بزرگ ترين عيب آن كه چيزى را در خوددارى، بر ديگران عيب بشمار!
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( محمدتقی جعفری)  >  به مردم کوفه ( نامه شماره 1 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

رسائل  أمير المؤمنين(عليه السلام )
باب المختار من کتب مولانا أمير المؤمنين علي ( عليه السلام ) و رسائله إلى أعدائه و أمراء بلاده و يدخل في ذلک ما اختير من عهوده إلى عماله و وصاياه لأهله و أصحابه
1-  و من کتاب له ( عليه السلام ) إلى أهل الکوفة عند مسيره من المدينة إلى البصرة:

مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى أَهْلِ الْکوفَةِ جَبْهَةِ الْأَنْصَارِ وَ سَنَامِ الْعَرَبِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّي أُخْبِرُکمْ عَنْ أَمْرِ عُثْمَانَ حَتَّى يکونَ سَمْعُهُ کعِيانِهِ إِنَّ النَّاسَ طَعَنُوا عَلَيهِ فَکنْتُ رَجُلًا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ أُکثِرُ اسْتِعْتَابَهُ وَ أُقِلُّ عِتَابَهُ وَ کانَ طَلْحَةُ وَ الزُّبَيرُ أَهْوَنُ سَيرِهِمَا فِيهِ الْوَجِيفُ وَ أَرْفَقُ حِدَائِهِمَا الْعَنِيفُ وَ کانَ مِنْ عَائِشَةَ فِيهِ فَلْتَةُ غَضَبٍ فَأُتِيحَ لَهُ قَوْمٌ فَقَتَلُوهُ وَ بَايعَنِي النَّاسُ غَيرَ مُسْتَکرَهِينَ وَ لَا مُجْبَرِينَ بَلْ طَائِعِينَ مُخَيرِينَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ دَارَ الْهِجْرَةِ قَدْ قَلَعَتْ بِأَهْلِهَا وَ قَلَعُوا بِهَا وَ جَاشَتْ جَيشَ الْمِرْجَلِ وَ قَامَتِ الْفِتْنَةُ عَلَى الْقُطْبِ فَأَسْرِعُوا إِلَى أَمِيرِکمْ وَ بَادِرُوا جِهَادَ عَدُوِّکمْ ان شاء الله عَزَّ وَ جَلَّ .


متن فارسی

ترجمه نامه ها نهج البلاغه (علامه محمد تقي جعفري)

نامه اي است از آن حضرت (عليه السلام):
 به اهل کوفه

در موقع حرکت از مدينه به بصره اين نامه از بنده خدا علي زمامدار مومنان است به اهل کوفه، جلوه گاه کرامت انصار و بلندي مقام عرب: پس از حمد خداوندي و درود بر پيامبر عظيم الشان و فرزندان طيب و طاهر او، من از داستان عثمان براي شما خبر و اطلاعي مي دهم که شنيدنش مانند ديدنش باشد. مردم طعنه بر او زدند و من مردي از مهاجرين بودم که رضايت و خوشي او را به طور فراوان مي خواستم و کمتر سرزنشش مي کردم. کمترين رفتار طلحه و زبير تاختن بر آن مرد بود و نرمترين تحريکشان، شدت و خشونت درباره او بود. و از عايشه درباره عثمان حرکت ناگهاني غضب آلود بود.
 گروهي بر او هجوم آوردند و او را کشتند و مردم با من بيعت کردند بدون اين که اکراه و اجبار شوند، بلکه بيعت آنان بر کمال رضايت و اختيار استوار بود. و بدانيد سرزمين هجرت (مدينه) مردمش را از خود به دور انداخت و مردم همه از آن سرزمين کنده شدند و همانند جوش ديگ، از آتش آشوب جوشيدند و فتنه و شورش بر محور خود قرار يافت. بشتابيد به سوي امير خود و به جهاد با دشمنانتان پيشدستي کنيد، با مشيت خداوند عزوجل.

 

بعدی