دست نيافتن به گناه نوعى عصمت است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  خطاب به خوارج ( خطبه شماره 121 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

121.وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ قالَهُ لِلْخَوارِجِ وَ قَدْ خَرَجَ اِلى مُعَسْكَرِهِمْ وَ هُمْ مُقيمُونَ عَلى اِنْكارِ الْحُكُومَةِ، فَقالَ عَلَيْهِ السَّلامُ: اَكُلُّكُمْ شَهِدَ مَعَنا صِفّينَ؟  فَقالُوا: مِنّا مَنْ شَهِدَ، وَ مِنّا مَنْ لَمْ يَشْهَدْ. قالَ:  فَامْتازُوا فِرْقَتَيْنِ، فَلْيَكُنْ مَنْ شَهِدَ صِفّينَ فِرْقَةً، وَ مَنْ لَمْ يَشْهَدْها فِرْقَةً حَتّى اُكَلِّمَ كُلاًّ مِنْكُمْ بِكَلامِهِ.   وَ نادَى النّاسَ فَقالَ: اَمْسِكُوا عَنِ الْكَلامِ وَ اَنْصِتُوا لِقَوْلى، وَ اَقْبِلُوا بِاَفْئِدَتِكُمْ اِلَىَّ، فَمَنْ نَشَدْناهُ شَهادَةً فَلْيَقُلْ بِعِلْمِهِ فيها.  ثُمَّ كَلَّمَهُمْ عَلَيْهِ السَّلامُ بِكَلام طَويل؛ مِنْ جُمْلَتِهِ اَنْ قالَ:

  1. اَلَمْ تَقُولُوا عِنْدَ رَفْعِهِمُ الْمَصاحِفَ حيلَةً وَ غيلَةً، وَ مَكْراً وَ خَديعَةً:
  2.  اِخْوانُنا وَ اَهْلُ دَعْوَتِنا، اسْتَقالُونا وَاسْتَراحُوا اِلى كِتابِ اللّهِ سُبْحانَهُ،
  3.  فَالرَّأْىُ الْقَبُولُ مِنْهُمْ وَالتَّنْفيسُ عَنْهُمْ؟
  4.  فَقُلْتُ لَكُمْ: هذا اَمْرٌ ظاهِرُهُ ايمانٌ وَ باطِنُهُ عُدْوانٌ، وَ اَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَآخِرُهُ نَدامَةٌ،
  5.  فَاَقيمُوا عَلى شَأْنِكُمْ، وَالْزَمُوا طَريقَتَكُمْ، وَ عَضُّوا عَلَى  الْجِهادِ بِنَواجِذِكُمْ،
  6. وَلا تَلْتَفِتُوا اِلى ناعِق نَعَقَ، اِنْ اُجيبَ اَضَلَّ، وَ اِنْ تُرِكَ ذَلَّ.
  7. وَ قَدْ كانَتْ هذِهِ الْفَعْلَةُ، وَ قَدْ رَاَيْتُكُمْ اَعْطَيْتُمُوها،
  8. وَ اللّهِ لَئِنْ اَبَيْتُها ما وَجَبَتْ عَلَىَّ فَريضَتُها، وَلا حَمَّلَنِى اللّهُ ذَنْبَها.
  9. وَ وَاللّهِ اِنْ جِئْتُها اِنّى لَلْمُحِقُّ الَّذى يُتَّبَعُ، وَ اِنَّ الْكِتابَ لَمَعى،
  10. ما فارَقْتُهُ مُذْ صَحِبْتُهُ. فَلَقَدْ كُنّا مَعَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ اِنَّ الْقَتْلَ لَيَدُورُ عَلَى الاْباءِ وَالاَْبْناءِ وَالاِْخْوانِ وَالْقَراباتِ،
  11.  فَما نَزْدادُ عَلى كُلِّ مُصيبَة وَ شِدَّة اِلاّ ايماناً، وَ مُضِيّاً عَلَى الْحَقِّ، وَ تَسْليماً لِلاَْمْرِ، وَ صَبْراً عَلى مَضَضِ الْجِراحِ،
  12. وَلكِنّا اِنَّما اَصْبَحْنا نُقاتِلُ اِخْوانَنا فِى الاِْسْلامِ عَلى ما دَخَلَ فيهِ مِنَ الزَّيْغِ وَالاِْعْوِجاجِ، وَالشُّبْهَةِ وَالتَّأْويلِ.
  13. فَاِذا طَمِعْنا فى خَصْلَة يَلُمُّ اللّهُ بِها شَعَثَنا، وَ نَتَدانى بِها اِلَى الْبَقِيَّةِ فيما بَيْنَنا رَغِبْنا فيها، وَ اَمْسَكْنا عَمّا سِواها.

