ الْخَبَرُ

(9)وَ لِكُلِّ ضَلَّةٍ عِلَّةٌ وَ لِكُلِّ نَاكِثٍ شُبْهَةٌ

(10)وَ اللَّهِ لَا أَكُونُ كَمُسْتَمِعِ اللَّدْمِ يَسْمَعُ النَّاعِيَ وَ يَحْضُرُ الْبَاكِيَ ثُمَّ لَا يَعْتَبِرُ.


متن فارسی

از خطبه های آن حضرت است درباره اهل بصره و طلحه و زبیر و عاقبت آنها.

(1)هر یکی از آن دو(طلحه و زبیر) امر کومت را برای خود امیدوار بوده و بسوی خود بر می گرداند نه رفیقش.

(2)بسوی خدا با ریسمانی بسته نمی شوند، و به سوی او با وسیله ای کشیده نمی شوند.

(3)هر یکی از آن دو دارای کینه است برای رفیقش.

(4)و به زودی پرده از روی آن(کینه) داشته می شود( با مختصر بهانه کینه خود را آشکار می کند).

(5)و سوگند خدا اگر به آنچه (حکومتی) که می خواهند دست یابند، این یکی جانم آن دیگری را می گیرد.

(6)و آن دیگری بر این حمله کرده و هلاکش می کند.

(7)فئه باغیه( گروهی که بر امام عادل یاغی شده اند) قیام و خرج کرده اند پس کجایند کسانی که- با ججهاد با ایشان- اجر و ثواب می طلبند؟

(8)برای ایشان سنت ها و مقرراتی نهاده شده (که حکم یاغی چیست) و قبلاً درباره ایشان خبر رسیده( که پیمغبر فرموده: آنها بدست علی بقتل خواهند رسید)>

(9)و برای هر گمراهی علت و سببی هست، و برای هر بیعت شکن شبهه ای.

(10)بخدا سوگند مانند کسی نمی شوم که به آواز سر و سینه زدن گوش می دهد و خبر مرگ را می شنود و منزد گریه کننده حاضر می شود (خبر بلا و مصیبت را می شنو و علائم آنرا میبیند ولی در فکر چاره و علاج نمی باشد) و عبرت نمی گیرد.

قبلی بعدی