1 - آغاز آفرينش |
11 - آيين جهاد |
21 - سبکبار شويد |
|
2 - تربيت و هدايت در پرتو سپاس از... |
12 - نيت جهاد |
22 - فتنه پيمان شکنان |
|
3 - محاكمه تاريخ |
13 - سرزنش مخالفان |
23 - چشم تنگ و حسود مباشيد |
|
4 - در باره طلحه و زبير |
14 - رابطه ي عوامل جغرافيايي و... |
24 - از خدا پروا کنيد |
|
5 - آگاهي از فتنه ها |
15 - بيت المال |
25 - نفرين بر خيانت پيشگان |
|
6 - هنگامى كه از او خواستند طلحه... |
16 - به هنگام بیعت در مدینه |
26 - در شبانگاه ظهور اسلام |
|
7 - نکوهش دشمنان |
18 - حساسيت قضاوت |
27 - به بهشت جهاد در آييد |
|
8 - پيمان شکنان |
18 - نظام قضايي |
28 - بهوش باشيد که اجل بي خبر آيد |
|
9 - تهديد هاي اصحاب جمل |
19 - برخورد با مخالفان |
29 - به دفاع از کيانتان پردازيد |
|
10 - سران جنگ جمل |
20 - سخني در بيداري غفلت زدگان |
30 - نتيجه برتري جويي |
|
1 - به مردم كوفه |
11 - به گروهی از سپاهيان |
21 - باز هم به زياد بن ابيه |
|
2 - تشکر از اهل کوفه |
12 - به معقل بن قيس الرياحی |
22 - به ابن عباس |
|
3 - به شريح قاضی |
13 - به دو نفر از اميران لشگر |
23 - بعد ضربت خوردن |
|
4 - به يکی از فرماندهانش |
14 - به سپاهيانش قبل از نبرد صفین |
24 - وصيت درباره دارايی خود |
|
5 - به اشعث بن قيس |
15 - راز و نياز با خدا |
25 - به مامور جمع آوری ماليات |
|
6 - به معاويه |
16 - به يارانش وقت جنگ |
26 - به يکی از ماموران زکات |
|
7 - نامه ديگری به معاويه |
17 - در پاسخ نامه معاويه |
27 - به محمد بن ابوبکر |
|
8 - به جرير بن عبدالله البجلی |
18 - به عبدالله بن عباس |
28 - در پاسخ معاويه |
|
9 - دنباله نامه ای دیگر به معاويه |
19 - به يکی از فرماندهان |
29 - به مردم بصره |
|
10 - نامه به معاويه |
20 - به زياد بن ابيه |
30 - به معاويه |
|
1 - در روزگار آشفته |
11 - ارزش دوست يابى |
21 - خلافت ، حق امام عليه السلام |
|
2 - حفاظت از نفس |
12 - شکر نعمت |
22 - نسب و پيشرفت |
|
3 - اوصاف ناپسند |
13 - بى مهرى نزديکان |
23 - فرياد رسى ستم ديدگان |
|
4 - اوصاف پسنديده |
14 - گرفتار فتنه |
24 - ترس از عذاب |
|
5 - گشاده رويى |
15 - در چنگ تقدير |
25 - فاش شدن اسرار |
|
6 - کارهاى دنيا در آخرت |
16 - هم شکلى با نامسلمانان |
26 - تحمل بيمارى |
|
7 - شگفتى هاى آفرينش |
17 - ياري نکردن حق |
27 - برترين پارسايى |
|
8 - روى آوردن دنيا |
18 - پيروى نکردن آرزوها |
28 - مرگ در زندگى |
|
9 - شيوه ى معاشرت |
19 - رفتار با جوانمردان |
29 - عيب پوشى خداوند |
|
10 - گذشت به هنگام توانايى |
20 - استفاده از فرصتها |
30 - ستون هاى ايمان |
|
1 - اشاره به حکومت جهانی |
4 - ازدواج دختران |
7 - آداب زمان جنگ |
|
2 - سخنران توانا |
5 - اثرات ایمان واقعی |
8 - قمار باز بازنده |
|
3 - دشمنی رنج آور |
6 - پرداخت بدهی ها |
9 - پناه بردن به رسول خدا |
115- وَ قِيلَ لَهُ (عليه السلام)کيفَ نَجِدُک يا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ (عليه السلام): کيفَ يکونُ حَالُ مَنْ يفْنَى بِبَقَائِهِ وَ يسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَ يؤْتَى مِنْ مَأْمَنِهِ.
به اميرالمومنين (عليه السلام) گفته شد، که حال تو را چگونه مى يابيم؟ آن حضرت عليه السلام پاسخ داد که: چگونه است حال کسى که هر چه در دنيا باقى بماند و عمل کند، به فنا و نيستى نزديک مى گردد و با سلامتى خود به سوى بيمارى مى رود و در پناهگاه امن خود، مرگ به او مى رسد.
قبلی بعدی
قم - میدان جانبازان - خیابان شهید فاطمی روبروی کوچه 21 ؛ شماره تماس: 37745111-025
