متن عربی
44.وَ مِنَ الْکَلَام لَه علیه السلام لمّا هرب مَصْقَلة بن هُبیرةَ الشیبانی إلى معاویة، و کان قد ابتاع سَبْیَ بنی ناجیة من عامل أمیرالمؤمنین (علیه السلام) و أعتقهم، فلمّا طالبه بالمال خاس به و هرب إلى الشام
- قَبَّحَ اللّهُ مَصْقَلَةَ!
- فَعَلَ فِعْلَ السَّادَةِ،
- وَ فَرَّ فِرَارَ الْعَبِیدِ!
- فَمَا أَنْطَقَ مَادِحَهُ حَتّى أَسْکَتَهُ،
- وَ لا صَدَّقَ وَاصِفَهُ حَتَّى بَکَّتَهُ،
- وَ لَوْ أَقَامَ لَأَخَذْنا مَیْسُورَهُ،
- وَ انْتَظَرْنا بِمَالِهِ وُفُورَهُ.
متن فارسی
44.از خطبه هاى آن حضرت است بیان امام (علیه السلام) هنگامى که «مصقلة بن هبیره شیبانى» اسیران «بنى ناجیه» را از کارگزاران حضرت خرید و آزاد کرد و حضرت پرداخت ثمن به بیت المال را از او مطالبه کرد اما او از فرمان حضرت امتناع ورزید و به سوى شام نزد معاویه گریخت!
- اداى دین: خداوند مصقله را سیاه رو کند،
- کار بزرگواران کرد،
- ولى همچون بردگان گریخت!
- هنوز ناخوانش لب به مدحش نگشوده بود که او را ساکت کرد!
- و هنوز سخن ستایشگرانش را با کار خود تصدیق نکرده بود که آن ها را خاموش ساخت.
- اگر مانده بود، آنچه را در توان داشت از او مى گرفتیم و براى بقیه،
- تا زمان توانایى اش به او مهلت مى دادیم!