از آثار عظمتش و بدايع آفرينش شگفت انگيزش، اين است كه از آب درياى لبالب كه موجهايش بر يكديگر مى آمدند و هر موج، موج ديگرى را مى راند، جايى خشك و جامد پديد آورد
و از آن طبقاتى ايجاد كرد و آن طبقات را كه بربسته بودند از هم بگشود و هفت آسمان ساخت و آسمانها به فرمان او خود را نگه داشتند و هر يك در آنجا كه بايدش برپاى استاد.
زمين را استوار بيافريد، در حالى كه، آن را درياى عظيم سبزگون، كه مسخر فرمان اوست، بر پشت حمل مى كرد. در برابر فرمان او خوار و ذليل بود و از هيبتش سر به فرمان. آب روان از بيمش بر جاى بايستاد.
پس صخره هاى زمين را آفريد و تپه هاى بلند و كوههاى عظيم را پديد آورد و در جاى خود استوار بداشت و مقرر داشت كه در جاى خود بمانند. كوهها را در هوا برافراشت و بن آنها در آب فرو برد
و آنها را از زمينهاى هموار و پست بركشيد و آنها را در اقطار زمين و آن مكانها كه برقرار هستند، فرو كرد. و قله ها را برافراشت و بلنديهايش را به اطراف كشانيد. و اين كوهها را ستونهاى زمين گردانيد و چون ميخها در زمين فرو كرد.
و زمين كه جنبان بود آرامش يافت تا ساكنان خود را نلرزاند و بار خود نريزد و از جاى خود به ديگر جاى نشود.
منزه است خداوندى كه زمين را پس از تموج آبهايش ثابت نگه داشت و پس از رطوبت اطرافش خشك گردانيد و آن را جايگاه آسايش آفريدگان ساخت و آن را برايشان چون فرشى بر روى درياى ژرف ساكن بگسترد. دريايى كه روان نيست و ايستاده است، نه گردان.
بادهاى سخت بر آن مى وزد و مى بردش و بازش مى گرداند.
ابرهاى پر باران بر آن ببارد و به جنبشش آورد. «در آن براى كسانى كه مى ترسند پندى است.»