متن فارسی

از سخنان آن حضرت است  در خطاب به خوارج، وقتى به لشکرگاه آنان رفت در حالى که بر انکار داورى حَکَمین اصرار داشتند، فــرمــود :آیا همه شما در صفّین حاضر بودید؟ گفتند: گروهى حاضر بودیم و عده اى حضور نداشتیم. فرمود: پس دو گروه شوید، آنان که در صفّین بودند گروهى، و آنان که نبودند گروه دیگر، تا با هر گروه سخن مناسب با آن را بگویم. سپس مردم را صدا زد و فرمود: ساکت باشید و به سخنان من توجه کنید، روى دلتان با من باشد، هر که را براى شهادت دادن خواستم برابر آگاهى خود سخن گوید. سپس خطبه اى طولانى ایراد کرد که قسمتى از آن این قطعه است:

  1. آیا زمانى که از باب حیله و فریبکارى و مکر و خدعه قرآنها را بر نیزه کردند فریاد نزدید:
  2. اینان برادران ما و اهل دعوت اسلامى ما هستند، و اینان رو به قرآن کرده خواهان آرامش اند،
  3. رأى ما این است که خواسته آنان را قبول کنیم و از این مضیقه نجاتشان دهیم؟
  4.   من به شما گفتم: ظاهر این برنامه ایمان، و باطنش دشمنى با خداست، ابتدایش رحمت و نهایتش ندامت است.
  5. پس بر موقعیت خویش پابرجا باشید، و راهتان را ادامه دهید، و براى جنگ دندان به هم بفشارید،
  6. و توجهى به فریاد فریادکننده نکنید، که اگر جوابش دهند گمراه کند، و اگر رهایش سازند خوار و بى اعتبار شود.
  7. ولى وضع چنان شد که شد، و دیدم که به حکمیت تن دادید.
  8. قسم به خدا اگر حکمیت را نمى پذیرفتم قانونى از آن بر من واجب نمى شد، و خداوند گناهى از آن بر دوشم نمى گذاشت.
  9. و به خدا قسم اگر مى پذیرفتم باز حق با من بود و باید از من اطاعت مى شد، و کتاب خدا با من است،
  10. از وقتى با آن مأنوس شدم هرگز از آن جدا نشده ام.  ما با پیامبر صلّى اللّه علیه وآله بودیم و کشتار حول پدران و فرزندان و برادران و اقوام دور مى زد،
  11.  و هر مصیبت و بلایى چیزى جز افزایش ایمان، و حرکت در راه حق، و تسلیم به امر رب، و صبر بر سوزش جراحتها براى ما نداشت،
  12.  اما امروز با برادران اسلامى خود به خاطر لغزش و کژى و شبهه و تأویلى که در دین راه یافته مى جنگیم.
  13. هرگاه راهى بیابیم که خداوند به وسیله آن پراکندگى ما را جمع کند، و به سبب آن روابط ما برقرار شده به هم نزدیک شویم به آن رغبت مى کنیم، و از غیر آن خوددارى مى نماییم.

 

قبلی بعدی