متن عربی
105- وَ عَنْ نَوْفٍ الْبَکالِي ، قَالَ : رَأَيتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام)ذَاتَ لَيلَةٍ وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ فَنَظَرَ فِي النُّجُومِ ، فَقَالَ لِي : يا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ ، فَقُلْتُ بَلْ رَامِقٌ ، قَالَ :
يا نَوْفُ طُوبَى لِلزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيا الرَّاغِبِينَ فِي الْآخِرَةِ أُولَئِک قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِيباً وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْيا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ الْمَسِيحِ يا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ (عليه السلام)قَامَ فِي مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّيلِ فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا يدْعُو فِيهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ إِلَّا أَنْ يکونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِيفاً أَوْ شُرْطِياً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ وَ هِي الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ کوْبَةٍ وَ هِي الطَّبْلُ ، وَ قَدْ قِيلَ أَيضاً إِنَّ الْعَرْطَبَةَ الطَّبْلُ وَ الْکوْبَةَ الطُّنْبُورُ .
متن فارسی
از نوف بکالى روايت شده است که گفت: شبى اميرالمومنين عليه السلام را ديدم در حالى که به تحقيق از بستر خود بيرون آمد، آن گاه به ستارگان نظر افکند، پس به من فرمود: اى نوف آيا در خوابى يا بيدارى؟ پس گفتم: بيدارم اى امير مومنان.
فرمود: اى نوف خوشا به حال گوشه گيرندگان در دنيا و رغبت کنندگان به آخرت، اينان گروهى هستند که زمين را فرش قرار دادند و خاک آن را براى خود، بستر گرفتند و آب زمين را گوارا و معطر دانستند.
قرآن را شعار خود و دعا را دثار خود ساختند، سپس از دنيا بريدند و جدا شدند با همان راه و روشى که مسيح (عليه السلام) براى بريدن و جدا شدن از دنيا به کار برد.
اى نوف، همانا داود عليه السلام در مثل اين وقت از شب برخاست و پس از برخاستن گفت به راستى اين ساعتى است که هيچ بنده اى در اين ساعت دعا نمى کند، جز اينکه دعاى او به هدف استجابت مى رسد، مگر اينکه آن بنده، عشار باشد يا کسى که رازها و حالات مردم را در نزد فرمانروا بازگو مى کند و فاش مى سازد يا از ياران و ماموران فرمانروايان ستمگر يا طنبورنواز و کوبه زن بوده باشد، (و کوبه، طبل است.)
شريف رضى گويد: و نيز گفته اند ک ه عرطبه به معنى طبل و کوبه به معنى طنبور است.
قبلی بعدی