اى اسيران آرزوها ، بس كنيد! زيرا صاحبان مقامات دنيا را تنها دندان حوادث روزگار به هراس افكند، اى مردم كار تربيت خود را خود بر عهده گيريد، و نفس را از عادت هايى كه به آن حرص دارد باز گردانيد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( علی اصغر فقیهی)  >  به عبدالله بن عباس ( نامه شماره 18 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

18.و من کتاب له (علیه السلام) إلی عبد الله بن عباس و هو عامله علی البصرة :
وَ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِيسَ وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ فَحَادِثْ أَهْلَهَا بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِمْ وَ احْلُلْ عُقْدَةَ الْخَوْفِ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَ قَدْ بَلَغَنِي تَنَمُّرُک لِبَنِي تَمِيمٍ وَ غِلْظَتُک عَلَيْهِمْ وَ إِنَّ بَنِي تَمِيمٍ لَمْ يَغِبْ لَهُمْ نَجْمٌ إِلَّا طَلَعَ لَهُمْ آخَرُ وَ إِنَّهُمْ لَمْ يُسْبَقُوا بِوَغْمٍ فِي جَاهِلِيَّةٍ وَ لَا إِسْلَامٍ وَ إِنَّ لَهُمْ بِنَا رَحِماً مَاسَّةً وَ قَرَابَةً خَاصَّةً نَحْنُ مَأْجُورُونَ عَلَی صِلَتِهَا وَ مَأْزُورُونَ عَلَی قَطِيعَتِهَا فَارْبَعْ أَبَا الْعَبَّاسِ رَحِمَک اللَّهُ فِيمَا جَرَی عَلَی لِسَانِک وَ يَدِک مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ فَإِنَّا شَرِيکانِ فِي ذَلِک وَ کنْ عِنْدَ صَالِحِ ظَنِّي بِک وَ لَا يَفِيلَنَّ رَأْيِي فِيک وَ السَّلَامُ .
 


متن فارسی

نامه ای است از اميرالمومنين (علیه السلام)به عبدالله بن عباس که عامل و کارگزار وی در بصره بود:

بدان که بصره جای فرود آمدن شيطان و محل کاشته شدن نهال فتنه است، بنابراين، تو با نيکی کردن به مردم آن شهر ايشان را مورد مهر و دلجويی خود قرار ده و گرهی را که ترس در دلهايشان پديدار ساخته بگشای.
 (از بسياری و تکرار فتنه در بصره، ترس در دل مردم آن جايگزين شده، تو اين عقده را با لطف خود، باز کن) همانا، تندخويی و خشونت تو، نسبت به بنی تميم، به آگاهی من رسيده است، به راستی، ستاره ای از قبيله بنی تميم غروب نکرد جز اين که ستاره ديگری، از آنها طلوع کرد و همانا چه در جاهليت و چه در اسلام، هيچکس در کين خواستن و خونخواهی بر ايشان پيشی نگرفته است.
 و به راستی ميان ما و آنها، علاقه خويشاوندی و قرابتی مخصوص است، که ما، در انجام صله رحم درباره ايشان، از خداوند، مزد و پاداش دريافت خواهيم داشت و در قطع آن ، گناهکار خواهيم بود پس، ای ابوالعباس (که خداوند ، تو را رحمت کند) درباره آنچه بر زبان و دستت از خير و شر جاری گرديده توقف و انديشه کن و تند مران که ما دو تن در اين امور شريکيم و چنان باش که گمان نيک من درباره تو، برقرار بماند و چنان مباش که رای من را درباره خود بر خطا سازی (که تو را، جز آنچه گمان می کردم ببينم) والسلام.

 

قبلی بعدی