اى مردم، بايد خدا شما را به هنگام نعمت همانند هنگامه كيفر ، ترسان بنگرد ، زيرا كسى كه رفاه و گشايش را زمينة گرفتار شدن خويش نداند ، پس خود را از حوادث ترسناك ايمن مى پندارد و آن كس كه تنگدستى را آزمايش الهى نداند پاداشى را كه اميدى به آن بود از دست خواهد
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( مصطفی زمانی)  >   نقشه شيطانى دشمن و بيدارى على عليه السلام ( خطبه شماره 5 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به خطبه مورد نظر، شماره خطبه را وارد کنید

متن عربی

ص : (52)
5-  و من خطبة له ( عليه السلام ) لما قبض رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) و خاطبه العباس و أبو سفيان بن حرب في أن يبايعا له بالخلافة (و ذلك بعد أن تمت البيعة لأبي بكر في السقيفة، و فيها ينهى عن الفتنة و يبين عن خلقه و علمه) :
النهي عن الفتنة
أَيُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ وَ عَرِّجُوا عَنْ طَرِيقِ الْمُنَافَرَةِ وَ ضَعُوا تِيجَانَ الْمُفَاخَرَةِ أَفْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَنَاحٍ أَوِ اسْتَسْلَمَ فَأَرَاحَ هَذَا مَاءٌ آجِنٌ وَ لُقْمَةٌ يَغَصُّ بِهَا آكِلُهَا وَ مُجْتَنِي الثَّمَرَةِ لِغَيْرِ وَقْتِ إِينَاعِهَا كَالزَّارِعِ بِغَيْرِ أَرْضِهِ .
خلقه و علمه
فَإِنْ أَقُلْ يَقُولُوا حَرَصَ عَلَى الْمُلْكِ وَ إِنْ أَسْكُتْ يَقُولُوا جَزِعَ مِنَ الْمَوْتِ هَيْهَاتَ بَعْدَ اللَّتَيَّا وَ الَّتِي وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ بَلِ انْدَمَجْتُ عَلَى مَكْنُونِ عِلْمٍ لَوْ بُحْتُ بِهِ لَاضْطَرَبْتُمْ اضْطِرَابَ الْأَرْشِيَةِ فِي الطَّوِيِّ الْبَعِيدَةِ .


متن فارسی

ص   40
آن گاه كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دار فانى را وداع نمود، عباس و ابو سفيان پيش امام عليه السلام آمدند و در خواست كردند كه با آن حضرت براى زمامدارى بيعت كنند. حضرت در چنين موقعى فرمود: مردم شما امواج آشوب را از طريق كشتى هاى نجات بشكافيد از راه ايجاد اختلاف منحرف گرديد، تاجهاى افتخار را كنار بگذاريد كسى كه بوسيله ى بال پرواز و يا سكوت كند و گوشه اى بنشيند پيروز مى شود. آب خلافت گل آلود است. لقمه اى است كه گلوگير خورنده مى شود. كسى كه ثمره درخت را در موقع خود نچيند مثل كسى است كه در زمين ديگرى زراعت كرده است. اگر به نفع خلافت خود حرفى بزنم مى گويند حرص رياست دارد و اگر ساكت بنشينم مى گويند از مرگ ترسيده است. با كمال تأسف داستانهاى كوچك و بزرگ از من ديده اند و مرا شناخته اند. بخدا سوگند، پسر ابو طالب به مرگ علاقه اش بيشتر از طفل شيرخوار به پستان مادر است. من با مطالبى گريبانگيرم كه اگر آنها را آشكار گردانم همانند طنابى كه در چاه عميق بلرزه مى افتد شما هم وحشت زده مى شويد.

قبلی بعدی