(از امام پرسيدند: اگر دُرِ خانة مردى را به رويش بندند، روزى او از كجا خواهد آمد ؟ فرمود) از آن جايى كه مرگ او مى آيد!.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  حقیقت ماجراى قتل عثمان ( نامه شماره 1 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید

متن عربی

1.وَ مِنْ کِتابٍ لَهُ عَلیهِ السَّلامُ إِلَى أَهْلِ الکُوفَةِ، عِنْدَ مَسِیرِهِ مِنَ المَدِینَةِ إِلَى البَصْرَةِ

  1. مِنْ عَبْدِ اللّهِ عَلیٍّ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ إِلَى أَهْلِ الْکُوفَةِ، جَبْهَةِ الْاَنْصَارِ وَ سَنَامِ الْعَرَبِ.
  2. أَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّی أُخْبِرُکُمْ عَنْ أَمْرِ عُثْمانَ حَتَّى یَکُونَ سَمْعُهُ کَعِیَانِهِ.
  3. إِنَّ النَّاسَ طَعَنُوا عَلَیْهِ، فَکُنْتُ رَجُلاً مِنَ الْمُهَاجِرِینَ أُکْثِرُ اسْتِعْتَابَهُ وَ أُقِلُّ عِتَابَهُ،
  4. وَ کانَ طَلْحَةُ وَ الزُّبَیْرُ أَهْوَنُ سَیْرِهِمَا فیهِ الْوَجِیفُ،
  5. وَ أَرْفَقُ حِدَائِهِمَا الْعَنِیفُ،
  6. وَ کانَ مِنْ عَائِشَةَ فِیهِ فَلْتَةُ غَضَبٍ،
  7. فَأُتِیحَ لَهُ قَوْمٌ فَقَتَلُوهُ،
  8. وَ بَایَعَنِی النَّاسُ غَیْرَ مُسْتَکْرَهِینَ وَ لا مُجْبَرِینَ، بَلْ طَائِعِینَ مُخَیَّرِینَ.
  9. وَ اعْلَمُوا أَنَّ دَارَ الْهِجْرَةِ قَدْ قَلَعَتْ بِأَهْلِهَا وَ قَلَعُوا بِهَا،
  10. وَ جَاشَتْ جَیْشَ الْمِرْجَلِ،
  11.  وَ قَامَتِ الفِتْنَةُ عَلَى الْقُطْبِ،
  12. فَأَسْرِعُوا إِلَى أَمِیرِکُمْ، وَ بَادِرُوا جِهَادَ عَدُوِّکُمْ، إِنْ شَاءَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ.

متن فارسی

1.و از نامه آن حضرت است براى اهل کوفه به هنگام حرکت از مدینه به سوى بصره

  1. این نامه اى است که از بنده خدا على امیرمؤمنان براى اهل کوفه، گروه یاران شرافتمند و بلندپایگان عرب نگاشته شده است:
  2. حقیقت ماجراى قتل عثمان: اما بعد (از حمد و ثناى الهى)، من شما را از جریان کار «عثمان» آگاه مى سازم، آن چنان که شنیدن آن همچون دیدنش باشد:
  3. مردم بر او عیب گرفتند و به او طعنه زدند، من در این میان یکى از مهاجران بودم که براى جلب رضایت عثمان (از طریق رضایت مردم و تغییر روش هاى نادرستش) نهایت کوشش را به خرج دادم و کمتر او را سرزنش کردم (مبادا مردم تحریک به قتل او شوند)
  4. ولى طلحه و زبیر (خشونت در برابر او را به آخرین حد رساندند به گونه اى که) آسان ترین فشارى که بر او وارد مى کردند،
  5. مانند تند راندن شتر بود و نرم ترین «حُدى ها»، (آوازى که شتر را به شتاب وامى دارد و خسته مى کند) سخت ترین آن بود
  6. و عایشه نیز خشمى ناگهانى داشت (که مردم را سخت بر ضد عثمان شوراند)
  7. و به دنبال آن گروهى به تنگ آمدند و بر ضد او شوریدند و او را کشتند
  8. (سپس) مردم بدون اکراه و اجبار بلکه با رغبت و اختیار با من بیعت کردند.
  9. افشاى ماهیت جنگ افروزان جمل: بدانید سراى هجرت (مدینه) اهل خود را از جا کند و بیرون راند و آن ها هم از آن فاصله گرفتند
  10. و (مدینه) همچون دیگى بر آتش در حال غلیان است،
  11. فتنه به پا خاسته و بر محور خود در گردش است.
  12. حال که چنین است به سوى امیر و فرمانده خود بشتابید و به جهاد با دشمنان خویش به خواست خداوند بزرگ، مبادرت ورزید.
بعدی