(مردمى را در مرگ يكى از خويشاوندانشان چنين تسليت گفت) مْردن از شما آغاز نشده ، و به شما نيز پايان نخواهد يافت. اين دوست شما به سفر مى رفت، اكنون پنداريد كه به يكى از سفرها رفته ؛ اگر او باز نگردد شما به سوى او خواهيد رفت.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  حب مقام و خروج از مسیر حق ( نامه شماره 71 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید

متن عربی

71.وَ مِنْ کِتابٍ لَهُ عَلیهِ السَّلام ُإِلَى المُنْذِرِ بْنِ الجَارُودِ العَبْدِیَّ وَ قَدْ خَانَ فی بَعْضِ مَا وَلاهُ مِنْ أَعْمَالِهِ

  1. أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ صَلاَحَ أَبِیکَ غَرَّنی مِنْکَ،
  2. وَ ظَنَنْتُ أَنَّکَ تَتَّبِعُ هَدْیَهُ، وَ تَسْلُکُ سَبِیلَهُ،
  3. فَإِذَا أَنْتَ فِیَما رُقِّیَ إِلَىّ عَنْکَ
  4. لا تَدَعُ لِهَواکَ انْقِیَاداً، وَ لا تُبْقِی لاخِرَتِکَ عَتَاداً.
  5. تَعْمُرُ دُنْیَاکَ بِخَرَابِ آخرَتِکَ،
  6. وَ تَصِلُ عَشِیرَتَکَ بِقَطِیعَةِ دِینِکَ.
  7. وَ لَئِنْ کَانَ مَا بَلَغَنِی عَنْکَ حَقّاً،
  8. لَجَمَلُ أَهْلِکَ وَ شِسْعُ نَعْلِکَ خَیْرٌ مِنْکَ،
  9. وَ مَنْ کَانَ بِصِفَتِکَ فَلَیْسَ بِأَهْلٍ أَنْ یُسَدَّ بِهِ ثَغْرٌ، أَوْ یُنْفَذَ بِهِ أَمْرٌ،
  10. أَوْ یُعْلَى لَهُ قَدْرٌ، أَوْ یُشْرَکَ فِی أَمَانَةٍ،
  11. أَوْ یُؤْمَنَ عَلَى جِبَایَةِ،
  12.  فَأَقْبِلْ إِلَىَّ حِینَ یَصِلُ إِلَیْکَ کِتَابِی هذَا، إِنْ شَاءَ اللّهُ.

قالَ الرَّضِیُّ: وَ المُنْذِرُ بْنُ الَجارُودِ هَذَا هُوَ الَّذِی قَالَ فِیْهِ أَمِیرُالمُؤْمِنِینَ (علیه السلام): إنَّهُ لَنَظّارٌ فی عِطْفَیْهِ، مُخْتَالٌ فِی بُرْدَیْهِ، تَفّالٌ فِی شِرَاکَیْهِ.


متن فارسی

71.به منذر بن جارود عبدى که در حوزه فرماندارى خود در بعضى از امور خیانت کرده بود

  1.  اما بعد (از حمد و ثناى الهى)، شایستگى پدرت، مرا به تو خوش بین ساخت
  2. و گمان کردم تو هم پیرو هدایت و سیره او هستى و راه ورسم او را دنبال مى کنى.
  3. ناگهان به من گزارش داده شد
  4. که تو در پیروى از هواى نفست چیزى فروگذار نمى کنى و براى سراى دیگرت ذخیره اى باقى نمى گذارى،
  5. با ویرانى آخرتت دنیایت را آباد مى سازى
  6. و به بهاى قطع رابطه با دینت با خویشاوندانت پیوند برقرار مى سازى (و به گمان خود صله رحم مى کنى)
  7.  اگر آنچه از تو به من رسیده است درست باشد
  8. شتر (بارکش) خانواده ات و بند کفشت از تو بهتر است
  9. و کسى که داراى صفات تو باشد نه شایستگى این را دارد که حفظ مرزى را به او بسپارند و نه کار مهمى به وسیله او اجرا شود،
  10. نه قدر او را بالا ببرند، نه در حفظ امانت، شریکش سازند
  11. و نه در جمع آورى حقوق بیت المال به او اعتماد کنند.
  12.  به محض رسیدن این نامه، به سوى من حرکت کن! إنْ شاءَالله.

مرحوم سید رضى مى گوید: منذر بن جارود همان کسى است که امیرمؤمنان على (علیه السلام) درباره اش فرمود: او آدم متکبرى است؛ پیوسته (از روى تکبر) به این طرف و آن طرفِ قامت خود مى نگرد و در لباس گران قیمتى که پوشیده همچون متکبران گام برمى دارد و مراقب است حتى بر کفشش گرد و غبار ننشیند!

قبلی بعدی