دست نيافتن به گناه نوعى عصمت است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عمران علیزاده)  >  فضائل حضرت علی علیه السلام ( خطبه شماره 188 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

188.و من كلام له  (علیه السلام):ينبه فيه على فضيلته لقبول قوله و أمره و نهيه‏

(1)وَ لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله و سلم)

(2)أَنِّي لَمْ أَرُدَّ عَلَى اللَّهِ وَ لَا عَلَى رَسُولِهِ سَاعَةً قَطُّ

(3)وَ لَقَدْ وَاسَيْتُهُ بِنَفْسِي فِي الْمَوَاطِنِ الَّتِي تَنْكُصُ فِيهَا الْأَبْطَالُ

(4) وَ تَتَأَخَّرُ فِيهَا الْأَقْدَامُ نَجْدَةً أَكْرَمَنِي اللَّهُ بِهَا

(5)وَ لَقَدْ قُبِضَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْرِي

(6)وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فِي كَفِّي فَأَمْرَرْتُهَا عَلَى وَجْهِي

(7)وَ لَقَدْ وُلِّيتُ غُسْلَهُ (صلی الله علیه و آله و سلم)وَ الْمَلَائِكَةُ أَعْوَانِي

(8)فَضَجَّتِ الدَّارُ وَ الْأَفْنِيَةُ مَلَأٌ يَهْبِطُ وَ مَلَأٌ يَعْرُجُ

(9)وَ مَا فَارَقَتْ سَمْعِي هَيْنَمَةٌ مِنْهُمْ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتَّى وَارَيْنَاهُ فِي ضَرِيحِهِ

(10)فَمَنْ ذَا أَحَقُّ بِهِ مِنِّي حَيّاً وَ مَيِّتاً

(11)فَانْفُذُوا عَلَى بَصَائِرِكُمْ وَ لْتَصْدُقْ‏ نِيَّاتُكُمْ فِي جِهَادِ عَدُوِّكُمْ

(12)فَوَالَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِنِّي لَعَلَى جَادَّةِ الْحَقِّ وَ إِنَّهُمْ لَعَلَى مَزَلَّةِ الْبَاطِلِ

(13)أَقُولُ مَا تَسْمَعُونَ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِي وَ لَكُمْ‏.


متن فارسی

از خطبه های آن حضرت است در بیان تقرب خودش به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)

(1)و امانتداران و آنهایی که حفظ دین از آنها خواسته شده از اصحاب و یاران محمد میدانند.

(2)که من هرگز ساعتی فرمان خدا و پیغمبر وا را ردّ نکرده ام.

(3)و با جان خود با او مواسات و فداکاری کردم در جاهایی که پهلوانان و دلیران به عقب برمی­گشتند.

(4)و قدمها می ایستاد و به تأخیر میافتاد،، و این در اثر شجاعت و دلیری بود که خدا مرا با آن گرامی داشته است.

(5)و رسول خدا قبض روح شد در حالی­ که سر مبارکش در سینه من بود.

(6)و روح شریف آن حضرت بر روی دستم از بدن جدا شد، پس دست خود را-بعنوان تبرک یا جهت دیگر- به رویم کشیدم.

(7)و من متصدی و مباشر غسل دادن آن حضرت شدم و فرشته ها مرا کمک می­کردند.

(8)پس خانه و اطراف آن بر از گریه و ناله شد، گروهی از فرشتگان فرود آمده و گروهی بالا می­رفتند.

(9)و همهمه و صدای آهسته آنها از گوشم جدا نمی­شد به آن حضرت نماز می­خواندند تا آنکه او را در قبرش دفن کردیم.

(10)کیست کسی که در حال حیات و پس از وفات به آن حضرت سزواراتر و نزدیکتر از من باشد.

(11)س روی بصیرت و بینش خودبه پیش بروید، وباید در جهاد با دشمن خود نیت شماا راست و درست باشد.

(12)پس قسم بخدائی که که معبودی جز او نیست من براه حق هستم و آنها در لغزشگاه می­باشند.

(13)می­گویم آنچه را که می­شنوید، واز خدا طلب مغفرت می­کنم برای خودم و برای شما.

قبلی بعدی